با افسردگی این طوری کنار بیایید
هنگامی که حس افسردگی دارید، هیچ چیز نمی تواند حالتان را خوب کند. دنیا تاریک و روابط بیهوده به نظر می رسند. گویا حتی خنده ها نیز همه ظاهری هستند و حالی برای تلاش برای خوب هم ندارید.
برترین ها: هنگامی که حس افسردگی دارید، هیچ چیز نمی تواند حالتان را خوب کند. دنیا تاریک و روابط بیهوده به نظر می رسند. گویا حتی خنده ها نیز همه ظاهری هستند و حالی برای تلاش برای خوب هم ندارید. اما برای خارج شدن از این کسالت روانی چند راهکار برایتان داریم که بد نیست امتحان کنید. با این خودتراپی می توانید تا اندازهی زیادی خود را از کسالت و بی حوصلگی و افسردگی خارج کنید.
بارهای مغزی خود را همین جا خالی کنید و به سوی آینده پیش بروید. روزهای شاد و روشن همیشه انرژی مضاعفی دارند که موجب بهبود روحیه تان می شوند. برای افزایش این روزها در زندگی خود از افسردگی دوری کنید.
۱. گذشته را در گذشته جا بگذارید
گذشته ها گذشته است. فراموش کنید. این را درک و باور کنید که نمی توانید گذشته ها را تغییر دهید، پس چرا دایم خاطرات گذشته را شخم می زنید؟ چه سودی برای شما دارد؟ هیچ. پس در حال حاضر زندگی کنید. حال و آینده را در نظر گرفتن بسیار بهتر از گیر کردن در گذشته است. البته زمان زیادی را نیز برای آینده صرف نکنید. از لحظه های کنونی خود لذت ببرید و در همین زمان زندگی کنید تا هرگز حسرت از دست رفتن آنها را نخورید.
۲. مسایل را برای خود بزرگ نکنید
از اینکه هر مشکل کوچکی که برایتان پیش می آید را خیلی بزرگ جلوه دهید، دست بردارید. برای هر مشکل و مساله ای در زندگی یک راهکار وجود دارد. اگر از چیزی رضایت خاطر ندارید، برای بهبود آن تلاش کنید. هنگامی که زیادی به مسایل و مشکلات فکر کنید و آنها را در ذهن خود بزرگ و مهم تصور کنید، فرصت های زندگی را از دست می دهید. در این حالت نمی توانید از دام افسردگی فرار کنید و به آزادی ذهنی دست پیدا کنید. زندگی بسیار کوتاه است، سخت نگیرید و با شادی آن را سپری کنید. سعی کنید منطقی و واقعی به زندگی نگاه کنید تا افکار منفی شما را احاطه نکنند.
۳. مسایل را خیلی تحلیل و موشکافی نکنید
هنگامی که بسیار موشکافانه به عمق یک مساله یا مشکل می روید توان مبارزه با افسردگی را از دست خواهید داد. با تمرکز کردن روی مشکلاتی که آزارتان می دهند، فقط تصویر آن را در ذهن خود بزرگ تر می کنید و این روند شما را بیشتر به سمت ناراحتی و افسردگی سوق می دهند. باید از عادت تحلیل و موشکافی زیاد مسایل دست برداید. بسیار مهم است که زندگی را با کیفیت عالی زندگی کنید. پس برای بهبود حال خودتان هم شده است از این کار دست بردارید.
۴. به مسایل مثبت فکر کنید
وقتی آدم افسرده است، فکر کردن به مسایل مثبت برایش کمی دشوار است. اما ناممکن نیست. سعی کنید با نوشتن لحظه های شاد و مثبت زندگی خود، شادی های زندگی را در ذهن خود پرررنگ تر کنید. هر چه بیشتر به خوبی های کوچک و بزرگ فکر کنید، ذهنتان بیشتر از تاریکی خارج می شود. روحیه تان عوض می شود و می توانید زندگی معمولی و شاد را دوباره تجربه کنید. با خوبی کردن به دیگران، مهربانی، کمک یا حتی یک تماس تلفنی ساده که موجب خوشحالی اطرافیان می شود، برای خود لحظه های شاد و مثبت ایجاد کنید. ورزش کردن نیز در این امر بی تاثیر نیست.
۵. تظاهر کنید
این گزینه شاید برایتان عجیب باشد. همیشه همه می گویند باید نقاب های ظاهری را بردارید و خودتان باشید و هرگز به چیزی که نیستید، تظاهر نکنید. اما می گوییم تظاهر کنید؛ گاهی خنده های مصنوعی هم می تواند حس خوبی را به مغز شما منتقل کند. برای گول زدن تیرگی های درونی برای آنها فیلم آدم های شاد و خوشحال را بازی کنید. این مساله باعث می شود تا مغزتان باور کند آدم شادی هستید و به تدریج از حالت خمودگی و کسالت روحی خارج خواهید شد.
۶. طبق برنامه ریزی زندگی کنید
شادی برایتان سخت باشد که برای زندگی خود برنامه ریزی دقیق و دایمی داشته باشید و به همه بندهای آن نیز عمل کنید. اما اگر برای روزهای خود برنامه داشته باشید، مغزتان درگیر اجرایی کردن آنها می شود و تا حد بسیاری از افسردگی و افکار بیهوده و تیره دور می شوید. صبح ها زودتر بیدار شوید. وعده های غذایی خود را به ۵ وعده کوچک و اسنکطوری در طول روز افزایش دهید. این موجب می شود تا شب خواب راحت تری داشته باشید. افرادی که از افسردگی رنج می برند اصولا دچار اضافه یا کاهش وزن های غیرطبیعی هستند. به همین دلیل، بسیار مهم است برای زندگی خود برنامه ریزی درست و دقیق داشته باشید.
۷. به طور کلی از فاز منفیگرایی بیرون بیایید
افراد افسرده همه مسایل دنیا را سیاه یا سفید می بینند. یا خوب هستند یا بد هستند و گویا هیچ حد وسطی در زندگی آنها تعریف نشده است. اما این قالب فکری منفی و مضر است. باید آن را تغییر دهید. این قالب ذهنی باعث می شود تا کمتر به شادی های زندگی فکر کنید. به طور مثال، به جای اینکه با خود بگویید «بودن یا نبودن من برای کسی اهمیتی ندارد.» دایم با خود تکرار کنید که: «همه مرا دوست دارند». بدون شک انسان های مختلفی در زندگی هستند که شما را دوست دارند. به آنها فکر کنید و از این فاز منفی خارج شوید.
۸. خود را از جمع جدا نکنید
انسان های افسرده اصولا حوصله ای برای بودن در جمع ندارند. ترجیح می دهند در سکوت تنهایی خود باشند تا اینکه بخواهند با دیگران تعامل داشته باشند. از اینکه در مورد مشکلات و مسایل ناراحت کننده خود با اعضای خانواده یا دوستان حرف بزنید، هراسی نداشته باشید. این باعث می شود تا راحت تر با افسردگی مبارزه کنید. اجازه ندهید حرف ها در دلتان انبار شوند. با دوستان قابل اعتماد حرف بزنید و خود را تخلیه کنید.
۹. باور کنید که قربانی نیستید
هنگامی که مساله ای درست پیش نمی رود خود یا دیگران را برای آن سرزنش نکنید. این شما هستید که انتخاب می کنید با مشکلات و مسایل چطور برخورد کنید. شما همیشه فرصت تحقق آرزوها و اهداف خود را دارید. اما این مهم به نوع انتخاب شما نیز بستگی دارد. شما تصمیم می گیرید که نقش قربانی و شکست خورده را بازی کنید، یا فردی باشید که مشکلات او را قوی تر می کنند و بیشتر به سوی موفقیت پیش می رود.
میلیون ها نفر در دنیا با مشکل افسردگی دست و پنجه نرم می کند و بسیاری از آنها ترجیح می دهند تا دارودرمانی کنند. مراجعه به روانپزشک خبره و مصرف داروهای تجویزیِ او هیچ اشکالی ندارد، اما بهتر است افسردگی را به صورت طبیعی درمان کنید.
نظر کاربران
من خیلی ناراحتم اکثر روزها غم کل عالم روی دلمه نمی دونم باید چیکار کنم
حس میکنم مطالبتونم نمی تونه حالمو خوب کنه
ولی بازم مرسی
پاسخ ها
آره منم اینجوری هستم
خدا کمکمون کنه
منم همینطور...بی اختیار گریه میکنم این روزا
من انقدر اینجوری میشم که گاهی اوقات احساس میکنم نمیتونم نفس بکشم و دارم خفه میشم اما یه چیزی که تقریبا میتونه حاله منو خوب کنه اینه که خودمو با چیزایی که بهشون علاقه دارم سرگرم کنم مثل عکاسی و کلکسیون تمبرم که البته یکم خرج داره ولی خوب اگه بتونه از این ناراحتی نجاتم بده ارزششو داره.
راستی مسافرت هم میتونه به برطرف شدن این موضوع کمک کنه.
سلام.من رو هیچ چیزی نمیتونه آروم کنه ،خسته شدم فقط دوست دارم با کسی که منو میفهمه حرف بزنم اما تا حالا کسی رو پیدا نکردم