خطر ابتلا به افسردگی شبکه اجتماعی
در دنیای امروزی که شبکه های اجتماعی آخرین اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند، ما را در جریان آگهی های کاریابی یا اخراج کارمندان در شرکت های بزرگ قرار می دهند.
هفته نامه عصر ارتباط - میثم لطفی: در دنیای امروزی که شبکه های اجتماعی آخرین اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند، ما را در جریان آگهی های کاریابی یا اخراج کارمندان در شرکت های بزرگ قرار می دهند.
گزارش های مربوط به مرگ و زندگی را در اختیارمان می گذارند و به جز برقراری ارتباط با دیگران هر نیاز اطلاعاتی که داشته باشیم را پاسخ می گویند.
دور از ذهن به نظر نمی رسد که روز به روز بر محبوبیت این پلتفرم ها افزوده شود. سایت هایی از جمله فیس بوک، به مشترکان خود کمک می کنند با دوستان و اعضای خانواده در هر نقطه از کره خاکی که قرار گرفته اند ارتباط داشته باشند و همین قابلیت ها باعث می شود تا در جریان حضور در شبکه های اجتماعی، احساسات مثبت و منفی ما نیز برانگیخته شود.
کاربران به هنگام حضور در شبکه های اجتماعی به صورت ناخودآگاه خود را با دوستان شان مقایسه می کنند یا از اینکه کسی درخواست دوستی آنها را در شبکه های اجتماعی نمی پذیرد ناراحت می شوند و البته تمام این اتفاقات ساده باعث می شود تا احساسات ما با فضای مجازی بیشتر گره بخورد.
به همین دلیل است که برخی از کاربران امروزی به نوعی اختلال موسوم به «افسردگی شبکه های اجتماعی» مبتلا شده اند تا بیماری آنها در ارتباط با نحوه استفاده از این پلتفرم ها توصیف شود.
افسردگی مجازی
افسردگی شبکه های اجتماعی اصطلاحی است که این روزها در جومع غربی مورد استفاده قرار می گیرد و البته پزشکان هنوز موفق نشده اند که یک تعریف دقیق برای آن ارائه دهند و معیارهایی را به کار گیرند تا مشخص شود این نوع افسردگی چه زمان و با چه شدت و ضعفی در کاربران ایجاد می شود.
مرجع رسمی روانپزشکان و کارشناسان حوزه سلامت روانی در آمریکا نیز توضیح داده که راهنمای تشخیص دقیق این بیماری هنوز به دست نیامده است و البته برخی مطالعات و آمارها این اختلالات روانی را تایید می کند.
اگرچه افسردگی شبکه های اجتماعی هنوز مشروعیت علمی ندارد، اما تفاوت رفتارهای اجتماعی در افرادی که به صورت دائم خود را درگیر فیس بوک، توییتر، LinkedIn، MySpace و ... کرده اند، به وضوح دیده می شود.
برخی محققان در بررسی های جدید خود به این نتیجه رسیده اند که بین افسردگی و میزان استفاده از اینترنت رابطه مستقیم وجود دارد و البته در مطالعات دیگر آمارهای متفاوت به دست آمده است.
کارشناسان هنوز به درستی متوجه نشده اند که شبه های اجتماعی چگونه باعث بروز افسردگی می شوند و چه نکاتی در سایت هایی از این دست وجود دارد که افرادی با زمینه های افسردگی را بیشتر تهدید می کند.
با همه این توضیحات، کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت روانی با اطیمنان کامل به این نتیجه رسیده اند که کودکان و نوجوانان بیش از دیگر اقشار جامعه از شبکه های اجتماعی و رسانه ای تاثیر می پذیرند و این در حالی بوده است که افسردگی مذکور در زنان بیشتر از مردان دیده می شود.
در بخش دیگر باید به این مسئله اعتراف کرد که شبکه های اجتماعی مزایای فراوانی را هم به همراه می آورند. به عنوان مثال، فیس بوک به عنوان محبوب ترین شبکه اجتماعی بین جوانان باعث افزایش سرمایه اجتماعی این افراد شده است که نتیجه آن را می توان در ارتقای اعتماد به نفس و میزان رضایت از زندگی مشاهده کرد. افراد در گروه های سنی مسن تر نیز توانسته اند به میزان زیادمزایای شبکه های اجتماعی را در اختیار بگیرند.
حضور بیش از حد مجاز
آیا فکر می کنید شما هم بیش از اندازه درگیر شبکه های اجتماعی شده اید و شبانه روزتان با این سایت ها سپری می شود؟ در نخستین گام باید این سوال را از خود بپرسید که چرا از یک شبکه اجتماعی استفاده می کنید و حضور در آن تا چه اندازه حس مثبت به شما انتقال می دهد.
اینکه شما بررسی صفحه شخصی خود در فیس بوک را به تلفنی که در حال زنگ خوردن است ترجیح دهید، لایک شدن تان در فیس بوک برایتان اهمیت داشته باشد، میزان توییت شدن مطلبی که روی توییتر قرار داده باشید ذهن شما را به خود درگیر کند یا تعداد کسانی که در توییتر صفحه شما را دنبال می کنند به یک مسئله مهم تبدیل شود، می تواند نشان از ورود به فرآیند درگیری های ذهنی و افسردگی های ناشی از حضور در شبکه های اجتماعی باشد.
این مثال های کوچک نشان می دهند که شبکه اجتماعی تا چه اندازه می تواند بر اخلاق و حالات روحی شما تاثیر بگذارد. حتی در برخی بررسی ها مشخص شده است که این قبیل پلتفرم ها می توانند به نحوه زندگی مبتلایان بر افسردگی هم تاثیر بگذارند و زمینه های بیماری را در آنها تشدید کنند.
این مسئله در مطالعات علمی به اثبات رسیده است که اعتماد به نفس پایین، افکار منفی، اضطراب های اجتماعی و تقویت زمینه های افسردگی با حضور بیش از اندازه در شبکه های اجتماعی گسترش می یابد و کاربر را بیش از پیش درگیر می کند.
مخفی کردن احساسات و شاد نشان دادن پشت دیوار شیشه ای رایانه از جمله اتفاقاتی است که کاربران به دنبال حضور در شکبه های اجتماعی انجام می دهند و همین اتفاق باعث می شود تا آنها بیشتر درگیر اختلالات روانی شوند.
پزشکان توصیه می کنند برای آنکه از این اختلالات و مشکلات روانی در امان باشیم بهتر است برای حضور در شبکه های اجتماعی مانند دیگر اتفاقات زندگی، تعادل را رعایت کنیم.
اینکه تحقیقات و بررسی ها نشان داده است حضور بیش از اندازه در صفحه شخصی و بررسی اخبار و اتفاقات تکراری در این فضا نتایج خوشایندی ندارد، می تواند برای ما زنگ خطر باشد.
محققان می گویند که هر کاربری که زمان بیشتری را به حضور در شبکه های اجتماعی اختصاص می دهد، بیشتر خود را در معرض اضطراب و احساس تنهایی قرار می دهد. این مسئله تاکنون به صورت علمی تایید شده است که اعتیاد کاربران به شبکه های اجتماعی می تواند روی ویژگی های شخصیتی آنها تاثیر بگذارد و به همین دلیل است که روانشناسان می گویند شبکه های اجتماعی بیش از آنچه تصور می شود، روی بخش روانی افراد تاثیر می گذارند.
برای دوری از آنچه با عنوان «افسردگی شبکه اجتماعی» یاد می شود، کارشناسان به همه علاقمندان به این فضاها پیشنهاد می دهند که به صورت کلی خود را با کسانی که در شبکه های اجتماعی حضور ندارند، مقایسه کنند. همچنین توجه داشته باشید که سیستم های ارتباطی آنلاین هرگز نمی توانند مزایای ارتباط چهره به چهره را شامل شوند و به همین دلیل است که یکی از دلایل حضور بیش از اندازه در شبکه های اجتماعی کاهش اعتماد به نفس شناخته می شود.
با این قیاس ساده به خوبی متوجچه می شوید که میان ارتباطات مبتنی بر شبکه های اجتاعی و یک ارتباط حضوری یا تلفنی چه تفاوت هایی وجود دارد و نوع دیگر روش های ارتباطی تا چه اندازه می تواند برای شما مفید واقع شود.
تهدید سلامت روانی
دکتر کری لاگر، مدیر انجمن روانشناسی کودک در آمریکا می گوید: «اگر از این ابزار در حالت تعادل استفاده شود، شبکه اجتماعی می تواند وسیله کارآمدی برای برقراری ارتباط میان جوانان باشد. با این وجود با اطمینان کامل می گویم که حضور بیش از حد در اینترنت و ساتفاده نامناسب از شبکه های اجتماعی می تواند یک تهدید جدی برای سلامت روانی محسوب شود و آثار روانی منفی بر جا بگذارد.»
او در بررسی های جدیدی که مرکز CASA Columbia انجام داده، حضور داشته و به این نتیجه رسیده که بیش از ۷۰ درصد جوانان ۱۲ تا ۱۷ سال به طور معمول بخشی از هر روز خود را به حضور در شبکه های اجتماعی اختصاص می دهند و برای این افراد حضور در شبکه های اجتماعی نسبت به غذا خوردن، رانندگی کردن، میهمانی رفتن، استعمال دخانیات و ... لذت بیشتری داشته است.
این بررسی همچنین نشان داده است نوجوانان زیر ۱۲ سال که به صورت مستمر در شبکه های اجتماعی حضور دارند نسبت به همسالان خود که در این فضا صفحه اختصاصی در اختیار نگرفته اند بیشتر با انواع مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی آشنا می شوند که تمام این اتفاقات می تواند زمینه اختلالات روانی را برای آنها به همراه بیاورد.
دکتر چارلز سوفی، مدیر خدمات روانی در سازمان رفاه عمومی لس آنجلس نیز در ادامه این توضیحات می گوید، اهمیت تاثیرات شبکه های اجتماعی بر بهداشت و سرامت روان بیشتر از اهمیت ژنتیک بررسی می شود و در مطالعات علمی مشخص شده است که شبکه های اجتماعی بیش از هر عامل دیگر می توانند روی مشترکان خود اثرگذار باشند.
اگرچه تعداد معتادان به شبکه های اجتماعی بسیار اندک است و مراکز ارائه خدمات روانی هنوز این مسئله را جدی نگرفته اند اما کارشناسان با بررسی های جدید این مسئله را هشدار داده اند که خطر افسردگی شبکه اجتماعی در کمین است و این اتفاق می تواند تهدیدی جدی برای همه کاربران محسوب شود.
چرخه ابتلا به این بیماری زمانی آغاز می شد که کاربر زمان زیادی از شبانه روز را به حضور در شبکه اجتماعی اختصاص می دهد، دیگر فعالیت های خود را به مرور زمان کنار می گذارد؛ اتفاقاتی از جمله فعالیت بدنی و ملاقات با دوستان کمتر در او دیده می شود و کم کم زمینه برای گسترش افسردگی فراهم می آید.
در حقیقت مشخص شده است که افزایش میزان حضور در شکبه های اجتماعی با کاهش حضور در محافل اجتماعی و احساس تنهایی رابطه مستقیم دارد. دکتر استفانی میهالاس، مدیر مرکز روانشناسی در دانشگاه UCLA با انجام آخرین مطالعه خود اعلام کرده است که اگر موارد زیر در یک فرد دیده شود، می توان گفت که او در آستانه ابتلا به افسردگی شبکه های اجتماعی به سر می برد.
* شخص ترجیح می دهد زمان بیشتری در خانه حضور داشته باشد و تمایلی به تعاملات اجتماعی و ملاقات های حضوری ندارد.
* فرد قربانی افکار خود می شود و بین او و دنیای بیرون از او هماهنگی کمتری وجود دارد.
* تمایل بیشتری برای گفتگوهای اینترنتی با افرادی که تفکر منفی دارند ایجاد می شود و حضور افراد مثبت تر با سبک زندگی سالم و مسیر هدفمند در اطراف او کمرنگ می شود.
دکتر میهالاس اعتقاد دارد که این نشانه ها بسیار خطرناک است و اگر در شخصی دیده شود، باید هر چه سریع تر او را به پزشک روانشناس نشان داد و مراحل درمانی را آغاز کرد.
برای بسیاری از مردم، شبکه های اجتماعی به عضو جدانشدنی زندگی تبدیل شده و با این حساب قرار نیست رابطه کاربر با این فضا به طور کامل قطع شود تا جلوی بروز اختلالاتی از جمله افسردگی گرفته شود اما افرادی که سابقه ابتلا به افسردگی یا اضطراب را دارند، اگر به دنبال حضور در این فضاها بیماری خود را رو به افزایش می بینند بهتر است هر چه سریع تر پزشک خود را در جریان قرار دهند و به این مسئله توجه داشته باشند که شبکه اجتماعی به خودی خود می تواند زمینه ساز بروز اختلالات روانی باشد و پس از گذشت مدتی مسیر زندگی آنها را از آنچه تاکنون برای خود تعریف کرده بودند، خارج کند.
ارسال نظر