با فرزند معلول چه رفتاری باید داشت؟
علم هرقدر هم که پیشرفت کند و آزمایش های رنگارنگ دوران بارداری هرقدر جلوی تولد فرزند معلول را بگیرند، باز ضریب خطا وجود دارد.
هفته نامه زندگی مثبت - ستاره سمائی:
سید عباس باقری یزدی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و کارشناس ارشد سلامت روان وزارت بهداشت: علم هرقدر هم که پیشرفت کند و آزمایش های رنگارنگ دوران بارداری هرقدر جلوی تولد فرزند معلول را بگیرند، باز ضریب خطا وجود دارد. آیا می دانید حضور یک فرزند معلول چه تغییراتی در زندگی اعضای خانواده ایجاد می کند و چه تاثیری بر روابط سایر اعضای خانواده می گذارد؟ وجود یک فرزند معلول می تواند حتی بر روابط زناشویی اثرگذار باشد.
خانواده معلولان آسیب پذیرترند.
شاید بهتر باشد بحث را با تعریف فرد معلول آغاز کنیم؛ فرد معلول به کسی گفته می شود که دارای نقایص طولانی مدت جسمی، ذهنی یا حسی است و با این نقایص در انجام فعالیت های مرتبط با سن، جنس و عوامل اجتماعی و فرهنگی، دچار محدودیت است. این معلولیت ها می تواند به علل ژنتیکی- وراثتی مانند عقب ماندگی های ذهنی، سوانح مربوط به رانندگی و محل کار و جنگ و خشونت ها، شرایط اجتماعی، فرهنگی و محیطی نامناسب مانند فقر و تنگدستی، خرافه پرستی، سوءاستفاده از مواد مخدر و الکل ایجاد شود.
از آنجا که محدودیت های ایجادشده برای فرد معلول و خانواده وی تا حد زیادی به شدت فراوانی و نوع معلولیت ایجادشده بستگی دارد، این گونه عوامل می تواند در آسیب پذیری و شکنندگی این خانواده ها و تعامل آنها با دیگر افراد جامعه نقش بسزایی داشته باشند. مثلا وقتی خانواده فرد معلول به هر دلیلی نتواند پذیرش منطقی نسبت به وجود معلول در خانواده داشته باشد، ممکن است تحت تاثیر باورهای غلط، معلولیت را نتیجه گناهان گذشته خود بداند و این پدیده را نوعی عذاب الهی قلمداد کند.
در نتیجه چنین نگاهی، خانواده دو برخورد از خود بروز می دهد؛ اول اینکه خود را قربانی فرد معلول می کند، در نتیجه تمام کارکردهای سیستم خانواده به فرد معلول ختم می شود و حمایت بیش از حد از فرد، موجب می شود کودک معلول متکی به افراد خانواده باز بیاید. برخورد دوم اینکه خانواده به دلیل فقر فرهنگی، فرد معلول را عضو درجه دوم خود می داند بنابراین فرد معلول از حقوق طبیعی خود به عنوان یک عضو خانواده محروم و به فردی سرخورده تبدیل می شود
خطر در کمین است
خانواده های دارای فرزند معلول، در معرض انواع ناراحتی ها و مشکلاتی قرار دارند که در نگهداری و رسیدگی به وضع فرزندشان موثر است و باعث می شود خانواده روند زندگی طبیعی خود را از دست بدهد و ادامه این وضع حتی ممکن است به فروپاشی نظام خانواده یا طرد فرزند معلول منجر شود. وجود فرزند معلول، می تواند در راستای تامین مراقبت های پزشکی، خرید دارو و حمل و نقل کودک معلول موجب فشار اقتصادی بر خانواده شود. ایجاد و تشدید اختلافات زناشویی، جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی و تحمل صحبت های دیگران در رابطه با کودک معلول نیز از دیگر نتایج احتمال ناشی از حضور کودک معلول در یک خانواده است.
از سوی دیگر، اگر بخواهیم به آثار عاطفی مهم معلولیت فرزند بر والدین اشاره کنیم باید به چند مساله توجه کنیم؛ اول اینکه سنگینی مسئولیت نگهداری از کودک معلول باعث می شود پدر و مادر، ناخواسته به دیگر فرزندان، کم توجه یا بی توجه شوند. گاهی هم ممکن است پدر خانواده حاضر به دیدن فرزند معلول خود نباشد، از این رو با دیرآمدن به خانه و برقرار نکردن ارتباط با کودک، به بهداشت روانی فرزند و همسرش ضربه می زند. از طرف دیگر، با وجود کودک معلول در خانواده، ارتباطات اجتماعی، خانوادگی و پرورشی خانواده تا حدود زیادی دچار اختلال می شود. گاهی هم وجود فرزند معلول در خانواده، موجب شرمساری و برآشفتگی سایر فرزندان و بروز احساس خشم و پرخاشگری آنها نسبت به کودک معلول می شود.
در کنار این مسائل باید موارد دیگری از جمله انکار واقعیت، کنار نیامدن با معلولیت فرد، خشم و پرخاشگری، افسردگی مادران بر اثر ارتباط بیشتر با کودک، احساس گناه و فداشدن زندگی، اختلال در روابط زناشویی و مانند آن را هم به این مشکلات اضافه کنیم که هرکدام از آنها می تواند سیستم خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.
«همدلی» را آموزش دهید
موثرترین اقدام برای بهینه سازی روابط اعضای خانواده دارای کودک معلول با یکدیگر، مشارکت دادن تمامی افراد خانواده به ویژه فرزندان سالم در برنامه های آموزشی روان شناسی ارتباط با فرد معلول است. آشنایی فرزندان سالم با محدودیت ها و توانایی های فرد معلول و شرکت دادن آنها در فعالیت ها و کارهای خانواده براساس ظرفیت و توان آنها می تواند زمینه ارتباط اثربخش فرزندان سالم را با کودک معلول در خانواده فراهم کند.
همچنین آموزش مهارت درک همدلانه به بچه ها می آموزد. همه انسان ها دارای توانایی ها و محدودیت های متفاوتی در رفتار خود هستند که آنها را نسبت به یکدیگر متمایز می کند. با همین درک همدلانه است که آنها در می یابند فرد دارای معلولیت، درست مثل خودشان احساس دارد. بنابراین همان طور باید با او رفتار کنند که دوست دارند با خودشان رفتار شود. گرچه ممکن است فرد معلول با دیگران تفاوت داشته باشد ولی تکیه بر ناتوانی فرد، نه تنها کمکی به وی نمی کند بلکه بر مشکلاتش خواهدافزود.
افراد معلول، غالبا مشکلاتی دارند که مانع از انجام برخی فعالیت هایشان می شود یا احتمالا بعضی از کارها را به شکل دیگری انجام می دهند، اما بیشتر افراد معلول هم می توانند پس از آموزش لازم، بسیاری از فعالیت های عادی زندگی را با اندک تفاوت یا با سرعت کمتری نسبت به دیگران انجام دهند؛ آنچه یک معلول نیاز دارد پذیرفتن و باورکردن توانایی های اوست نه غصه خوردن برای ناتوانی وی!
مثبت باشید تا «این نیز بگذرد»
هرچند معلولیت فرزند می توان زندگی زناشویی و ارتباطات اعضای خانواده را تحت تاثیر قار دهد، اما در خانواده هایی که عشق، علاقه و عواطف مثبت بر آنها حاکم است معلولیت فرزندان تاثیر چندانی نخواهدداشت. در مواردی که زن و شوهر بدون علاقه با هم ازدواج کرده اند و ظاهرا بدون مناقشه با هم زندگی می کنند وجود یک کودک معلول، می تواند مشکلات آنها را از حالت پنهانی به آشکار تبدیل کند اما در صورتی که خانواده دارای ثبات در زندگی زناشویی باشند، در مقایسه با خانواده های بی ثبات، در احساسات و رفتار خود نسبت به فرزند معلول به مراتب بهتر عمل خواهندکرد.
از جمله اقدامات موثر برای بهبود روابط زن و شوهری که فرزند معلول دارند می توان به تغییر نگرش والدین درخصوص کودک معلول اشاره کرد که موجبات پذیرش یا عدم پذیرش کودک معلول را فراهم می کند. در این رابطه با آموزش خانواده ها و بالابردن میزان آگاهی آنها نسبت به اقدامات حمایتی و پرورشی موثر می توان تغییر نگرش مثبت را در والدین ایجاد کرد. والدین چنین کودکانی باید به این باور برسند که معلولیت محدودیت نیست، هر دو مسئولیت مشترکی دارند و باید بکوشند اطلاعات سودمندی درباره معلولیت فرزند خود به دست آورند.
آگاهی، اصلی ترین پل ارتباطی میان خانواده و فرد معلول است و سطح و دامنه این آگاهی، تعیین کننده میزان مشارکت والدین در امر توانمندسازی آنهاست. از این رو آموزش خانواده ها پیرامون خصوصیات روان شناختی معلولان، می تواند در برقراری ارتباط موثر و سازگاری مناسب با مشکلات ایجادشده مفید باشد.
ارسال نظر