چه اتفاقی برای نخاع سارا عبدالمالكی افتاده؟
اگر سارا عبدالمالكي مليپوش تيم راگبي كشور را بشناسيد حتما ميدانيد كه او روزهاي پاياني سال را روي تخت بيمارستان ميگذراند. با دكتر عليرضا ياراحمدي متخصص مغز و اعصاب از امريكا درباره آسيبهاي نخاعي و بهطور كلي شرايط جسماني سارا گفتوگو كنيم.
اگرچه جراحي ستون فقرات سارا به همت جراحان خوب كشور انجام شده اما بايد منتظر بود و ديد اعصاب آسيبديده نخاعي سارا در ۱۸ماه پيشرو همراهي لازم را خواهند داشت تا دوباره دست به دست هم دهند و ساراي نازنين و ۲۱ساله ما بتواند دوباره روي پاهايش بايستد. اين موضوع بهانهاي شد تا با دكتر عليرضا ياراحمدي متخصص مغز و اعصاب و فلوشيپ صرع و اختلالات تشنجي از امريكا درباره آسيبهاي نخاعي، راهكارهاي درماني و بهطور كلي شرايط جسماني سارا گفتوگو كنيم.
چه اتفاقي براي نخاع سارا افتاده؟
در شرايط عادي ستون مهرهها از نخاع كه درون ستون مهرهها قرار داد محافظت ميكند، بنابراين هر جابهجايي و آسيبي كه به ستون مهرهها و مهرهها وارد ميشود روي فضاي داخلي و كانال نخاعي هم اثر ميگذارد و نخاع دچار آسيب ميشود. اين آسيبديدگي بسته به نوع شكستگي و جابهجايي ستون مهرههامتفاوت است. درجات اين آسيب از قطع كامل نخاع تا آسیبهای نسبی نخع را شامل میشود که برای مورد اولی یعنی قطع نخاع پیش آگهی خوبی وجود ندارد و احتمال بازگشت آن صفر است.
نخاع گردني بالاترين بخش نخاع است، نخاع سينهاي كه مخصوص عصبدهي به دستها و نخاع كمري كه مسئول عصبدهي به پاهاست. اگر آسیب نزديك به نخاع كمري بيفتد معمولا فرد حس پاهايش را از دست ميدهد و حس دستها و بالاتنه سرجاي خودش است. اما اگر در ناحيه گردني آسيب بهوجود آيد ممكن است فلج ۴دست و پا اتفاق بيفتد. براساس شواهد موجود كه از خانواده سارا نقل شده، متاسفانه ضايعه و آسيبي كه حين تصادف براي ساراي جوان بروز كرده پايينتر از نخاع گردني است. بههمين دليل هم سارا در پاهايش احساس بيحسي را تجربه ميكند.
جراحي چه كمكي به نخاع آسيبديده ميكند؟
خوشبختانه جراحي براي سارا انجام شده. هدف از جراحي اين است كه مهرههاي شكسته را به كمك ابزارهاي كمكي كه وجود دارد برگردانند به جاي خود و فيكس كنند تا فضاي مناسب را براي نخاع برقرار كنند و مهرهها را در شرايط جديد و درراستاي هم قرار دهند تا بعد كه ترميم صورت گرفت فرد بتواند زندگي عادي را پي بگيرد چون ستون مهرهها ستون بدن است و در نگه داشتن بدن نقش مهمي دارد.
يك دليل ديگر جراحي اين است كه با كمك جراحي ميكروسكوپي مايعها، لختههاي خوني يا تكههاي استخواني باقيمانده بر اثر جراحت را برميدارند تا فشار را از روي نخاع بردارند چون اين لختهها ميتواند روي نخاع فشار بياورد و بعدها مشكلساز شود، بنابراين با برداشتن فشار از روي نخاع و قرار دادن رشتههاي عصبي پاره شده در يك راستا و منظم كردن مهرههاي شكسته، بخشهاي آسيبديده به مرور و البته با سرعت كم خودشان را ترميم ميكنند. اگر سلولهاي قطع شده عصبي را درراستاي هم قرار دهيم شايد شانس اينكه این سلولها جوانه بزند و دوباره به هم برسند، فراهم شود. در اين شرايط تیم پزشکی و خانواده بیمار انتظار ميكشند تا ببيند كه نخاع چه تغييراتي را تجربه ميكند و كدام آسيبهاي نخاعي بازميگردد.
احتمال بهبود آسيبديدگي نخاع چقدر است؟
احتمال اينكه آسيبهاي نسبي نخاعي نه آسيبهايي كه نخاع به طور كامل قطع شده، بازگردد متفاوت است و بسته به شرايط دارد. در غالب آسيبهاي نسبي نخاعي در امآرآي بيمار هم مشخص است كه تعدادي از فيبرها ارتباط را دارند در اين بيماران بسته به اينكه چه قسمتي از نخاع آسيب ديده باشد امكان بازگشت متفاوت است. معمولا اگر قسمتهاي خلفي و پشت نخاع آسيب ديده باشد حس فرد دچار اختلال شده است. يعني فرد ميتواند پاهايش را حركت دهد اما احساس درد، حرارت و لمس را ندارد.
اگر قسمت قدامي نخاع آسیب دیده باشد فرد میتواند درد را حس كند اما او قدرت حركت دادن اندام را ندارد و گاهي در آسيبهاي نسبي هم حس و هم حركت بهطور كامل مختل ميشود.
معمولا كساني كه در هفته اول بتوانند توان حركتي خود را تا حد كمي پيدا كنند يعني پزشك تغييراتي در شرايطشان احساس كند اينها پيشآگهي خيلي مثبتي دارند و امید به بازگشت سلامت اندامشان زیاد است. گروه دوم بيماران، افرادي هستند كه تا ۶ماه بازگشت حسي و حركتيشان طول بكشد. ما براي اين گروه هم نااميد نيستيم كارهاي درماني و ورزش را انجام ميدهيم اما معمولا بيماراني كه بعد از ۶ماه از لحاظ حسی و حركتي بهبود نيابند احتمالا و متاسفانه براي تمام عمر فلج ميمانند.
عوارض آسيب نخاع كمري را بشناسيد
افرادي كه آسيبهاي نخاعي را در قسمت كمري و پاها احساس ميكنند معمولا اختيار و كنترل ادرار و مدفوع را نيز از دست ميدهند و اختلالهايي در بهداشت دفع برايشان پيش ميآيد. اينها بايد با كمك فرد ديگري رودهشان تخليه شود يا بهخاطر دفع يبوست تنقيه شوند. اين بسيار كار سختي است هم براي بيمار و هم براي كسي كه پرستاري از او را برعهده دارد. همينطور ممكن است اين گروه احتباس ادراري داشته باشند يعني مثانهشان پر شود اما قدرت دفع نداشته باشند.
در اين شرايط توصيه ميشود اين افراد بهصورت متناوب توسط سوند ادرارشان تخليه شود. مراقبت از مجراي ادراري براي پيشگيري از عفونت خيلي مهم است. شخصا بيماراني را داشتم كه از تصادف جان سالم به در بردند و مراحل بهبودشان بهخوبي پيش ميرفت اما يك عفونت ادراري باعث شده كه بیمار فوت كند. عفونتهاي ادراري بسيار مهم است وقتي مجبوريم چندين بار در روز براي بيمار سوند بگذاريم راهي را براي ورود ميكروبها به سيستم ادراري فراهم ميكنيم.
اختلال جنسي را دستكم نگيريد
يكي ديگر از اختلالهايي كه آسيبهاي نخاعي كمتري تجربه ميكنند آسيبهاي جنسي است كه معمولا در كشور ما در حاشيه قرار ميگيرند، چون بيشتر توجهها به اختلالهاي حسي و حركتي است. اختلال جنسي هم ميتواند از نظر رواني براي فرد بسيار مشكل ايجاد كند. من بيماراني را ديدم كه مخصوصا در آقايان چون نميتوانند نقش جنسي خوبي را ايفا كنند دچار افسردگي و مشكل رواني ميشوند كه به نظر ميرسد بايد با مشاوره و روانكاوي به او كمك كرد.
كمك گرفتن از مشاور و روانشناس نهتنها در اين مورد بلکه برای همه بيماران مبتلا به عارضه نخاعي بايد از روانپزشك كمك بگيرند چون در شرايط بسيار دشواري قرار دارند آنها تا ديروز قدرت راه رفتن و فعاليت را داشتند اما در كمتر از چند ساعت بر اثر اتفاق يا حادثهاي اين قدرت را ازدست ميدهند و اين اصلا اتفاق كوچكي نيست. آنها براي عبور از اين مسئله نياز به كمك رواني دارند تا اين پروسه را راحتتر پشتسر بگذارند. مواردي را ديدم كه بيمار بهخاطر هضم نكردن مشكلش اميد به زندگي را از دست داده و كاملا نااميد شده يا به مرگ فكر كرده است.
مراقب لختهها و آمبولي باشيد
افرادي كه پاهايشان مدت زيادي بدون حركت و در حال درازكش هستند بهدليل اينكه جريان خون در سياهرگها كه مسئول بازگشت خون به قلب هستند، كم است بیشتر دچار مشكل میشود. اين افراد جريان خون سياهرگي كندي دارند و احتمال لخته شدن خون در آنها بيشتر است.
ممكن است اين لختهها در عروق قلب يا ريه مشكل ايجاد كنند و احتمال آمبولي را بالا ببرند و خطرساز شوند، بنابراين براي اين گروه استفاده از پمپهايي كه روند بازگشت خون به قلب را بهبود ببخشد توصيه ميشود يا داروي ضدانعقاد خون كه با تجويز پزشك براي آنها صورت ميگيرد تا احتمال لخته شدن خون و آمبولی کاهش یافته و از بین برود.
دو توصيه مهم با خانواده اين بيماران
مهمترين نكتهاي كه براي اين بيماران بايد درنظر گرفت فيزيوتراپي است. وقتي عضلات دستوري از مغز دريافت نكنند دچار اسپاسم يا تحليل ميشوند بنابراين فيزيوتراپي به عضلات كمك ميكند كه دچار اسپاسم نشوند و تحلیل نروند. فردي كه ۴ یا ۶ماه روي تخت ميخوابد مفصل زانويش به مرور خشك ميشود و ديگر عمل نميكند، بنابراين فيزيوتراپي برایش خيلي لازم است.
چون بعد كه بیمار به خواست خدا ارتباط نخاعش برميگردد دستور حركت را از مغز ميگيرد اما چون فيزيوتراپي نداشته پايش ديگر تبعيت نميكند يا عضلاتش لاغر شده و مشكلاتي ايجاد ميشود. نكته ديگري كه خانواده و بيماران بايد به آن توجه داشته باشند اين است كه گاهي بعد از بازگشت علائم حسي و حركتي بيمار فعاليتهايش را ازسر ميگيرد اما چون هنوز حس پاها بهخوبي بازنگشته ممکن است درست درد يا حرارت را احساس نكند، بنابراين حفظ بهداشت كفش و پاها خيلي مهم است چون ممكن است سنگ ريزه يا سوزني پايشان را خراش دهد يا زخم كند و آنها بهدليل آنكه حسي ندارند متوجه آن زخم نشوند.
نظر کاربران
با سلام ، خدا تمام بیماران را شفا عنایت بفرماید علی الخصوص بیماران نخاعی .
خدایا این دختر ایران را نجات ده .آمین