چگونه مشکلات کودکان را در مدرسه حل کنیم؟
بچه ها می توانند در مدرسه موفق شوند اگر خانواده هایشان به مدرسه و تکالیف درسی آنها علاقه نشان دهند. لازم است بدانید بچه ها را باید وارد فرآیند یادگیری کرد.
مجله موفقیت - سادات آهوان: بچه ها می توانند در مدرسه موفق شوند اگر خانواده هایشان به مدرسه و تکالیف درسی آنها علاقه نشان دهند. لازم است بدانید بچه ها را باید وارد فرآیند یادگیری کرد؛ مثلا شما در نقش والدین باید به مدرسه و امور بچه ها اهمیت دهید و آنها نیز لازم است احساس کنند در خانواده مورد حمایت قرار می گیرند. صرفنظر از وضعیت اقتصادی و اجتماعی، والدین باید نسبت به فزندان و تحصیل آنها نگرشی مثبت داشته باشند. حتی اگر فرزند شما در شهر یا کشور دیگری مشغول تحصیل است، باید از برنامه های درسی و تکالیف مدرسه او آگاه باشید و نقش حمایتی خود را فراموش نکنید.
تشویق و آموزش مهارت های لازم
پدر و مادرها باید قبل از هر چیز مهارت مدیریت زمان و برنامه ریزی را به کودکان خود بیاموزند تا آنها برای انجام تکلیف مدرسه دچار مشکل نشوند. بهتر است کودکان قبل از ورود به مدرسه، با نظم و برنامه ریزی آشنا شوند و کارهای روزانه خود را طبق برنامه انجام دهند. والدین نیز می توانند با تهیه روزنامه، کتاب و مجله؛ مهارت خواندن کودکان را تقویت کرده و آنها را برای بالا بردن دانش عمومی و مهارت های خواندن و نوشتن ترغیب کنند.
آگاهی از برنامه های مدرسه
والدین باید از برنامه های آموزشی و تفریحی مدرسه آگاهی داشته باشند که امروزه دسترسی به این اطلاعات آسان تر است؛ مثلا می توانند وب سایت مدرسه را ببینند و از آن طریق اطلاعات لازم را به دست آورند.
پرورش استعدادها
یادگیری تنها منحصر به دروس ریاضی، علوم و زبان نیست و لازم است بچه ها ورزش، کامپیوتر و موسیقی، نقاشی و هنرهای دیگر را هم بیاموزند و والدین نیز باید جهت پرورش و شکوفایی استعدادهای فرزندانشان از آنان حمایت کنند. اما چگونه مشکلات کودکان و نوجوانان را در مدرسه حل کنیم؟
طبیعی است که گاهی فرزندان در مدرسه با مشکلات اجتماعی، عاطفی، رفتاری و آموزی مواجه می شوند که در این موارد والدین باید ابتدا مشکل را شناسایی کرده و سپس برای برطرف کردن آن اقدام کنند.
* مشکلات اجتماعی
گاهی کودکان در دوستیابی دچار مشکل شده و دچار حس آزاردهنده تنهایی می شوند که لازم است در این زمینه والدین به آنها کمک کنند؛ مثلا آنها می توانند همکلاسی هایشان را برای جشن تولدشان دعوت کنند یا می توانند حداقل هفته ای یک بار با هم بازی کنند؛ البته باید والدین هم با افراد بیشتری ارتباط اجتماعی داشته باشند تا کودکان از آنها رفتارهای اجتماعی را بیاموزند.
* مشکل عاطفی
بچه ها معمولا در دوران بلوغ دچار مشکلات عاطفی می شوند، هر فردی بلوغ عاطفی متفاوتی دارد؛ بنابراین نوع مشکلات هم متفاوت است. بهتر است والدین در مواجهه با آن با احتیاط بیشتری عمل کند و برای حل آن از متخصصان و مشاوران کمک بگیرند.
* مشکل یادگیری و آموزشی
اگر کودک مشکلی در زمینه یادگیری و انجام تکالیف مدرسه دارد، اولین اقدام والدین برای حل مشکل، گفتگو با معلم جهت ریشه یابی مسئله است. قدم دوم صحبت والدین با کودک است؛ البته در این مرحله ممکن است زمان زیادی صرف شود؛ چون ممکن است کودکان تمایل به همکاری نداشته باشند.
گاهی لازم است یک متخصص از نظر جسمی و روحی کودک را معاینه کند؛ مثلا شاید کودک دچار مشکلات بینایی و شنوایی باشد. بعد از اینکه والدین مطمئن شدند مشکل وی جسمی نیست، باید با کمک معلم یک برنامه منظم برای پیشرفت یادگیری او طراحی کرده و هر دو او را حمایت کنند.
برای روشن تر شدن موضوع، به مثال دیگری توجه کنید:
وقتی پسرم کلاس سوم دبستان بود، معلمش با من تماس گفت و گفت که فرزندم نمی تواند در امتحانات پایان سال قبول شود. من برای یک لحظه از معلم و اولیای مدرسه عصبانی شدم. همسرم که متوجه ناراحتی من شد، گفت که این موضوع درباره پسر ماست، نه خود ما. حق با او بود. بعد از اینکه آرام شدم، ه ردو درباره این مسئله صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم همراه با معلمش موضوع را بررسی کنیم:
مرحله اول: کنار گذاشتن احساسات
قبل از اینکه به ملاقات معلم برویم، همسرم تاکید کرد که این موضوع تنها به پسرمان مربوط می شود و باید بپذیریم که فرزند ما در مدرسه دچار مشکل شده است؛ پس لازم است به همراه معلم راه حل مناسبی را پیدا کنیم. ما باید می پذیرفتیم به جای اینکه علیه اولیای مدرسه باشیم، در کنارشان باشیم و آنها را سرزنش نکنیم.
مرحله دوم: سرزنش نکردن معلم یا اولیای مدرسه
اگر واقعا با معلم فرزندتان مشکل دارید و نمی توانید با او صحبت کنید، بهتر است از مشاوران مدرسه کمک بگیرید و از طریق یکی از آنها مشکلات فرزندتان را بررسی کنید.
براساس توصیه معلم، ما هر روز ناظر انجام تکالیف پسرم بودیم و کارهای مدرسه او را بررسی می کردیم و در نهایت متوجه شدیم فرزندمان هر چه بیشتر تکلیف انجام بدهد، سطح یادگیری بهتری خواهد داشت؛ پس او را به انجام تکلیف بیشتر تشویق کردیم که خوشبختانه نتیجه بخش بود.
مرحله سوم: تماس و ارتباط با مدرسه و نظارت در خانه
نظارت مستمر ما و معلم باعث شد پسرم نسبت به انجام تکالیفش بیشتر احساس مسئولیت کند؛ چون ما در خانه و مدرسه پیگیر کارهای او بودیم و او نیز شاهد حمایت و همکاری خانه و مدرسه بود.
مرحله چهارم: احساس مسئولیت کودک نسبت به یادگیری و انجام تکالیفش
کودک باید بداند معلم و والدینش روی او حساب باز می کنند و اگر او با مشکلی مواجه شود، لازم است با معلم و والدینش آن را در میان بگذارد و برای رفع آن تلاش کند؛ اما اگر مشکل همچنان باقی بود، بهتر است با آزمون های حرفه ای و علمی علت مشکل یادگیری و ناتوانی یادگیری او سنجیده و شناسایی شود.
نکته دیگری که در این جریان فهمیدم این بود که پسر ما به راحتی با هر کسی ارتباط برقرار نمی کرد و تمایلی به همکاری در کلاس نداشت.
مرحله پنجم: همراه نشدن با کودک در زمانی که از مدرسه شاکی است
در حضور بچه درباره معلمش حرف های بد نگوییم؛ چون این کار، وضعیت را بدتر کرده و کودک را از همکاری با معلم منصرف می کند. باید قبول کنیم معلمی شغلی طاقت فرساست و معلم ها به همکاری و حمایت والدین نیاز دارند.
متاسفانه اکثر والدین به محض اینکه کودکشان در مدرسه با مشکلی مواجه می شود، طرف فرزندشان را می گیرند و معلم و مسئولان را مقصر می دانند و سعی نمی کنند همه جوانب را در نظر بگیرند و ابتدا مشکل را بررسی کنند؛ در حقیقت والدین با این کار، سخت تر می توانند فرزندشان را نسبت به یادگیری متعهد و نیز مسائل درسی مسئولیت پذیر کنند.
مرحله ششم: در نظر گرفتن همه
این تجربه به من یاد داد فورا نسبت به گلایه و صحبت های فرزندمان واکنش نشان ندهم و حداقل احساسی برخورد نکنم و با بررسی موضوع از همه زوایا و مشورت با افرادی که درگیر ماجرا هستند، مشکل را برطرف کنم. در کنار همه این موارد، این نکته را هم در نظر بگیرید که ممکن است فرزندتان کمک شما و مسئولان مدرسه را نبیند یا برای او محسوس نباشد اما وقتی شاهد موفقیت خود باشد، به اهمیت این موضوع پی می برد و شما هم از درست بودن کار خود مطمئن می شوید.
ارسال نظر