داستانهایی ترسناک از جنزدههای واقعی
هشدار: این مطلب را تنها و در اتاق تاریک نخوانید!
برترینها: چیزهای زیادی در دنیا وجود دارند که انسان از آنها میترسد و به همین دلیل نیز تا دلتان بخواهد داستانهای ترسناکی را سراغ داریم که رویدادهای وحشتناک و دلهرهآوری را روایت میکنند. در این بین بیشتر این داستانها پایه و اساس واقعی ندارند. در درواقع ما از چیزهایی میترسیم که وجود خارجی ندارند.
اما این سکه روی دیگری نیز دارد و چیزهای ترسناک واقعی زیادی در دنیا هست که انسانها را به ترس و وحشت وا میدارد. یکی از این موارد داستانهایی است که هر از گاهی درخصوص جنگیرها و افرادی به اصطلاح جنی شدهاند میشنویم. بعید میدانیم به لحاظ علمی، وجود جنها ثابت شده باشد، اما از آنجایی که به لحاظ اعتقادی حضور جنها را باور داریم، این موجودات نادیده و ترسناک حتی در ادبیات ایران و دیگر کشورهای دنیا نیز ریشه دارند و همین امر باورپذیری جنها را بیشتر کرده است.
از طرف دیگر ماجراهای زیادی را در گوشه و کنار دنیا سراغ داریم که از افرادی که تحت تسلط جنها درآمدهاند حکایت میکنند. این ماجراها از چیزی که فکرش را بکنید واقعیتر و ترسناکتر به نظر میرسد. به همین دلیل در ادامه برای شما داستانهایی ترسناک از جنزدههای واقعی را در میان خواهیم گذاشت.
هشدار: این مطلب را تنها و در اتاق تاریک نخوانید!
الیزابت دِ رانفینگ (Elisabeth de Ranfaing)
در سال ۱۶۱۷، شوهر «الیزابت دِ رانفینگ» از دنیا رفت و یک پزشک محلی که بعدها به جرم جادوگری در آتش سوزانده شد به الیزابت علاقمند شد و از وی خواستگاری نمود. الیزابت دست رد به سینه این پزشک زد و پیشنهاد ازدواجش را قبول نکرد. این پزشک که ید طولایی در ساخت معجونهای عجیب و غریب دارویی داشت شروع به ساخت معجونهایی کرد تا با خوراندن آنها به الیزابت، او را عاشق خودش کند. همانگونه که انتظار میرفت این شربتهای عشق، الیزابت را نه تنها عاشق این پزشک نکرد بلکه زمینهساز ایجاد رفتارهای عجیبی در این زن بیچاره شد.
این رفتارها به اندازهای عجیب و غیرطبیعی بودند که دیگر اطبا از بهبود الیزابت قطع امید کردند و مدعی شدند که او جنی شده است. در نتیجه اطرافیان الیزابت برای درمان به دنبال جنگیر رفتند.
تا اینجای ماجرا شاید قضیه جنیشدن الیزابت خیلی ترسناک نباشد، اما ماجرا به همینجا ختم نشد و چند نفر جنگیر حاذق در مراسم جنگیری الیزابت شرکت کردند. شاهدانی که در این مراسم حضور داشتند مدعی شدند الیزابت در حالتی بسیار ترسناک و رعبانگیز با چند زبان مختلف مانند فرانسوی، یونانی، لاتین، عبری و ایتالیایی به صحبت آمده بود. الیزابت از افکار افرادی که در حال جنگیری او بودند باخبر بود و با به زبان آوردن این افکار، افرادی که در این مراسم حضور داشتند را کاملاً شگفتزده کرد و ترساند. جالب اینجاست یکی از جنگیرها در این مراسم دعایی را به زبان لاتین میخواند و در خواندن این دعا اشتباه میکند، در این لحظه الیزابت متوجه اشتباه این جنگیر میشود و به گونهای مسخرهآمیز اشتباه او را به وی گوشزد میکند.
الیزابت در این مراسم از اطلاعات محرمانهای که هیچکسی از آنها خبر نداشت سخن میگوید و جنگیرها هر کاری از دستشان بر میآمد برای رهایی او انجام میدهند، اما از بخت بد روزگار، جن بسیار قدرتمندی الیزابت را در اختیار گرفته بود و به همین دلیل جنگیرها هر کاری کردند نتوانستند این جن را از وجود او خارج کنند. شوربختانه الیزابت هرگز از چنگال این جن نابکار خلاص نشد و به مدت ۷ سال در تسخیر جن بود.
کلارا جِرمانا چِله (Clara Germana Cele)
در سال ۱۹۰۶، دختر ۱۶ سالهای که پدر و مادرش را از دست داده بود با نام «کلارا جرمانا چله» به تسخیر اجنه درآمد. این دختر در دوران نوزادی در کلیسای مسیحی غسل تعمید داده شده بود، اما پس از این حادثه به کشیش گفته بود که با شیطان عهد بسته و به خدمت اجنه درآمده است. در نتیجه رفتارهای ترسناک و عجیبی از کلارا سر میزد و بهرغم اینکه تاکنون به زبانهای لهستانی، فرانسوی و آلمانی صحبت نکرده بود، با این زبانها صحبتهای ترسناکی را به زبان میآورد.
جالب اینجاست که پس از تسخیر کلارا، او هر از گاهی از رمز و راز افراد دوروبرش که هیچکسی از آنها خبر نداشت پرده بر میداشت و نفرت شدیدی از تمام چیزهایی که به دین مربوط میشد پیدا کرده بود. جالبتر اینکه کلارا یک دختر ۱۶ ساله نحیف بود، اما قدرتی بسیار زیاد پیدا کرده بود، به اندازهای که با راهبهها درگیر میشد و آنها را با قدرت زیادی به اطراف پرت میکرد. کلارا جیغهای بسیار وحشتناکی میکشید که هیچ شباهتی به جیغهای انسان نداشت و صداهای شیطانی و ترسناک از خودش در میآورد.
دست آخر کار کلارا به جنگیری کشید و دو کشیش مختصص در این امر برای جنگیری این دختر بیچاره آستین بالا زدند. اما همانگونه که انتظار میرفت مراسم جنگیری کلارا به خوبی پیش نرفت و این دختر نزدیک بود یکی از کشیشها را خفه کند. این کشیشها پس از اجرای مراسم مختلف در نهایت بر جنی که کلارا را تسخیر کرده بود پیروز شدند و این دختر بختبرگشته به حالت طبیعی بازگشت.
بچههای آمونز (The Ammons Children)
تاکنون برای شما از داستانهای جنگیری در سالهای بسیار دور گفتیم، اما داستانی که اکنون به آن اشاره میکنیم به دوران مدرن باز میگردد و در سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که خانواده آمونز در سال ۲۰۱۲ به منزلی جدید اسبابکشی کردند، اما پس از مدتی متوجه اتفاقهای ترسناک و شیطانی در این منزل شدند. مثلا دسته بزرگی از مگس در خانه آنها پرواز میکردند در حالی که زمستان بود و همانگونه که میدانید در زمستان خبری از مگسها نیست.
ماجرا به همینجا ختم نشد و یکی از روزها یکی از سه فرزند این خانواده شروع به کشیدن جیغهای ترسناکی کرد و مادرش، «لاتویا» (Latoya)، وقتی به اتاق این بچه رسید در کمال ترس و تعجب فرزندش را مشاهده کرد که میان هوا معلق است. اعضای این خانواده ماجراهای ترسناکتری را نیز تجربه کردند و سه فرزند لاتویا به طرز بسیار وحشتناکی با چشمهای گشاده، خندههای بسیار وحشتناکی سر میدادند. گفته میشود پسر این خانواده در خلاف جهت بدن به پشت خم میشد و از دیوار بالا میرفت!
مدتی بعد نیز مادر این بچهها سایههای سفید بسیار ترسناکی را در گوشه و کنار خانه میدید و صداهای پای وحشتناکی را میشنید. در نهایت پای پلیس به قضیه وارد شد و از آنجایی که نیروهای پلیس ادعای لاتویا را باور نمیکردند، به این فکر افتادند که این مادر با فرزندانش سوءرفتار دارد و به همین دلیل نیز بچهها را از او جدا کردند.
اما از قرار معلوم گفتههای لاتویا کاملاً صحت داشت و بچههای او زمانی که در اختیار مامورین دولتی بودند نیز رفتارهای وحشتناکی از خود نشان دادند و در نهایت پلیس حرف مادرشان را باور کرد. پس از این اتفاقها اعضای خانواده آمونز چارهای نداشتند بهغیر از اینکه دست به دامان جنگیرها شوند و پس از چندین جلسه جنگیری، اوضاع این بچهها به حالت اول بازگشت و از آن خانه جنزده نقل مکان کردند.
جوزف بیرچ و سوتیریس چارالامبوس
(Joseph Birch and Sotiris Charalambous)
جوزف و سوتیریس به صورت کاملاً اتفاقی آینهای را در زبالهدانی بیرون از منزل خود پیدا کردند و از آنجایی که این آینه ظاهر جذاب و زیبایی داشت، آن را به خانه آوردند و از دیوار یکی از اتاقهای آپارتمانشان آویزان کردند. این دو فرد بختبرگشته حتی روحشان هم خبر نداشت که این آینه بیدلیل بیرون از خانه و در زبالهدان قرار نگرفته و داستانهای وحشتباری در آن نهفته است.
مدت زیادی از حضور این آینه شیطانی در خانه آنها نگذشت که مشکلات مالی و بیماری بر سر این دو نفر آوار شد. اما این مشکلات تازه شروع بدبختیهای جوزف و سوتیریس بیچاره بود. بیماری این دو شدت گرفت و روزبهروز حالشان بدتر شد. آنها شبها با جیغ و فریاد از کابوسهایی بیدار میشدند که پس از بیداری هرگز این کابوسها را بهخاطر نمیآوردند. قضیه بالاتر گرفت و سایههای ترسناک بر روی این آینه در حال رقص دیده میشد. این دو نفر نیز زخمهای عجیب و غریبی را روی بدن خود مشاهده میکردند.
کار به جایی رسید که این زوج بختبرگشته به آینه شک کردند و به این نتیجه رسیدند که این آینه شیطانی است و آنها را به تسخیر خودش در آورده. در نتیجه آینه مذکور را در «ایبِی» (Ebay) به فروش گذاشتند. این زوج تمام بدبختیهایی که این آینه بر سر آنها آورده بود را در توضیحات فروش آن نوشتند و در نهایت فردی جرأت خرید این آینه را پیدا کرد. جالب اینجاست همانگونه که این زوج فکر میکردند، پس از فروش آینه، تمام بدبختیهای آنها نیز به پایان رسید و زندگی آنها به حالت طبیعی بازگشت.
اگر به این فکر میکنید که آینه شیطانی را چه کسی خریداری کرده است باید برای شما بگوییم که هویت این خریدار مرموز هرگز برملا نشد و هیچکسی نمیدارد این آینه اکنون در اختیار چه کسی است.
رابی مَنهِیم (Robbie Mannheim)
بیشتر فیلمهای ترسناک را که با موضوع جنگیری ساخته شده دیدهایم و همین قضیه باعث شده تا اطلاعات بیشتری از جنگیری بدست بیاوریم، اما مطمئن باشید جنزدههای واقعی بسیار ترسناکتر از چیزی است که در فیلمها به تصویر کشیده میشود. اگر حرف ما را باور ندارید در ادامه داستان واقعی جنزدگی «رابی منهیم» را برای شما بازگو میکنیم تا به عمق وحشت ماجرا پی ببرید.
ماجرای تسخیر رابی دهه ۱۹۳۰ باز میگردد و در آن زمان، رابی که نوجوانی ۱۳ ساله بود به این فکر افتاد تا با روح عمهاش از طریق «تخته ویجا» (Ouija board) ارتباط برقرار کند. برای آن دسته از خوانندههایی که با تخته آشنایی ندارند باید بگوییم این تخته شکل و شمایلی صاف و مستطیل شکل دارد و از آن برای احضار ارواح استفاده میشود. پس از انجام چنین کاری، اعضای خانواده رابی متوجه رویدادهای ترسناک و عجیبی در خانهشان شدند و لوازم منزل بدون هیچ توضیحی جابجا میشدند و تمام تمثالهای مقدسی که در این منزل بود در اثر عبور رابی از کنار آنها به لرزه در میآمدند. قضیه به جایی رسید که همشاگردیهای رابی مدعی شدند میزی که او در مدرسه پشت آن درس میخواند ناگهان در هوا معلق شده است.
طبق معمول از دست پزشکان برای رابی کاری بر نیامد و قضیه به جنگیری توسط کشیش ختم شد، اما فرآیند جنگیری رابی نیز بسیار خشن و ترسناک پیشرفت و این نوجوان سیزدهساله با قدرتی شیطانی و فراطبیعی به کشیش حمله کرد. خوشبختانه در نهایت کشیش توانست بر جنی که رابی را تسخیر کرده بود پیروز شود و رابی منهیم به دنیای انسانهای معمولی بازگشت.
جان و بتسی بِل (John and Betsy Bell)
سالها پیش و زمانی مهاجران از اروپا و دیگر قسمتهای دنیا به آمریکا مهاجرت میکردند، خانواده «بل» یکی از بحثبرانگیزترین رویدادهای جنزدگی را تجربه کردند و تمام اعضای این خوانده در معرض حادثهای ترسناک قرار گرفتند که جان بهعنوان پدر خانواده و بتسی، بهعنوان دختر کوچک آسیبهای بیشتری در این حادثه تلخ دیدند.
قضیه از این قرار بود که موجودی ناشناخته که بعدها به نام «جادوگر بِل» (Bell Witch) شناخته شد از طریق جان صحبت میکرد و صداهای وحشتناکی در میآورد. این موجود مدعی بود که آینده را پیشبینی میکند و از طریق جان، بتسی بیچاره را دائم کتک میزند و موهای او را میکشید. ماجرا ادامه پیدا کرد تا اینکه موجود شیطانی که جان را تسخیر کرده بود مدعی شد که او را مسموم میکند و همین اتفاق هم افتاد و جان به طرز فجیعی کشته شد. دیگر اعضای خانواده نیز بر این باور بودند که جان توسط این موجود شیطانی بهقتل رسیده است. پس از مرگ جان، اوضاع به حالت اول بازگشت و دیگر خبری از آزار و اذیت بتسی توسط این موجود شیطانی نبود.
این ماجرا گمانهزنیهای مختلفی را بهدنبال داشت و عدهای معتقد بودند زمینی که جان در آن خانه ساخته بود، زمینی نفرینشده بود و به همین دلیل نیز نفرین این زمین، گریبان او و اعضای خانوادهاش را گرفت. بعضی دیگر نیز باور داشتند که جان بهعنوان پدر خانواده، با بتسی سوءرفتار داشت و به همین دلیل نیز شیطان در او حلول کرده بود تا انتقام بتسی را از این پدر بیشرم بگیرد.
جولیا (Julia)
رفتارهای جولیا به اندازهای عجیب و غریب بود که روانپزشک او از درمان این دختر ناامید شد و مدعی گردید که جولیا به لحاظ علم روانشناسی بیماری خاصی ندارد و رفتار عجیب او ناشی از تسخیر وجود او توسط موجودی فراطبیعی است. «دکتر ریچارد. اِی. گالاگِر» (Dr. Richard E. Gallagher)، در حال انجام معاینههای پزشکی متوجه شد که جولیا در مقابل او به ناگهان در هوا معلق میشود و با زبانی صحبت میکند که کاملاً مشخص است این زبان مربوط به جولیا نیست. از طرف دیگر جولیا رازهای سربهمهری از دیگران میدانست و گاه و بیگاه به اطرافیانش ناسزا میگفت.
جالب اینجاست که در یکی از جلسههای درمان، این موجود شیطانی که جسم جولیا را تسخیر کرده بود از طریق جولیا به دکتر گفت که این دختر را رها کند چرا که جولیا دیگر اختیار خودش را ندارد و متعلق به شیطان است. تمامی این موارد دست به دست هم داد تا این پزشک از درمانهای طبیعی برای جولیا قطعامید کند و دست به دامان جنگیری شود.
در فرآیند جنگیری، جولیا آب مقدسی که روی او ریخته میشد را پس میزد و حرارت اتاق بهگونهای غیرطبیعی افزایش پیدا کرده بود. خوشبختانه قضیه جنگیری جولیا دست آخر ختم به خیر شد و این دختر بختبرگشته از شر جنی که او را تسخیر کرده بود نجات پیدا کرد.
دیوید بِرکوویتز (David Berkowitz)
در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، جمعیت نیویورکسیتی از ترس قاتلی با نام مستعار «پسر سام» (Son of Sam) در ترس و وحشت فرو رفت. این قاتل بیرحم، در صحنهجرم، یادداشتهای مرموزی از خود بهجای میگذاشت و کاملاً مشخص بود از قتلهایی که انجام میدهد نهایت لذت را میبرد. در نهایت پلیس نیویورکسیتی توانست وظیفهاش را انجام دهد و این قاتل مرموز دستگیر شد.
در بازجوییها مشخص گردید که نام این قاتل «دیوید برکوویتز» است و پس از اینکه پلیس انگیزه این قتلها را از او جویا شد، برکوویتز ادعا کرد که سگ همسایهاش توسط شیطان تسخیر شده و این سگ به نزد او میآمد و برای قتل انسانهای بیگناه به او دستور میداد. مدتی بعد نیز برکوویتز ادعای خودش را برای انگیزه قتلهایی که انجام میداد تغییر داد و مدعی شد او این قتلها را برای فرقهای شیطانی که عضو آن بود انجام میداده است.
دیوید برکوویتز در مجموع ۶ نفر را کشت و جراحتهای وخیمی به ۷ نفر دیگر وارد کرد. این قاتل زنجیرهای بیرحم روانه زندان شد و پس از تحمل سالها زندان، همچنان ادعا میکند که در حین ارتکاب قتلها، خودش نبوده و موجودی شیطانی به او دستور میداده است.
آرن جانسون (Arne Johnson)
داستان «آرن جانسون» یکی از خشنترین داستانهای مربوط به تسخیر توسط ارواح شیطانی در چند دهه اخیر بهحساب میآید. ماجرای این داستان از آنجا شروع شد که خانواده گِلاتزِل (Glatzel) به خانهای جدید نقلمکان کردند. در این خانه، دیوید گلاتزل (David Glatzel) ۱۱ ساله، رفتارهای عجیب و ترسناکی از خود نشان میداد و به زبانهای مختلف که پیش از آن این زبانها را بلد نبود با لحنی ترسناک صحبت میکرد و گاهی اوقات نیز در هوا معلق میشد. در نتیجه کشیشها دستبهکار شدند و مراسم جنگیری برای دیوید صورت گرفت، اما این مراسم نیز دردی از این نوجوان ۱۱ ساله درمان نکرد و دیوید همچنان در تسخیر اجنه بود.
قضیه از این هم وخیمتر شد و «آرن جانسون» نامزد خواهر دیوید، اشتباه بسیار وحشتناکی را انجام داد و شیطانی که دیوید را تسخیر کرده بود، تحریک کرد. همانگونه که حتماً پیشبینی کردهاید مدت زیادی از اینکار نگذشت که آرن جانسون نیز رفتارهای عجیبی از خود نشان میداد و از فردی که بسیار آرام و گوشهگیر بود، به فردی پرخاشگر تبدیل شد. از قضای روزگار آرن جانسون با صاحبخانهاشِ، آلن بونو (Alen Bono)، مجادله میکند و او را با ضربات چاقو بهقتل میرساند، اما مدتی بعد در کمال تعجب ادعا میکند که هیچ خاطرهای از این حادثه ندارد و چیزی یادش نمیآید.
برای آندسته از طرفداران فیلمهای ترسناک باید بگوییم در سومین قسمت از فیلم موردانتظار «احضار» که قرار است در سال ۲۰۲۰ اکران شود، به ماجرای «آرن جانسون» نیز اشاره میشود.
آنه لیز میشل (Anneliese Michel)
در این قسمت به غم انگیزترین جنزدگی که در طول تاریخ رخ داده اشاره میکنیم و برای شما از ماجرای تسخیر «آنه لیز میشل» میگوییم که داستان واقعی آن قلب هر انسانی را به درد میآورد. ماجرا از این قرار است که در سال ۱۹۶۷، آنه از خود رفتارهای عجیب و ترسناکی نشان میدهد و به چیزهای مقدس نمیتواند نگاه کند. بدن او بوی بسیار نامطبوعی میگیرد و گرفتار تشنجهای شدیدی میشود. رفتارهای او پس از مدتی عجیبتر میشود و شروع به خوردن حشرهها و ادرار خودش میکند. مدتی بعد نیز آنه میشل در حال گاززدن سر یک پرنده دیده شد.
او به خانوادهاش گفت که جسماش تسخیر شده تا کفاره گناهانی که در دنیای مدرن انجام میشود را پس دهد. خانواده آنه لیز برای درمان دخترشان دستبهدامان کشیشها میشوند و مراسم جنگیری یکی پس از دیگری بر روی او انجام میشود. اما هیچکدام از این مراسم فایدهای نمیکند و بهرغم نزدیک به ۷۰ مراسم جنگیری، آنه لیز میشل همچنان در تسخیر شیطان باقی میماند. او در این مدت آب و غذا نمیخورد و در نهایت نیز بر اثر گرسنگی و تشنگی از دنیا میرود.
آنه لیز میشل که دختر زیبا و شادابی بود، به پوست و استخوان تبدیل شد و در هنگام مرگ فقط ۳۰ کیلو وزن داشت. ماجرای جنگیری آنه لیز میشل، پس از مرگ او به پایان نرسید و پدر و مادرش به همراه دو کشیشی که در جنگیریهای او شرکت داشتند به دلیل اینکه اجازه داده بودند آنه لیز آب و غذا نخورد، بازداشت و محکوم شدند. پدر و مادر آنه و کشیشها در دفاع از خودشان مدعی بودند که جرمی مرتکب نشدهاند و شیطان که از اجرای جنگیری به خشم آمده بود اجازه نمیداد تا آنه لیز میشل آب و غذا بخورد.
برای آندسته از کاربرانی که به ماجرای غمانگیز جنگیری آنه علاقهمند شدهاند و اهل تماشای فیلمهای سینمایی نیز هستند باید بگوییم از این رویداد تلخ و وحشتناک فیلمی با نام «جنگیری امیلی رُز» (The Exorcism of Emily Rose) ساخته شده است.
در پایان آروز میکنیم چنین مصیبتهایی هرگز برای وجود نازنین شما و اطرافیانتان رخ نداده باشد، اما اگر خدای ناکرده با چنین مواردی روبرو شدهاید و تجربهای در این زمینه دارید، برای ما و دیگر خوانندهها در قسمت نظرات از این تجربهها بگویید.
منبع: slappedham
نظر کاربران
چرت
پاسخ ها
آب مقدس چه صیغه ایه
برترین ها همچی نوشته واقعی انگار از نزدیک همه اینا رو دیده
خب ابنا چرا از خونه های جن زده نمی رفتند؟ مرض دارند؟ بیشتر این ماجراها دروغه.البته من وجود موجودات ماورائی رو رد نمی کنم اما انسان خصلت داستانپردازی و افسانه سازی بالایی داره بهرحال:)
به نظر من که واقعیت داره
جن گیری ها با آب مقدس جن رو از جسم خارج می کنن.
جن گیری ها با آب مقدس جن رو از جسم خارج می کنن.
آخه چرا انقدر مسخره بود
من توی خونه تنهام مامان و بابام سر کارن
توی اتاقم نشسم پس چرا نترسیده
آیت الکرسی درشب ودر روز در منزل خواننده شود،بعضی به اسم متافیزیک،وشایددنبال این جریانات برونند!دوری ازاین مسائل باید حتما درزندگی رعایت شودوتوکل بخدا واستمداد از ائمه اطهار راه گشای زندگی انسان هست
پاسخ ها
خیلی خندیدم،
آخه آی کیو ، آیت الکرسی و توسل به ائمه برای مسیحی؟
آی کیو تویی... این کامنت واسه ایرانیا و تو سایت ایرانی و واسه مخاطب مسلمان ایرانی گذاشته شده نه واسه مسیحیا و توسایت اونا.
مسیحیا عقاید و روشای خودشونو دارن.
...تو حرف نزنی سنگین تری..
چقدر داستان داره؟؟همه اینارو اگه اجرا کنیم که میشیم پدر مقدس،،بعدشم جن زده شیم بهتره تا اینکه عربی حرف بزنیم و به اعراب توسل کنیم.
دوبار دوبار
حالا چرا دعوا دارید دوست ندارید اعتقاد ندارید نخونید این کاربرهم معلومه برای کسایی این توصیه رو کرده که مسلمونن و معتقد .. دوست نداری خب انجام نده..
طلب خیر براشون !
پاسخ ها
جن گیری امیلی رز بیشتر کمدیه تا ترسناک،البته با حضور شهره آغداشلو
شما طلب خیری ها هم یه جور دیوونه این
در قرآن مجیدکریم از موجوداتی مثل جن صحبت به میان آمده پس احتمال واقعیت داشتن این داستانها خیلی زیاده بهتربدونیم قبل ازقوم انسان قومی جنی درزمینه سکونت داشتن که به دلیل فسادوظلم محکوم به رانده شدن از زمین وعذاب شدن این داستانها و افرادی باورمیکنندکه معتقدباشندبه دین و افرادی که بصیرت داشته باشند به این اتفاقات دچارنمیشن البته اگه الله بخواد
همشون مثل هم بودن الان اینو خوندم شب هم تو اتاقم میخونم چون چیز های ترسناک رو دوست دارم ولی باور نمیکنم
پاسخ ها
دخترم
همشون معلق بودن تو هوا
جن واجنه واقعیت داره وحتی در قرآن هم گفته شده
تسخیراجنه بخاطرگناه هایی هست که مرتکب میشود وباعث تسخیرجن میشودومتاسفانه تعدادی امروزه بدنبال استفاده ازاجنه به اسم دعانویس و...برای کسب درآمد و ثروت هستند!مردم امورشان به همچین کسانی عمرا نسپارنند و دوری کنندکه آخرش متضرر خواهندشد،توکل بخدا و قرآن واستمداد از امامان بزرگوار ما راه گشای زندگی ماخواهدبود
پاسخ ها
واقعا هم همینطوره
اجنه اجازه ای به ورود به دنیای آدمها ندارند.مگر اینکه آدمه مرض داشته باشند راه ورودشونو باز کنند
چه حرفای خنده داری میزنی دوست عزیز اگه به خاطر گناه مرتکب شده باشه که مسیولین ما باید الان همه جن زده باشن
کاربر۱۴:۴
عالی و منطقی
یه سوال چرا هشدار زدید که تو اتاق تاریک و تنها نخونیم؟
پاسخ بدید لطفا
پاسخ ها
شاید یکیشون با گفتن اسمش تو تنهایی و تاریکی بیاد سراغت :)
اسماعیل :))))))))))))))))
واقعا چرا یکی جدی جواب بده ذهنم مشغول کرد
برا اینکه فاز بدن مثلا جذاب تر کنن مطلبشونو
عاقا یه بسم الله بگید میره دیگه:)
جدی نگاه کنید هیچکدوم مسلمون نبودن
پاسخ ها
آره واقعا
از مسلمونا میترسن
دوست عزیزی که نوشتی دو دسته هستند شیعه و کافر درستش مسلمان وکافره تحریف نکن چون سنی هم مسلمانه
من اصلا باصولا به جن هیچ اعتقادی ندارم
چجوری میتونید چیزی رو که ندیدن باور کنید؟
تازه به روحم اعتقاد ندارم
پاسخ ها
قرآن آمده
به چیزی که تو قران اومده و چیزی که پیامبر ها و امامان گفتن اعتقاد نداری حالا جن یه چیزی و واقعا به روح اعتقاد نداری؟
نه چون با چشمم ندیدم
هر وقت دیدم و از لحاظ علمی برام ثابت شد اونوقت باورش میکنم
در کل از هیچ فیلم مثلا ترسناکی هم نمیترسم همون فیلم هایی که مردم خیلی تعریف میکنن چون کلا به اینجور موجودات اعتقادی ندارم فیلم ترسناک برام بیشتر مثل جوک و فیلم کمدیه تا ترسنااک
من عقل تو رو هم نمیبینم پس به عقل تو شک دارم
هم جن و هم روح در قرآن اومده
به درک
تو قران هم راجب جنا نوشته هم راجب روح
حتما برو یه نگاهی بنداز ضرری نداره
شما خیلی سطحی نگر هستید!!!
در این حد که باید حتما چیزی رو ببینید تا باور کنید؟!
به خدا معتقدید؟ خداروکه نمیشه دید؟ اصلا خدا هیچی، درد، یا عقل، اینا رو هم نمیشه دید، پس چجوری باورشون میکنیم؟
به این دید بهشون نگاه کنین، که اونا هم موجوداتی هستن ک خدا افریده. دو گروه هم هستن، شیعه و کافر. داستانهای ترسناکی که میشنویم، آزاری هست که گروه کافرشون به ما میرسونن. البتهههههه این رو هم بااااید بگم که مثل یه حیوون وحشی می مونن که داخل قفسه. خدا تورو نهی کرده ازینکه بری و در قفسشو باز کنی. اما اگه اینکارو بکنی دیگه اختیارش دست خودت نیس، معلوم نیس آخرت چی میشه.نباید دنبال موضوعات و جلسات جنگیری و این حرفا رفت. بهتره ما زندگی خودمونو بکنیم، اونا هم تو عالم دیگه زندگی خودشونو بکنن. تا آرامش داشته باشیم
من همچنان قبول نمیکنم مرسی دوستان
من تحصیلاتم فیزیکه و بدون اطلاع و از سر حماقت اینارو نگفتم
جن وجود نداره خودتون رو بیخودی درگیر نکنین
خانم یلدا خیلی چیزا رو با چشم ندیدیم ولی باور میکنیم چون نشونه هایی از حضورشون رو درک می کنیم.
وای بلا به دور.ترسیدم
چرت و پرت محض
چهارتا مقاله و خبر علمی و درست ترجمه کنین وقتی از خودتون چیزی ندارین
پاسخ ها
تو نخون ابنجور مطالب هم طرفدار دارن
والا
تو اگه علمی خون بودی اینجا نبودی
افرینن
آیلین کلاراچشه؟
به نظرم من که کاملن واقعی هستن.....جن واقعن وجود داره...حتی سوره جن هم درقران داریم..فقط مربوط به سرزمینهای مسلمانان نیستش...درهمه کشورها هم حتی هستش....باید رعایت کرد...من که خودم تا به حال جرات ندارم فیلم سینمایی یا حتی سریال ترسناک ببینم....ندیدم تا به حال...خوششم نمیاد...
عجب واقعا دردناک بو د بله جن وجود داره ولی به ندرت میتونه وارد بدن کسی شود چون خداوند به او این اجازه را نخواهد داد واگه میبینید از این اتفاقها افتاده.! درست مثل این میمونه انسانی باوجود گناه وحرام بودن قتل عمد انجام داده باشه واز دستورات خداوند سرپیجی کنه جن ها هم اینگونه هستن هم خوب دارن هم بد (مومن وکافر) کتابی هست بنام (جن ) و۱۴ ویا ۱۵ فصل دارد وکتابی جالب وخواندنش خالی از لطف نیست واطلاعات زیادی درمورد جن دراختیارانسان قرار میده .امیدوارم بخدا همه ی انسانها همیشه درکمال سلامت وآرامش درکنارخانواده هایشان سربلند وپیروز باشند. آمین
پاسخ ها
موجودات غیر ارگانیک همه جا وجود دارن و اجازه ورود به بدن انسان رو هم دارند به خاطر تخلفاتی که میکنیم !!
دیوید شیشه مصرف میکرده!
پاسخ ها
وااای دستت درد نکنه روحمو شاد کردی
دوستان لازم است بدانند که اجنه برای نفوذ کردن در انسان به شرایطی احتیاج دارند. مهم ترین شرط سقوط انسان از مقام انسانیت است. به همین دلیل به هیچ عنوان در مسلمان واقعی راه ندارند. در دیگر انسان ها و ادیان و حتی مسلمان نماها هم که دچار درجاتی سقوط از مقام انسانیت شده اند راه ندارند ،البته با هر درجه از سقوط میزان وسوسه های آن ها بیشتر می شود .برای این میزان سلطه انسان باید به کلی از انسانیت ساقط شود که نیاز به اعمال بسیار شنیعی دارد .
پاسخ ها
آلوده شدن به اجنه کافیه یک لحظه غفلت کنی تا نفوذ کنه
آره، آدم اگه خودش بره انگولکشون بده راه براشون باز میشه
محمد کاملان اصلانترسیدم
از این اراجیف نذار جناب برترینها
خرافات ترویج نکن لطفا
این اتفاقات نتیجه ی توهمات یک ذهن آشفته ست که اغلب یا بر اثر بیماری های اعصاب و روان حالا به هر علتی یا بر اثر مصرف بعضی داروهای محرک و مختل کننده ی مرکز کنترل احساسات و هیجانات در مغز شکل میگیرن
نه جن زدگی و از این جور خزعبلات
در ضمن این بخش سرگرمی رو معمولا بچه ها دنبال میکنن
لطفا تو انتخاب مطالب خیلی دقت کنید
پاسخ ها
کاملا واقعیه
جن و جن زدگی اراجیف نیست
جن از موجودات فرا طبیعی است لذا با ابزارهای تشخیصی ما قابل رصد نیست ولی این دلیلی بر نبودن جن نیست
خیلی از یافته های بدیهی علمی امروز در 300 سال پیش حکم اراجیف را داشته است یک جسم کوچک(هارد)
میلیاردها داده علمی را در خود نگهداری می کند
جناب برترینها کیه؟؟
محمد کاملان
از دیوار بالا رفتن بیماری روانیه؟):
میتونی بری تو یوتیوب فیلما رو ببینی تا بفهمی بیماری روانیه یا جن زدگی واقعی....! بیماری روانی اینهمه چیزای غیرعادی نداره
اینها رو باید جن گیری که واقعا اینکاره بود نجات میداد.
بسیاری مشکلات روحی روانی رو به جن زدگی تعبیر میکنند.
پاسخ ها
اگه واقعا پزشکین اصلا نباید انقدر خرافاتی باشین
البته شاید دکتر بودنتون مثل بشیر حسینه
این رو ناموسا راس گفتی
نظراتونم شبیه بشیر حسینیه
باعشق
اگه اینجور برنامه ها نباشه جن گیرها و رمال ها و مذهبیون از کجا نون بخورن اونوقت
آنا کلاراچشه؟
دروغه الان دیگه علم پزشکی دلایل علمی برا این اتفاقات داره چرا هیچ فیلم و سندی از معلق شدن در هوا وجود نداره
پاسخ ها
هست تو اینترنت بزن
پس داستان احضار چی؟
تو خود فیلم گفته داستانش واقعیه
قطعا بر اساس واقعیته اینها موارد بدیهی و روشنه، ماوراالطبیعه بسیار پیچیده و گسترده ست وقتی علم توجیهی براش نداره ردش میکنه، هم وجه خوب داره وهم بد، دعا وشکرگذاری بهترین سپر محافظت از اتفاقات ناخوشاینده.
پاسخ ها
من نمیدونم چرا آدما به علم که هررررر لحظه در حال تغییره استناد میکنن و قبولش دارن ولی حرف خدا رو نه؟!!!!! میگید علم؟؟؟؟ همین علم تا چند سال پیش میگفته زمین وسطه و بقیه سیاره ها و خورشید دورش میگردن و.... حالا به علمی استناد میکنین که ثبات نداره؟ و به شدت ناقصه؟
این چیزا رو نخونید هرچه بیشتر بهش فک کنی بدتر میشه توهم میزنی دنیال کتاب های ترسناکی که اسمشونو نمیبرم نرین این چیزا خیلی بده بهشون فک نکنین وگرنه زندگیتو نابود می کنه توهم و ترس
من از نزدیک ندیدم ولی مواردی در فامیل داشتیم که البته در خارج از کشور دچار این درد شده اند و نه با روانشناسی بلکه با مراسم های مخصوص جن گیری درمان شده اند حتی بیماری صرع نیز نوع خفیفی از جن زدگی است وقتی این موارد با مراسم جن گیری درمان می شوند علم از توضیح باز می ماند ولی در کشورهای مسلمان خدا رو شکر کمتر دیده میشود به برکت وجود قرآن در خانه ها
جارو خاک انداز ندارید پشمارو جمع کنیم؟
پاسخ ها
من برگام ریخته
ووووووووووووووووووییییییییییییییییی
قرار نیس اگه چیزی رو با چشمای خودمون ندیدیم یعنی وجود نداره ما نمیتونیم جاذه زمین رو ببینیم ولی هس ما نمیتونیم خیلی چیزا رو ببینیم ولی این دلیل بر عدم وجودشون نیس
اگه دوس دارین باور کنید اگه نه نکنید برام مهم نیست
پدر بزرگ مادرم جنگیر بوده یه جورای و منو داداشم مث اون یه حس هایی داریم داستان از این قرار که :
پدرم یه انکشتر توی خیابون پیدا میکنه که روش یه چیزای عربی نوشته فک کنم انگشتر شرف شمس بود .بعد از این جریان دو سال خورده ی گذشت یه بار که برقامون رفته بود توی آینه دوتا چشم گربه مانند مامانم دید و هر کاری که میکنه دوباره نمی بینه و از اون شب مامانم هر روز داره کابوس می بینه ولی با داد . بیداد مث اونا بیدار نمیشه .. منو دوستم یهدبار تو اتاق تنها بودیم و توی انباری اتاقم که اتاق لباسامونه صدای یه زن شنیدیم ومحل نزاشیم ولی بعدش صدای خش اومد و از اتاق بیرون رفتیم منو دوستمم تو مود جنگیری زفتیم :-) گردن بند صلیب وقزآن تو اتاق گذاشتیم . یه بار که خالم و شور حالم خونمون خوابیده بودن میاد پیشمون میگه یه سایه ی دیده (تو اتاق من همون انباری ) و خواب دیده یه زن با موهای بلند ولیاس خونی که صورتش معلوم نیست بالای سرش ایستاده و از خواب می پره و بعد ربع ساعت یه سایه ی می بینه وبعد این جزیان بابام اون انگشتر پیس یکی برد و مرد گفت : گفت تا یک هفته دیگه بیا و بابام میره وانگشتر میگیره اون مرده میگه
این انگشتر مشکلی نداره
و الان بعد یکسال هنوز این جریان مشخص نشده دلیلش
:-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-D :-D :-D :-D
پاسخ ها
بنظر میرسد ایشان بطور ژنیتیکی ، دچار توهم هست ،
مثل اینکه فیلم زیاد می بینی
بام نشد بخونمش
من هر شب برای سلامتی خانواده ام سه تا آیت الکرسی میخونم و به همه خونه فوت می کنم
ان شالله خدا خودش همه مون رو از هر شر و بدی در امان داشته باشه
من هر شب برای سلامتی خانواده ام سه تا آیت الکرسی میخونم و به همه خونه فوت می کنم
ان شالله خدا خودش همه مون رو از هر شر و بدی در امان داشته باشه
من هر شب برای سلامتی خانواده ام سه تا آیت الکرسی میخونم و به همه خونه فوت می کنم
ان شالله خدا خودش همه مون رو از هر شر و بدی در امان داشته باشه
من هر شب برای سلامتی خانواده ام سه تا آیت الکرسی میخونم و به همه خونه فوت می کنم
ان شالله خدا خودش همه مون رو از هر شر و بدی در امان داشته باشه
چرت و خرافاتی
بیماری جسمی و روحی رو جن زدگی میگن
حالا خوبه چیزی به اسم علم اومده
پاسخ ها
خخخخ! علمو جمع کن بابا! اینهمه سوال بی پاسخ تو علم هست
اینهمه چیز هست که علم تعریفی واسش نداره
اینهمه مطالب علمی که تعریف علم تو این چند ساله راجب اونا عوض شده و قبلیارو نقض کرده. بعد میگی علم؟ هه
مطالبتون بدرد ترسوندن بچه و نوجوون میخوره
چقد مسخره بود
ما داریم تو خونمون یه پسر جوونه ولی اذیتمون نمیکنه
تجربه شخصی منه...ماتو خوابگاه با ی برگه کاغذ انجامش میدادیم ک همش جن میومد نه روح و انقدر بعضیاشون خنگ و کند بودن بیخیال میشدیم فقط ذهن خوانی میکردن و بس.هرگز این کارو انجام ندین ک بعد بیخیالتون نمیشن اتفاقای زیادی بعدش افتاد براهممون من بشخصه با قران و نمازخلاص شدم.
کجاش ترسناک بوددددددددددد
مبل افرا
پاسخ ها
مبل افرا
خدا گفته جن ها حق به زمین امدن ندارند تو قران
پاسخ ها
لابد با شما که نشسته گفته ولی با جن ها هماهنگ نکرده.چون جن ها روی زمین هستند.
دیگه نمی تونم برم دستشویی
جن و روح سراغ کسایی میاد که به خدا ایمان قلبی ندارن
طبق سنت و قانون الهی اجنه و شیاطین اجازه ورود به دنیای انسان ها رو ندارند و هر گونه ادعا در اینمورد شک در سنتهای. الهیه ! این اتفاقات داستانهای غلو شده از اختلالات روانی انسانهاست .
ادمین اشتباه نوشتی جن از نظر علمی ثابت شده است