نقش بازیهای کودکان در رشد آنها
در جریان بازی، نیروهای روحی و جسمی کودک؛ یعنی دقت، حافظه، تخیل، نظم و ترتیب، چالاکی و مهارت و … رشد می یابند و علاوه بر اینها بازی برای کودک محرک و انگیزه ای می شود در جهت کسب تجارب اجتماعی. بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان «خود» است.
هر بازی سالم و باروری که کودک به آن مشغول می گردد دارای ارزش های بس مهمی می باشد که با کمی تأمل نسبت به آنها، می توان به درستی به نقش و اهمیت بازی در حیات کودک پی برد.
ارزش جسمانی:
بازی های توأم با فعالیت در جهت تکامل و رشد عضلانی کودک و ورزش دادن قسمت های مختلف بدن، از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار است. این نوع بازی ها برای صرف انرژی اضافی کودک نیز می توانند مفید واقع شوند. انرژی اضافی اگر از طریق صحیح مصرف نگردد و به حالت سرکوب در جسم کودک ذخیره شود او را ناآرام، عصبی و بدخلق می کند.
ارزش درمانی:
بازی به کودک فرصت می دهد که احساسات خود را تخلیه نماید. او می تواند از طریق بازی، انرژی تحت فشار خود را بیرون بریزد. کودک می تواند احساساتی از قبیل ترس، رنجش، نگرانی، شادی و … خود را آن طور که دوست دارد در قالب شخصیت های دلخواهش بیان نماید و کدورت درونی خود را نیز از بین ببرد.
ارزش تربیتی:
شخصیت واقعی کودکان ضمن بازی کردن شکل می گیرد و دگرگونی های قابل توجهی در روحیات وی روی می دهد. که همه اینها گذر به مرحله عالی تر رشد و پیشرفت را برای کودک تدارک می بیند و از اینجاست که امکانات تربیتی بازی آشکار و مسلم می گردد.
ارزش اجتماعی:
کودک در بازی یاد می گیرد که چطور با فرد بیگانه و خارج از واحد خانواده روابط اجتماعی برقرار کند و چطور مشکلات و مسائل ناشی از این نوع روابط را حل کند و تطابق اجتماعی را فراگیرد.
ارزش آموزشی:
کودک از طریق بازی با انواع مختلف اسباب بازی، موفق به آموزش و شناخت رنگ ها، شکل ها، اندازه ها، اجناس و اشیا ء و اهمیت آنها می شود. بازی به کودک کمک می کند تا دنیایی را که در آن زندگی می کند؛ بشناسد، بفهمد، لمس و حس کند و بالاخره کنترل کند و میان واقعیت و خیال تفاوت قائل شود.
ارزش اخلاقی (معنوی):
کودک در جریان بازی یاد می گیرد که، چه چیز خوب است و چه چیز بد است. کودک درمی یابد که اگر بخواهد در بازی یک فرد قابل قبول به حساب آید، باید صادق، امین، عادل، منضبط، حقیقت طلب و درستکار و مسلط به خود و … باشد.
انواع بازی های مورد علاقه کودکان
بازی های مورد علاقه کودکان را می توان به شرح ذیل، تقسیم بندی کرد:
الف: بازی های مورد دلخواه و بی قانون و قاعده: در این نوع بازی ها، قانون و مقررات و قواعد هیچ گونه نقشی ندارند و در اغلب موارد نیز، انفرادی انجام می پذیرند. در این بازی ها کودک آنچنان که رغبت می کند و دلش می خواهد مشغول و سرگرم می گردد و هرگاه خسته شد، بازی را رها می کند.
ب: بازی های نمایشی و هیجان انگیز: این گونه بازی ها، به توانایی های کودک می افزاید تا از تنگناها و محدودیت هایی که «دنیای واقعیت ها» به او تحمیل می کند؛ بگریزد. بازی های مورد نظر، کودک را قادر می سازد تا آرزوهای خود را جامه عمل بپوشاند و همچنین به او فرصت می دهد تا خود را از دام بدخلقی برهاند و بر موقعیت هایی که در زندگی واقعی، او را آزار می دهند فائق آید. بازی های نمایشی همچون آیینه ای می ماند که فرهنگ جامعه کودک را منعکس می نماید.
پ: بازی های خیالی: این نوع بازی ها بیشتر با تخیل و تفکر کودکان ارتباط دارد. نقشی که کودک در حین بازی های خیالی خود، ایفا می نماید برای او بسیار هیجان انگیزتر و جالب تر از زندگی واقعی می تواند جلوه کند.
ت: بازی های سازنده و خلاقانه: کودک به تخیلات خود شکلی واقعی می بخشد و قدرت خلاق خویش را به سوی رشد و تکامل رهنمون می سازد. در این نوع از بازی ها، کودک می تواند به وسیله خلاقیت های ذهنی خود از حداقل امکانات موجود دنیای بیرونی، حداکثر استفاده را ببرد. بازی های خلاقانه، می تواند شامل این موارد باشد: ۱ ابداع، ابتکار و اختراع ۲ طراحی، ۳ نقاشی با مداد رنگی، آبرنگ، گواش، رنگ و روغن و …۴ نواختن قطعات موسیقی یا آواز خواندن.
ث: بازی های انفرادی و اختصاصی:در این بازی ها معمولاً کودک سعی دارد به صورت انفرادی و کاملاً اختصاصی خود را به نوعی سرگرم نماید. مثلاً به جمع آوری اشیاء خاصی چون صدف، سنگ، تمبر و … می پردازد و آنها را در یک مجموعه نگهداری می نماید. او از این طریق می خواهد احساسات مالکیت جویانه و تعلق خاطر خود را نسبت به یک یا چند چیز، به صورت علنی جامه عمل بپوشاند.
ج: بازی های گروهی و دسته جمعی:این گونه بازی ها که از هدف خاصی برخوردار است معمولاً براساس روش و قاعده و قانون، انجام می پذیرد. قوانین خاص این بازی ها باید از سوی بازیکنان مورد احترام باشد و کاملاً رعایت شود.
تنوع در بازی های کودکان
در بازی های کودکان ، خصیصه ای به نام تنوع، بسیار مشاهده می شود. این موضوع کاملاً بارز است که همه کودکان به یک روش و نوع، بازی نمی کنند. تنوع در بازی های کودکان می تواند ناشی از این علل باشد:
تفاوت های فردی، درجه تندرستی و سلامتی، سطح رشد جسمی حرکتی، میزان بهره هوشی، نوع جنسیت، نوع محیطی که در آن پرورش یافته اند، وضعیت اجتماعی و اقتصادی عامل جغرافیایی، میزان اوقات فراغت و وضعیت وسایل و امکانات بازی.
توصیه هایی در مورد بازی های کودکان
برای هر پدر و مادری و به طور کل برای هر فردی که به نوعی با کودکان سروکار دارد دانستن و رعایت نکاتی چند که در مورد بازی های کودکان است لازم و ضروری به نظر می آید.
۱) به بازی بچه ها اهمیت دهید. چرا که تمام زندگی کودک در بازی شکل واقعی به خود می پذیرد.
۲) تجارب زندگی کودک از طریق بازی صورت می گیرد.
۳) کسب مهارت های شخصی، اجتماعی، اقتصادی و … را کودک از طریق بازی تجربه می نماید و یاد می گیرد.
۴) بازی برای کودک به منزله کار محسوب می شود و کار برای او به منزله بازی.
۵) بازی در کودکان موجب رشد و تحول می شود.
۶) کودکان از طریق بازی، خلاقیت های خویش را شکوفا می سازند.
۸) بازی در تربیت احساسات کودک تأثیر بسزایی دارد.
۹) بازی به کودکان امکان می دهد که نسبت به افراد محیط جهان و طبیعت پیرامون خود شناخت کافی پیدا کنند.
۱۰) بازی منبع غنی آموزشی برای کودک به حساب می آید.
۱۱) موضوع بازی کودکان باید همیشه سعی شود که برگرفته از زندگی خانوادگی، کودکستان، مسافرت ها، جشن ها، فرهنگ و … آنها باشد.
۱۲) بازی خوب شبیه کار خوب است. کار به منزله شرکت انسان در تولیدات اجتماعی و در ایجاد ارزش های فرهنگی و مادی و به عبارت دیگر شرکت انسان در ایجاد ارزش های اجتماعی است. اما بازی از چنین اصولی پیروی نمی کند و رابطه مستقیم با اهداف اجتماعی ندارد. ولی از سوی دیگر باید گفت که به طور غیرمستقیم با این اهداف در ارتباط است. به این معنی که انسان را با همان فعالیت جسمانی و روانی که لازمه کار است عادت می دهد.
در پایان به این نکته اشاره کنم که برخی از اولیاء نسبت به بازی فرزندانشان هیچ گونه علاقه ای نشان نمی دهند. برخی دیگر تنها به خرید اسباب بازی های زیاد اکتفا می کنند و بعضی نیز بیش از اندازه در بازی های آنها دخالت می نمایند و امکان نمی دهند که کودک خود مسائل بازی را حل و فصل نماید. این گونه والدین کودک را ناگزیر می سازند که تنها حرف شنوی بزرگترها و مقلد باشد. در واقع این اولیای کودک هستند که بازی می کنند و نه خود او. به عبارت دیگر باید با هر کسی با زبان قابل فهم او سخن بگوییم.
ارسال نظر