شما مسموميد؟
اگر عادتهاي زير را با خود از يك رابطه به رابطه ديگر ميبريد نبايد از ديگران انتظار داشته باشيد كنار شما بمانند.
مجله سیب سبز - الناز مظاهري: از رابطههاي دوستانه گرفته تا روابط كاريتان همه به بنبست ميرسند و اين روزها بيشتر از هر زمان ديگري خودتان را تنها احساس ميكنيد؟ نميدانيد چرا دوستانتان در دورهميهايي كه هميشه برگزار ميكنند، شما را دعوت نميكنند؟ از خانواده همسرتان گرفته تا حتي خواهر و برادرهايتان هميشه از شما فاصله ميگيرند؟
تصور نكنيد همه آدمهاي جهان ناسازگارند و با شما بيهوده دشمن شدهاند. سايكولوژيتودي نوشته است؛ اگر شما هم ۵ عادت زير را داريد، با هر كسي رابطه برقرار كنيد خيلي زود كارتان به جدايي و تنها ماندن ميكشد. پس تا دير نشده ميزان مسموميتتان با سمهايي كه در ادامه گفتهايم را تخمين بزنيد و با پادزهرهاي گفته شده، جان روابطتان را نجات دهيد.
سم اول: شكايت
پادزهر: جملات مثبت
وقتي كسي بعد از مدتها به خانه شما ميآيد، اولين جملهاي كه به او ميگوييد چيست؟مكالمهتان را با «چه عجب به ما هم سر زدي!» يا «تو كه مارو قابل نميدوني!» شروع ميكنيد؟ شايد به همين دليل است مهماني كه امروز به خانه شما آمده، با وجود زحمتي كه براي پذيرايي كشيدهايد خيلي زود خداحافظي ميكند و با وجود نسبت نزديكي كه با هم داريد، ماهها به شما سر نميزند.
آدمهايي كه قابليت ديدن نكات منفي در هر موقعيتي را دارند و مكالمههايشان با ديگران را با گله و شكايت شروع ميكنند، هميشه تنها ميمانند. اگر شما هم وقتي گوشي تلفن را برميداريد تا حال دوستتان را بپرسيد به او ميگوييد: «ديدم تو كه زنگ نميزني. . . » نبايد انتظار داشته باشيد روابطتان با اين افراد عمر طولاني داشته باشد.
آدمها براي گرفتن انرژي مثبت، تقويت كردن رابطههاي آرامشبخش يا از ياد بردن دلتنگيها و غمهايشان چراغهاي رابطه را روشن ميكنند و با شما تماس ميگيرند اما اگر چيزي كه از شما تحويل ميگيرند، تنهايي بيشتر، احساس عذاب وجدان و غم است، نبايد انتظار داشته باشيد دوباره سراغتان بيايند.
سم دوم: متهم كردن
پادزهر: ديدن نقاط مثبت
ما هميشه در روابطمان از طريق بازخوردي كه از ديگران ميگيريم، خودمان را اصلاح ميكنيم و با بازخوردي كه از احساسات و افكارمان به آنها ميدهيم، شرايط را براي تغيير كردن آدمهاي ديگر و بهبود رابطه فراهم ميكنيم. قرار نيست وقتي شما يك نقطه تاريك در ارتباطتان با كسي ميبينيد، از كنار آن سياهي بگذريد يا خودتان را مجبور به عادت كردن به آن بكنيد.
درست است كه ما نميتوانيم آدمها را زياد تغيير دهيم اما در جريان رابطه، ميتوانيم برخي تلخيها را كمتر كنيم و شرايط را باتوجه به نياز و خواستمان، كمي بهنفع خود تغيير دهيم. پس با توجه به اين چند خط، اعتراف ميكنيم كه شما حق داريد وقتي موضوعي را خلاف انتظار يا خواست خود ميبينيد، در موردش با فرد مقابلتان صحبت كنيد و رابطه را با كمك او به مسيري هدايت كنيد كه براي هر دوي شما دوستداشتنيتر باشد.
با وجود همه حرفهايي كه از انتقاد مثبت و تاثير معجزهبخشش در رابطه زديم، ميخواهيم يك تبصره مهم را به اين اصل كلي اضافه كنيم. تبصرهاي كه اگرآن را ناديده بگيريد، در روابطتان با خانواده، همكاران و حتي شريك زندگيتان سنگ روي سنگ بند نميشود. شما حق داريد از كسي كه براي برقراري رابطه با او انرژي ميگذاريد انتقاد كنيد اما حق نداريد هميشه جملاتتان را با نقد شروع كنيد يا به هر چيز كوچكي كه به نظرتان خوش نميآيد، بيدرنگ واكنش انتقادآميز نشان دهيد.
براي اينكه نقد دوستانه شما، رابطهتان با ديگران را خراب نكند، بايد چند اصل هميشگي را رعايت كنيد.
اصل اول: با نكات مثبت شروع كنيد. وقتي قصد داريد نقدي را مطرح كنيد، اول ويژگيهاي مثبتي كه در فرد مقابل و رابطهتان ميبينيد را به زبان بياوريد تا اعتماد بيشتري ايجاد كنيد و گفتوگويي كه قصد انجام آن را داريد لذتبخشتر كنيد.
اصل دوم: وقتشناس باشيد. وقتي همسرتان با دستهاي سنگين تازه به خانه آمده، نبايد از خاكي بودن كفشهايش انتقاد كنيد. به او فرصت دهيد و در موقعيت آرامي كه هر دوي شما آمادگي ذهني كافي براي تمركز روي چنين بحثي را داريد، موضوع را مطرح كنيد.
اصل سوم: خوب بشنويد. وقتي كسي را نقد ميكنيد، به او هم براي توضيح مواضعش فرصت دهيد. پس متكلموحده نباشيد، به او هم براي بيان انتظاراتش فرصت دهيد و حرفهايش را با گوش دل بشنويد.
اصل چهارم: انگشتتان را به سمتش نچرخانيد. هيچ وقت هنگام نقد كردن، او را متهم نكنيد و شخصيتش را نشانه نگيريد بلكه تنها كارهايي كه از نظرتان نادرست بوده را نقد كنيد. براي مثال اگر دوستتان اين بار سر قرار دير رسيده، از عبارت كلي «باز هم منو كاشتي!» يا «تو هميشه. . . » استفاده نكنيد بلكه تنها بگوييد: «كاش با يك تلفن به من اطلاع داده بودي.» لحن دوستانه شما و واژههاي مناسب و بدون قضاوتي كه انتخاب ميكنيد، ميتواند معجزه كند.
اصل پنجم: كوتاه بياييد. اگر در رابطهتان موضوعهاي زيادي براي نقد شدن وجود دارد، براي تغيير دادن يكباره همه آنها تلاش نكنيد بلكه ابتدا موضوعاتي كه برايتان اهميت بيشتري دارند و تاثير بيشتري روي رابطهتان ميگذارند را مطرح كنيد و يكباره همه نقدهايتان را روي سر فردي كه با او روبهرو هستيد آوار نكنيد. اصلا بد نيست در برخي روزها چشمهايتان را روي موضوعات منفي ببنديد و تنها تلاش او براي تغيير كردن در جنبههايي كه انتظار داريد را ببينيد.
سم سوم: مودي بودن
پادزهر: ثبات احساس و رفتار
آدمهاي غيرقابل پيشبيني، گزينههاي خوبي براي برقراري رابطههاي عميق و طولاني مدت نيستند. آدمهايي كه اطرافيانشان نميدانند كي خوشحالند و كي غمگين، كي راضي هستند و چه زماني ناراضي و. . . نميتوانند رابطههاي عميق و موثري بسازند. آدمها براي اينكه در كنارتان احساس آرامش كرده و در رابطهاي كه با شما دارند احساس امنيت كنند، به ثبات رفتاري و احساسي شما نياز دارند.
شرلوك هولمزيد؟
سم چهارم: بياعتمادي
پادزهر: ايجاد احساس امنيت
آدمهاي كنترلگري كه هميشه در حال جاسوسي ديگران هستند و از ترس اينكه به هر شكل مورد خيانت قرار بگيرند، همه اطرافيانشان را كنترل ميكنند و بناي رابطه را بر بياعتمادي ميگذارند، قابل تحمل نيستند. در رابطه با اين افراد خبري از احترام متقابل، احساس امنيت و صميميت حقيقي نيست. آنها در همه چيز دنبال نقطه رازآلود و منفي كه نياز به پيگيري بيشتر دارد، ميگردند. حتي مكالمه دوستانهاي كه با آنها انجام ميشود، ميتواند سرآغاز ترديدهاي تازه و جستوجوي راههاي جديد براي كنترل فرد مقابل باشد.
گذشته از اين پليسبازيها، كساني كه در يك رابطه كنترلهستند و مدام به فرد مقابلشان ميگويند كه چه کار بايد بكند و چه کار نه، گرچه تا مدتي ميتوانند كنترل روابطشان را در دست بگيرند اما بعد از گذشت چند وقت، همه را از كنار خود فراري ميدهند و تنها ميمانند. وقتي قرار است با جمعي ۱۰ نفره به تئاتر بروند، اين كنترلگرها هستند كه برنامه را انتخاب ميكنند و حتي براي مسافرتهاي فاميلي هم آنها هستند كه به تنهايي برنامه ميريزند و همه را موظف به اجراي برنامهها ميكنند.
سم پنجم: نه گفتن
پادزهر: بله گفتن تا جايي كه ممكن است
پرونده تقاضاهايي كه ديگران از شما دارند، هميشه با پاسخ منفي شما بسته ميشود؟ اگر شما هيچ دليلي براي برداشتن قدم در جهت خواستههاي ديگران نميبينيد، چه انتظاري از فرد مقابلتان داريد؟ درست است كه قرار نيست ما در يك رابطه خودمان را قرباني خواستههاي ديگران كنيم اما نبايد فراموش كنيم كه همدلي، درك متقابل و برداشتن قدمهاي موثر براي بهبود شرايط خود و ديگران، يكي از نيازهاي غيرقابل انكار يك رابطه موفق است. پس براي حفظ روابطتان، گاهي چارهاي جز بلند شدن از صندلي رياست و دوشادوش همراهانتان تلاش كردن نداريد.
حرف دلتان را نميزنيد؟
قرار نيست آدمها هميشه در رابطه با شما با معما و ابهام طرف بوده و هميشه درحال رمزگشايي حرفها و حركتهایتان باشند. اگر شما از حضور در يك جمع احساس خوبي نداريد اما بهخاطر دل ديگران سكوت کرده و وانمود ميكنيد به بهترين مهماني عمرتان دعوت شدهايد، نبايد از ديگران انتظار كشف احساساتتان را داشته باشيد.
وقتي كسي از شما در موردي نظر ميپرسد و شما نظر موافق ميدهيد، نبايد تصور كنيد او «نه» نهفته در حرفهاي شما را كشف ميكند يا وقتي از شما ميپرسند كه چيزي ميخواهيد و ميگوييد «نه» بايد بپذيريد ديگران حرف شما را جدي ميگيرند و براساس آن با شما رفتار ميكنند.
ارسال نظر