همه آنچه باید درباره بچه‌های متولد اسفند بدانید

برترین ها: حتما تا به حال بچه‌هایی را با صورت‌های سفید و تپل و صد البته معصوم و دوست داشتنی دیده‌اید که لبخندشان آنچنان در اعماق قلب‌تان نفوذ کرده که دیگر هیچ‌وقت آن را فراموش نکرده‌اید. حتي اگر این بچه‌ها را از نزدیک ندیده‌ باشید در عکس‌های روی کارت پستال‌ها دیده‌اید؛ عکس‌هایی که نمادی از نوزادانی هستند درست مانند فرشته‌ها. فقط دو بال کم دارند تا به خود فرشته تبدیل شوند. همه این‌ها قصه‌ای بود برای شما والدینی که قرار است فرزندتان در اسفند متولد شود. این بچه‌هاي فوق‌العاده دوست داشتنی و معصوم که شمایلی همچون فرشتگان دارند نه جیغ جیغو هستند و نه لجباز. نه پرتوقع هستند و نه بیش از حد مغرور، اما یک لبخند بی‌نظیر دارند؛ لبخندی که دست آویزی است برای بدست آوردن هر آنچه می‌خواهند. فکر می‌کنید توانایی این را دارید که مقابل لبخندهای نافذ آن‌ها دست‌ها را به نشانه تسلیم بالا نبرید و تن به خواسته‌های معقول و غیرمعقول‌شان ندهید! بعید است هیچ‌کس چنین قدرتی برابر بچه‌های متولد اسفند داشته باشد.



خیلی از پدرو مادر‌ها ترجیح می‌دهند کوچولو‌های‌شان هیچ‌وقت بزرگ نشوند و همیشه بچه باقی بمانند. آن‌ها اعتقاد دارند بزرگ‌تر شدن بچه‌ها مترادف است با بزرگ‌تر شدن دردسر‌های‌شان. اگر فرزند شما متولد اسفند است پس زیاد بابت این قضیه دل‌نگران نباشید چون اسفندی‌ها ذاتا همیشه بچه باقی می‌مانند! رویاهای بچه‌گانه آن‌ها معمولا برای همیشه همراه‌شان خواهد بود. البته شاید وقتی بزرگ‌تر شدند خیلی آن‌ها را به روی خودشان و شما نیاورند اما در ذهن‌شان همچنان‌‌ همان رویا‌ها را بال و پر می‌دهند و به آن‌ها پایبند هستند!



او استعدادهای ویژه‌ای دارد اما متاسفانه اعتماد به نفس کافی برای پرورش این استعداد‌ها را ندارد. بنابراین باید همواره او را مورد ستایش قرار دهید و توانایی‌هایش را یادآوری کنید. البته یادتان باشد که او گاهی اوقات هم به تنهایی نیاز دارد. پس اگر روزی دیدید که در خودش فرو رفته پا پیچش نشوید و بگذارید یک ساعت تنها بماند. نگران نباشید که تنهایی‌اش به درازا بکشد چون خود او سر وقت یعنی درست‌‌ همان موقعی که کم‌کم نگرانی بر شما غلبه کرده سروکله‌اش پیدا می‌شود چون به اندازه کافی تنها بوده و چه بسا در عالم خیال مشکلاتش را آن طور که دوست دارد، حل و فصل کرده است!



فقط کافی است کمی بزرگ‌تر شود تا بدون اجازه و صرفا با میل و تمایل خودش سفر به سرزمین عجایب را که زاییده ذهن خیالباف اوست، آغاز کند. البته او هرگز دلیلی نمی‌بیند که زندگی‌اش در دنیای خیالی را از دیگران پنهان کند. چه آن زمان که چهار دست وپا می‌رود و چه وقتی که کمی بزرگ‌تر می‌شود، این دنیای خیالی به‌‌ همان قوت اولیه‌اش باقی خواهد بود. اگر برحسب اتفاق کوچولوی اسفند ماهي شما بدغذاست برای این‌که بتوانید چند قاشق بیشتر به خوردش بدهید یک راه‌حل ساده وجود دارد. از آنجا که فرزندتان در دنیای خیالی‌اش سیر می‌کند شما هم می‌توانید از همین حربه استفاده کنید. برای او نقش دختر شاه پریان را بازی کنید! یا به یک دلقک تبدیل شوید! می‌توانید خرگوشي باشید که همیشه در عالم خیالش برای او یک دوست واقعی است و همواره هم‌کلامش می‌شود و بعد نتیجه‌اش را ببینید. او با ولع هرچه تمام غذایش را می‌خورد، چون شما را در دنیای رویا‌هایش همراه خود می‌بیند!



در مواقع عادی البته وقتی که این کوچولو کمی بزرگ‌تر شده است می‌توانید برخی از اسباب‌بازی‌های محبوبش را اطرافش بریزید. از در و دیوار هم کمی بادکنک و کاغذهای رنگی آویزان کنید. پف‌فیل را در ظرف ریخته و دم دست او بگذارید و بعد با فراغ بال بروید و به کار‌های‌تان برسید چون کودک اسفند ماهی شما قطعا چند ساعتی با همین تدارک مختصر و مفید مشغول خواهد بود. خلاصه کلام این‌که همه چیز آرام است تا وقتی که ۷-۶ ساله می‌شود. آن وقت است که رویاهای شبانه او در قالب خواب‌هایی که می‌بیند می‌تواند شما را کم و بیش نگران کند. یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و همراه شما سر میز صبحانه می‌نشیند. ظاهرا همه چیز مرتب است اما خبر ندارید که این اوضاع به ظاهر آرام می‌تواند آرامش قبل از طوفان باشد، چون دقایقی بعد او به شما می‌گوید: «مامان می‌دونی دیشب کی رو دیدم؟!» اینجاست که قلب‌تان به تپش می‌افتد! همه چیز را مرور می‌کنید. دیشب به غیر از اعضای خانواده فرد دیگری به خانه نیامده و بعد هم همگی خوابیده‌اید تا صبح! با اضطرابی که سعی دارید مخفی‌اش کنید از او سوال می‌کنید: «کی؟!» و او پاسخ می‌دهد: «بابابزرگ.» این پدربزرگ مهربان سال‌ها پیش از تولد او از دنیا رفته و دقیقا همین موضوع است که شما را نگران می‌کند، چون کودک اسفند ماهی‌تان هرگز به شما نمی‌گوید پدربزرگش را در خواب دیده بلکه ماجرا را طوری جلوه می‌دهد که گویا رودررو با او صحبت کرده است!



هرگز سعی نکنید آن‌ها را با یک برنامه‌ریزی دقیق و منظم وفق دهید چون به هیچ عنوان زیر بار این ماجرا نمی‌روند. بهتراست بدانید برنامه‌ریزی ثابت و یکنواخت بزرگ‌ترین دشمن بچه‌های متولد اسفند است. این بچه‌ها حتی در دوران نوزادی ممکن است ترجیح دهند شب‌ها تا صبح بیدار بمانند و در عوض صبح تا شب بخوابند. هر وقت دل‌شان بخواهد غذا می‌خورند و وعده‌های منظم غذایی برای‌شان اهمیتی ندارد! هر وقت از نیمه‌شب هم كه باشد اگر بخواهند با لگوهای خود بازی کنند این کار را خواهند کرد پس بهتر است به جای این‌که سعی کنید برنامه‌های خودتان را به آن‌ها تحمیل کنید شما شرایط را با امیال او وفق دهید چون در این مجادله بدون تردید در ‌‌نهایت این بچه‌های اسفندی هستند که پیروز می‌شوند.



طبع لطیف آن‌ها گاهی اوقات برایشان دردسرساز می‌شود. این بچه‌ها در مقابل خشونت به راحتی آسيب‌پذیرند و البته روحیه‌ای بسیار حساس دارند. به همین دلیل ممکن است این بید‌ها به هر بادی بلرزند و خیلی زود اشک‌شان سرازیر شود!

بچه‌های متولد اسفند در عین حال به خاطر خیال‌پردازی‌شان خیلی راحت به دروغگویی متهم می‌شوند. البته اشتباه نکنید چون آن‌ها اصلا قصد ندارند دروغ بگویند اما آنقدر خیالات‌شان را جدی تلقی می‌کنند که به زعم خودشان این تخیلات را کاملا در قالب واقعیت به زبان می‌آورند. بهتر است آن‌ها را به دروغگویی متهم نکنید. در عوض می‌توانید حرف‌هایش را بشنوید و چه بسا در مواردی با این کوچولوی دوست‌داشتنی همراه شوید و به تخیلاتش بها بدهید.



به نقطه حساسی رسیده‌اید. اغلب این بچه‌ها در مدرسه دچار مشکل می‌شوند چون همانطور که پیش‌تر مطرح شد، نظم و قاعده در قاموس آن‌ها جایی ندارد و همین کافی است که مدرسه برای آن‌ها به یک معضل جدی تبدیل شود. این معضل وقتی جدی‌تر می‌شود که كودک اسفندی شما مقابل‌تان می‌ایستد و آب پاکی را روی دست‌تان می‌ریزد. همین جاست که به شما می‌گوید از مدرسه و روش‌های یکنواخت آن اصلا خوشش نمی‌آید و تصمیم هم ندارد با این شرایط کنار بیاید. او کاملا جدی است. با این شرایط کنار نمی‌آید و در این زمینه هرراهی را بروید باز هم به جایی نمی‌رسید! پس بهتراست با روش‌های دیگری حداقل در خانه او را مجاب کنید که سراغ درس برود. فراموش نکنید این روش‌ها باید هم باب طبع او باشند هم متنوع.



حقیقت گاهی اوقات واقعا تلخ است. مشکل اینجاست که بچه‌های متولد اسفند همیشه نمی‌توانند با تلخی حقیقت کنار بیایند. در این لحظات آن‌ها واقعا به محبت شما احتیاج دارند. اگر این محبت را از کسی نگیرند چاره‌ای برای خود نمی‌بینند جز این‌که تلخی حقیقت را با خیالات رنگین خود ترکیب کنند و تا حدودی از شدت ناراحتی خود از این طریق بکاهند. اگر چنین چیزی را از آن‌ها دیدید هرگز توی ذوق‌شان نزنید. اصرار نکنید که واقعیت را باید همان‌طور که هست، بپذیرند. آن‌ها را دروغگو خطاب نکنید. در عوض همراهی‌شان کنید. این همراهی آن‌ها را آرام‌ خواهد کرد. برای این همراهی لازم نیست به آن‌ها دروغ بگویید بلکه می‌توانید اجازه بدهید به روش خودشان آرام‌تر شوند بدون این‌که کسی آن‌ها را متهم به دروغگویی کند. باور کنید که قوه گرسنگی، خشونت و مسائلی از این دست برای بچه‌ها قابل هضم نیست. پس اگر می‌خواهند در دنیای خیالی خود همه چیز را آرمانی تصور کنند و زیر بار این نما از واقعیت‌های زندگی نروند، به آن‌ها اصرار نکنید چون به مرور زمان که بزرگ‌تر می‌شوند حقیقت‌های تلخ را همانطور که هست می‌پذیرند، اما در دوران کودکی طبع لطیف و روح حساس‌شان اجازه نمی‌دهد همه چیز را دقیقا همانطور که هست قبول کنند. یادتان باشد نماد ماه این بچه‌ها ماهی است. این ماهی‌های حساس را در تور دغدغه‌های زندگی گرفتار نکنید و بگذارید روح حساس و آزادشان به موقع خودش را پیدا کند.