در کشورهای مختلف بچهها در چه سنی از والدین جدا میشوند؟
لحظهای که بچهها خانه والدین را ترک میکنند تا زندگی خودشان را بسازند، لحظه گریه دار، اما خوشحال کنندهای است. یا بهتر بگوییم، اگر این اتفاق بیفتد گریهدار اما خوشحال کننده خواهد بود.
برترینها : لحظهای که بچهها خانه والدین را ترک میکنند تا زندگی خودشان را بسازند، لحظه گریه دار، اما خوشحال کنندهای است. یا بهتر بگوییم، اگر این اتفاق بیفتد گریهدار اما خوشحال کننده خواهد بود. اما واقعیت این است که تاریخ تکرار میشود. در غرب -اروپا، آمریکا، استرالیا و ... - بیشتر جوانان تصمیم میگیرند با والدین خود زندگی کنند و خیلی دیرتر از حد معمول خانه والدین خود را ترک میکنند. درست مثل قدیم.
به گفته آندره برین، استاد دانشگاه گلف،«نیاز اقتصادی دلیل اصلی این مساله است.» که بچهها زمان بیشتری با والدین خود زندگی میکنند. «خانوادههای زیادی هستند که باید درآمد خود را روی هم بگذارند تا نیازهای اصلی از جمله مسکن، غذا، مراقبتهای بهداشتی و دسترسی به آموزش را تامین کنند. ضرورت اقتصادی جوانان را وادار میکند در خانه والدین خود بمانند و همچنین عامل مهمی است که والدین هم با فرزندان خود میمانند.»
در میان کشورهای اروپایی، جوانان کشورهای مونتهنگرو، کرواسی، اسلواکی و ایتالیا مدت طولانیتری با پدر و مادر خود میمانند.
بر اساس آمار اروپا در سال ۲۰۱۸، میانگین سنی جوانانی که در اتحادیه اروپا خانه والدین خود را ترک میکنند بیش از ۲۵ سال است. در سال ۲۰۱۷، ۳۵.۵درصد از مردان ۲۵ تا ۳۴ ساله و ۲۱.۷درصد از زنان همین گروه سنی، هنوز در خانه والدین خود زندگی میکردند. کمترین درصد جوانانی که با والدین خود زندگی میکنند در دانمارک (۳.۲ درصد)، فنلاند (۴.۷ درصد) و سوئد (۶ درصد) است. بالاترین درصدها هم مربوط به کرواسی (۵۹.۷ درصد)، اسلواکی (۵۷ درصد) و یونان (۵۶.۳ درصد) است.
همچنین میانگین سنی جوانانی که در مونته نگرو خانه والدین خود را ترک کردند ۳۲.۸ سال بود. کرواتها با میانگین سنی ۳۱.۸ سال در رده دوم و اسلواکیها با ۳۰.۹ سال در رده سوم قرار دارند. ایتالیاییها هم با ۳۰.۱ سال چهارم هستند.
برین میگوید: «یکی دیگر از دلایل این مساله، نیازهای مراقبتی خانواده است. بسیاری از جوانان در کانادا، استرالیا، آمریکا، بریتانیا و سایر نقاط دنیا به طور جدی مشغول مراقبتهای از اعضای خانواده (خواهر و برادر، والدین، پدربزرگ و مادربزرگ و سایر اعضای خانواده) هستند.
اعضای خانواده تلاش میکنند تا شکافهای سیستم بهداشت و درمان و رفاه اجتماعی را پر کنند که مراقبت و پشتیبانی کافی از افراد مبتلا به بیماریهای مزمن، معلولیت، مشکلات روانی و اختلالات سوء مصرف مواد را ارائه نمیدهند. با افزایش سن، اهمیت این موضوع بیشتر میشود. بخش اعظم مراقبت از پدربزرگ و مادربزرگها را نوهها فراهم میکنند که مشارکت آنها در خانواده ممکن است از نظر مالی یا شامل پرستاری و سایر اشکال کار در خانه باشد.»
«دلیل سوم فرهنگ است. مفاهیم فردگرایانه این که افراد بزرگ میشوند و باید راه خودشان را بروند، در بسیاری از فرهنگها جاافتاده نیست، که تاکید میکند بزرگترها باید مراقب اعضای خانواده باشند و رفاه خانواده یک مسئولیت جمعی است. این برداشتهای چالش برانگیز است که هدف نهایی زندگی بزرگسالان که مستقل شدن و توانایی «تنها رفتن» است را به چالش میکشد.»
برین در ادامه تاثیرات مثبت و منفی زندگی در خانه والدین را بررسی میکند: «این واقعا به خانواده بستگی دارد. اخیرا یک زوج نیویورکی از پسر ۳۰ ساله خود شکایت کردند که خانه را ترک نمیکند. بدیهی است که این نمونه افراطی از درگیری خانواده با فرزند بزرگسالی است که مدت طولانی با والدین خود زندگی کرده است. واقعیت این است که ما نمیدانیم پشت پرده درگیری آنها چه چیزهایی میتواند باشد (مثلا مشکلات روانی، اعتیاد یا هر چیز دیگر)»
«لازم است تاکید کنیم که بسیاری از خانوادههای گسترده که در کنار هم زندگی میکنند با مشکلات مالی وحشتناک روبرو هستند. بسیاری از مردم چارهای جز زندگی با والدین (یا فرزندان بزرگسال خود) ندارند. از سوی دیگر، در برخی خانواده ها، این تغییرات میتواند فرصتی برای روایط محکمتر با خانواده و فرهنگ ایجاد کند و برای سلامت روانی و بهزیستی فرد مفید باشد.»
به گزارش گاردین تعداد جوانانی که زندگی با والدین خود را انتخاب میکنند در دو دهه گذشته افزایش یافته است. در سال ۱۹۹۷، ۱۹.۴۸درصد از جوانان بریتانیایی (۲۰ تا ۳۴ سال) با والدین خود زندگی میکردند که در سال ۲۰۱۷ این عدد به ۲۵.۹۱ درصد رسید.
در آمریکا هم شرایط مشابه است
همین موضوع درمورد ایالات متحده هم صدق میکند. طبق دادههای سرشماری، از هر ۴ کالیفرنیایی ۲۵ تا ۳۳ سال، یک نفر هنوز با پدر و مادر خود زندگی میکند. در استرالیا هم شرایط فرق نمیکند، ۴۳درصد از جوانان ۲۰ تا ۲۴ ساله هنوز با والدین خود زندگی میکنند که این عدد در سال ۱۹۸۱، ۳۶درصد بود.
این پدیده دلایل اصلی دارد و فقط جوانان مقصر نیستند. حقیقت این است که ثبات مالی و هزینه مسکن تاثیر زیادی روی این تصمیم دارند.
قیمت خانه در دو دهه گذشته بیش از دو برابر شده و فرد ۲۷ ساله امروزی نسبت به جوان ۱۵ سال پیش، احتمال بسیار کمتری دارد که صاحب خانه شود. به عنوان مثال در سال ۱۹۵۹، درآمد یک معلم ۵۲۰۰ دلار در ماه بود، در حالی که یک خانه متوسط در کالیفرنیا ۱۲۷۸۸ دلار بود. مثل این است که درآمد امروزه ۴۴۴۹۳ دلار و قیمت خانه ۱۰۹۴۱۹ دلار باشد. اما امروزه معلمان سانفرانسیسکو به طور متوسط ۷۲۳۴۰ دلار درآمد دارند، اما قیمت خرید خانه در این شهر به طور متوسط ۱.۶۱ میلیون دلار است.
دلایل دیگری هم هست که جوانان دیرتر از والدین جمله میشوند، از جمله اینکه دیرتر وارد روابط جدی و زندگی میشوند. تمرکز روی کار و به تعویق انداختن ازدواج هم دلایل دیگر آن هستند. دلیل احتمالی دیگر هم تغییر ارزشها است که جوانان نسبت به قبل بیشتر به خانوادههای خود اهمیت میدهند.
منبع: boredpanda
نظر کاربران
درسته با والدین زندگی میکنن ولی دیگه والدینشونم زیاد تو کاراشون دخالت نمیکنه.
پاسخ ها
ایول
خرجیشون هم نمیدن
درایران تااخرعمر
در ایران هم تا زمان مرگ والدین با والدین زندگی می کنند باید به زور بیرونشان کنند
پاسخ ها
اينقدر صبر ميكنن تا والدين بميرند خونه رو به ارث ببرند يا بقيه ي ورثه از خونه پرتشون كنند بيرون
خخ من هیچی نفهمیدم
پاسخ ها
منم دقیقا مث تو نفهمیدم
اومدم پایین نظراتو بخونم تا شاید یه چی حالیم شه
میگفتن که در خارج مردم اصن نمیدونن خانواده و پدر و مادر چیه ؟
خب الان باید کدوم رو باور کنیم ؟
کلا دروغ و دروغ و دروغ
پاسخ ها
بله همیشه این چرتو پرتارو تو مغزمون می کنن
ایران تا آخر عمر هست با بچه و نوه و نتیجه همه با هم در خانه پدری
ایران تا آخر عمر هست با بچه و نوه و نتیجه همه با هم در خانه پدری
بيچاره ايرانيا! شرايط جدا زندگي كردن رو ندارند بايد تا آخر عمر، آينه ي دق والدينشون باشن
از مطالب بالا چیزی متوجه نشدم ولی در ایران تا زمانی که ازدواج کنن
تو ایران مجبوری با پدر ومادرت زندگی کنی.تو اگه میلیادر هم باشی نمیتونی یه خونه جدا بگیری چون بهت میگن خونه مجردی!زندگی میکنه واین یعنی هزار تا حرف بد پشت سرت بزنن.تو منطقه یک ودو تهران هم میری برا رهن خونه بیشتر املاکیهاخونه به مجرد نمیدن .دیگه شما شهرهای کوچیک رو تصور کن چه دیدی به زندگی مجردی دارن اگه شرایط فرهنگی واقتصادی جامعه ما هم مثل اونا بود نود درصد جوونا بعد از هجده سالگی مستقل میشدن وجدا زندگی میکردن
پاسخ ها
دقیقااا
فکرتون کاملا اشتباهه،من یه دخترم وشاغلم وسالهاست بعد پایان تحصیلم مستقل و جدا از خانواده وتوخونه خودم تنها زندگی میکنم،البته هنوزم حمایت مالی خانواده رو دارم و روابطم باخانواده بسیار صمیمیه،کسی هم تاحالانگفته خونه مجردی داری یابخوان بد فکرکنن،چون زندگی شخصی هرکس بخودش ربط داره والبته بستگی به فرهنگ خانواده هم داره