ماجرای زنی که همسر و ۱۰ فرزندش را رها کرد و رفت!
زندگی خانوادگی کاترین دیکنز ساده نبود. او نتوانست بازیگر، نویسنده یا سرآشپز شود، اما همسر یک نابغه و مادر ۱۰ فرزند شد. چارلز دیکنز، نویسنده بزرگ انگلیسی، آرزو داشت خانواده بزرگی داشته باشد و همسری که خانهاش را گرم نگه دارد.
در این مطلب ماجرای جالب زندگی آنها را میخوانید و متوجه میشوید اگر برنامهها و استعدادتان را رها کنید و خودتان را کاملا وقف همسر و فرزندانتان کنید، چه اتفاقی میفتد.
آنها مثل هر زوج جوان دیگری خوشحال بودند
کاترین هوگارت زن ۲۰ ساله زیبا و باهوشی بود که در سال ۱۸۳۵ با چارلز دیکنز آشنا شد. چارلز در آن زمان روزنامه نگار بود و اصلا مشهور نبود. کاترین در خانواده خوبی بزرگ شده بود او دختر یک سردبیر، موسیقیدان، منتقد و ناشر موسیقی بود. چارلز آرزو داشت خانواده عاشق و محکم و زنی داشته باشد که همسر و مادر کدبانویی باشد.
چارلز اغلب کاترین را اینگونه خطاب میکرد: «بهترین نیمه من و همسر عزیزم» و میگفت: «حتی اگر ثروتمند و مشهور شوم، هرگز به اندازه زمانی که در آپارتمان طبقه سوم زندگی میکردم خوشبخت نخواهم بود.»
چالش آنها با بچهها
کاترین نتوانست بازیگر یا نویسنده شود
کاترین زمان بین بارداری و زایمانهایش هنوز میتوانست نشان دهد که مادر و همسر خوبی است. خانم دیکنز در نمایشنامههای شوهرش بازی کرد و حتی یک کتاب آشپزی نوشت که در سال ۱۸۵۱ منتشر شد. او طرزتهیه همه غذاهای موردعلاقه چارلز، نکاتی درباره مدیریت خانه برای همسران جوان و نمونههایی از برنامههای پذیرایی از ۲ تا ۱۸ مهمان را جمع آوری کرده بود.
او همسفر خوبی هم بود. قبل از تولد فرزند پنجمشان، خانواده دیکنز به آمریکا سفر کردند. این سفر سخت و خطرناک بود، اما کاترین ثابت کرد که زن قوی و شادی است به طوری که چارلز دیکنز در نامهای به دوستش نوشت:
ماجرای دستبند و رسوایی
پسر پنجم آنها، فرانسیس جفری، در سال ۱۸۴۴ به دنیا آمد. کاترین ۱۵ سال یا باردار بود، یا زایمان میکرد یا به بچهها شیر میداد. او دو بار سقط جنین داشت و مرگ دختر ۸ ماههاش را دید. بنابراین خانم دیکنز ۱۰ فرزند داشت. نویسنده انگلیسی همسرش را به خاطر باروری بیش از حد و بارداری دائمی سرزنش میکرد.
کاترین او را آزاد میداد. در نهایت چارلز به این نتیجه رسید که آنها هیچ وقت زوج خوبی نبوده اند. او به همه دوستانش گفت که آنها برای هم ساخته نشده اند؛ چارلز بسیار سرد و بیاحساس و کاترین چاق، محدود کننده، نه چندان زیبا و مادر بدی بود. همچنین بسیار عصبی و حسود بود و اغلب گریه میکرد.
بعد از تولد آخرین فرزندشان، نویسنده ترتیبی داد که اتاق خوابشان جدا شود و کتابخانه را بین خودش و کاترین قرار داد. مدتی بعد، در بهار ۱۸۵۸، یک اشتباه مهم و احمقانه انجام شد: دستبند چارلز به خانه آنها آورده شد. این دستبند برای بازیگر ۱۸ ساله الن ترنان فرستاده شده بود و پیک آدرس را اشتباه گرفته بود. کاترین بسیار عصبانی شد و رسوایی به راه انداخت. اما دیکنز یک توضیح ساده داد: «هدیه دادن به بازیگرانی که در نمایشنامههایم بازی میکنند عادی است و تو، همسر عزیزم، خیلی حسود هستی و با این کارهای وحشتناکت مرا خسته میکنی»
چارلز اصرار کرد که کاترین نزد خانم ترنان برود، دستبند را به او بدهد و برای رفتار توهین آمیزش عذرخواهی کند. کاترین دیگر نمیتوانست تحمل کند، در را کوبید و چارلز را برای همیشه ترک کرد.
طلاق
هیچ یک از دخترانش کاترین را به عروسی خود دعوت نکردند. آنها حتی مرگ پسرش، والتر، را به او خبر ندادند. چارلز دیکنز طلاقشان را علنی کرد. پسر بزرگشان، چارلز، تنها کسی بود که با کاترین رفت. بقیه بچهها طبق قانون دوران ویکتوریایی نزد پدرشان ماندند. چارلز دیکنز از ارتباط فرزندانش با مادرشان حمایت نمیکرد، اما آنها را منع هم نمیکرد.
بعدها دخترش کیت درباره مادرش نوشت:
«هیچ چیز وحشتناکی درباره مادرم وجود ندارد. او هم درست مثل هم، مشکلات خودش را داشت، اما فرد خوب و مهربانی و یک بانوی واقعی بود. مادر بیچاره من از پدرم میترسید و حق نداشت نظرش را بگوید. او هیچوقت به مادرم اجازه نمیداد احساسش را بیان کند.»
او زمانی عاشق من بود
کاترین تا روزهای آخر عمرش تنها و در آرزوی همسرش زندگی کرد. او ۹ سال بعد از ترک شوهرش در سال ۱۸۷۹ در اثر سرطان درگذشت. کاترین قبل از مرگ مکاتباتشان با چارلز را به دخترش کیت داد: «اینها را به موزه بریتانیا بده تا دنیا بداند که چارلز زمانی عاشق من بود.»
نظر کاربران
آره تا زمانی که جوان بود عاشقش بود
ولی وقتی ۱۰ بار براش زایید و جوانی اش را از دست داد و پیر شد
دیگر هزاران عیب حق و ناحق روی او گذاشت و طلاقش داد
و رفت سراغ یه تر وتازه
از همون قدیم گفتن وای به روزی که شلوار مردِ بی هویتی دوتا بشه
حالا می خواد
نویسنده باشه. وزیر باشه. هنرمند باشه وکیل باشه
و
پاسخ ها
دقیقا
موافقم... مردان بی هویت و بی معرفت
علی یا عالیه؟
احسنت
برادر علی؟ دمت گرم چه باشعوری افرین خوش به حال همسرت .ما که از شوهر خیری ندیدیم خدا امثال شما را زیاد کنه آمین
عین زنهای امروز!!ساخته شدن که بخورن و بخوابن و بپوشن و غر بزنن و باید همه چی اکی باشه،ولی وای به اون روزی که نباشه... با کمال بی معرفتی که البته چیز عجیبی نیست کلا این موجودات تو پیش فرضش خلقتشون هست چون زنن،یهو میزارن میرن.
پاسخ ها
:)))))
نه زنای امروز زرنگند و خودشون رو وقف یه بیشعوری مثل تو نمی کنن که براش دا تا بچه بیارند! البته امثال تو همچین مردم نیستید که بتونین ده تا بچه تولید کنین
لابد مادر خودت اینطوری بوده که اینو میگی نترس یه تار موی یه زن به صد تا ادمایی مثل تو می ارزه
خب معلومه که به خانمه حق میدیم زن بیچاره چه عذابی از دست این مرد کشیده. افسردگی پس از زایمان حتی با یک بچه هم ممکنه بوجود بیاد چه برسه به 10 تا. اگر زیاد بچه میورد تقصیر خانمه نبود که. چقدر مرد ناجوانمرد و بی وفایی بوده که هنوز هیچی نشده یکی رو جایگزین کرده. اصلا نمیتونم طرفدار چارلز باشم. در اون دوران با اون جامعه مردسالار قضایا رو به نفع چارلز دیکنز نوشتند
کارترین همزمان چند نقش داشته: مادر بودن-همسر بودن- مشوق نویسنده محترم بودن- درک جفت یه نابغه بودن!! و چالز یه نقش داشت: نابغه بودن. در رابطه این دو نفر کاملا در حق کاترین بی انصافی شده. من هوش و داستانهای چالز رو ستایش میکنم ولی جدا از اون همسر و حتی پدر خوبی نبود و بیشتر از یک الن ترنان تو زندگی داشت.
پاسخ ها
چالز کیه
ننه ی منم اگه آسودگی خاطر چارلز رو داشت چه بسا آثار بهتری به جا میذاشت
مسلما حق با کاترین بیچاره بوده, ترک کردن یه همچین زندگی ای کاملا منطقیه
تلخترین داستانی که دیکنز خلق کرده دیوید کاپرفیلد و ... نیست داستان زندگی زنی به نام کاترین بوده.
پاسخ ها
واقعا چه خوب گفتی
بسيار زيبا گفتين
ممنون
ما زنا خیلی کم درک میشیم من خودم از اون دسته زنهایی هستم که با سختی های زندگی کنار اومدم با بی پولی های شوهرم ساختم سه بچه ی خوب بزرگ کردم ولی شوهرم بعد از پول دار شدن یه همسر دیگه گرفت ودر کنار اون چند دوست دختر هم داره تازه به من میگه تو زن نیستی
پاسخ ها
و تو هنوز باهاش زندگی میکنی؟؟؟
ایشالا میمیره از دستش راحت میشی
مردهای نفرت انگیز.همه شون از زن استفاده هاشونو می کنند و بعد پرتش می کنند دور
پاسخ ها
کاش از لغت همه استفاده نمیکردین...من آقایی رو میشناسم که تحصیلکرده و ثروتمنده موقعیت اجتماعی خیلی خوبی داره متاسفانه خانمش که خیلیم خانم خوبیه دچار بیماری شده که برای سلامت خانم، دکتر روابطشونو محدود کرده ولی این آقا کاملا به خانمش متعهده و حتی نگاه نا به جا به زنهای دیگه نداره....لطفا همه رو با یه چوب نزنید
زن بیچاره!به نظر من حق داشته شوهرش رو ترک کنه و این مشکل چارلز دیکنز بوده ک مرد فوق العاده خودخواهی بوده برای همسرش
بیچاره زنع
من به کاترین حق میدم
به طور کل،نقش آقای دیکنز به عنوان یک سر تولید،فراموش شده.انگار خانمش کوک شده بوده برای بارداری یا با هاگ ویاخود به خودی باردار می شده.بعد هم آقا از صبح تاشب پی کار خودش بوده ،خانم بوده با 10 تا بچه ،با نبود امکانات .شب به شب که آقا تشریف می آوردن، هم توقع داشتن خانم به طور خودکار آناتومی شوکه بابت بارداریا به هم ریخته به روش خود ترمیمی درست کنه وخدمات بده مثل روزای اول.دارید درمورد سال 1800 وخورده ای حرف می زنید!بعد کادوشو می داده به هنر جویان 18 ساله ش.حق داشته دیوونه وفراری بشه!
پاسخ ها
دقیقا
مرتیکه عوضی، زندگی زن بیچاره رو به تباهی کشونده...
مردا خیلی خودخواهن
حق با کاترینه صد در صد
با اینکه یه مردم ولی به زنش حق میدم چارزدیکنز معلومه از اون مردایی بوده که خوب لدند ادای خوب بودن را در میان مردم در اورند ولی در خانه بدترین هستند بقول ما ایرانیها میش بیرونند و گرگ خانه
پاسخ ها
بله...من تجربه ی همچین زندگی رو داشتم البته خونه ی پدرم...پدرم یه آدم تحصیلکرده با وضع مالی خوبه...تو جامعه چنان رفتار شایسته ای داره چه با ما و مادرم چه حرفایی که میزنه که همه حسرت زندگی ما رو میخوردن که با چه مرد فهمیده ای زندگی میکنیم....حتی یادمه آشنایان زنگ میزدن بهش در مورد مشکلاتی که با بچه هاشون براشون پیش اومده بود مشورت میکردن و پدرم اونقدر راهنمایی های قشنگی بهشون میکرد که بچه هاشون حسرت ما رو میخوردن که عجب پدری دارن چه قدر بچه هاشو درک میکنه و ... ولی من همیشه در آرزوی این بودم که کاش خودشم به این راهنماییها عمل میکرد
افسردگی بعد از زایمان رو خیلی ها میگیرن . و خب اون زمان علم کافی برای درمانش نبود . خیلی آقایون به جای درک این شرایط بدترش میکردن . خانما مدام دچار جنگ هورمونی هستن و خیلی از آقایون مثل پسربچه ها همواره منتظرن یکی بهشون برسه
لعنت بر نرهای وحشی چه خارجی چه داخلی چه معروف چه غیر معروف همه مثل هم هستین ... اخه احمق خانوم تو خودبخود که باردار نمیشد وکرم از خودت بود درضمن اونقدر رو اعصابش رفتی تا بدبخت دیونه شد تازه تنوع طلب پر اشتها بعد اینکه به خاطر بارداری چاق شد واز ریخت افتاد رفت سراغ جون ترا واانکار هم میکرد ....حالم ازت بهم خورد دیکنز ..... از ازدواج متنفر بودم اینو که خوندم صد برابر شد
پاسخ ها
زنه هم خیلی بارور بوده بعضیا بعد سالها بازم بچه دار نمیشن.
تو هم معلومه از اون ماده های وحشی هستی
10:12آخه ما از دست شماها چی کار کنیم؟باردار نشیم شوهرمون از نظر شما حق داره بهمون ایراد بگیره و امثال شما غر میزنید که نازایید باردار بشیمم باید جواب شما رو پس بدیم که چرا اینقدر باروریم!!!خیلی بی چشم و رو تشریف دارید
ادم قدر نشناسی بوده اولش ک زنش زیبا بوده دوسش داشته و اینکه تو ک بچه نمیخواستی بیخود کردی زنتو حامله کردی ...ی نابغه بی مسئولیت
بیاییم پشت سره مُرده صحبت نکنیم...خدایشان بیامرزد...
پاسخ ها
:))))))
والا! مگه ما خداییم
واسه همین هیچ وقت از چارلز خوشم نمیاد چون آدم آشغال و احمقی بوده
مگه هر کسی نویسنده است باید آدم عاقل و بالغی باشه؟؟؟؟
حالا اگه شاعر بود یه چیز دیگه ولی نویسنده ها برخلاف شاعران می تونن آدمهای بسیار مزخرف و احمقی باشند
چارلز دیکنز خودش خانواده بزرگ دوست داشته. بعد به زنش می گفته چرا همش بارداری، بعدم بهش خیانت می کنه؟
نتیجه اینکه خانما دنبال اهداف خودتون باشید. همسرتون در نهایت قدر فداکاری های شما رو نخواهد دانست
پاسخ ها
دقیقا،،کاملا درسته
خانمه بیچاره حق داشت خب، یعنی چی نویسنده به خاطر باروری خانمه ناراحت بود مگه خانمه از خودش بچه می اورد یا گرده افشانی می کرد. اکثر مردا بی انصاف هستن!
بنظر من کاترین احمق بوده که در ابتدا اینهمه خودش رو وقف همسر قدر نشناسش و بچه های زیاد ولی وفا کرده
چارلز هم تقریباً طبق ذاتش عمل کرده ،مثل اکثریت مردای ایرانی بی وفا وقدرنشناس و هوسباز
اگر اون زمان خانم دیکنز روش های جلوگیری از بارداری رو میدونست و این همه باردار نمیشد سه یا چهار بچه به دنیا می آورد و بقیه وقت و زندگیش رو برای خودش و رسیدگی به همسرش صرف میکرد زندگیشون خیلی بهتر میشد.اقتضای زمان این مشکلات رو براش به وجود آورده بود.حق با خانم دیکنز بود
پاسخ ها
الان بهش حق دادی؟تو که هر چی تقصیر بود انداختی گردن اون بیچاره!!!مطمئن باش اگه چهارتا بچه هم میاورد تهش آقای دیکنز میگفت من خانواده ی پرجمعیت دوست داشتم تو برام نیوردی...
من در يكي از تصاوير فرم ريش و ارايش موهاي مرد رو دقت كردم كه نوعي شلختگي و بي نظمي در ان نوع ارايش مستتر بود كه نشان از بي نظمي و اشفتگي در درون دل خودش و خانواده ش داره ! مرد چنانچه به چارچوب هاي مذهبي پايبند باشه و اعتقاداتش رو حفظ كنه مشخصا ميتونه هم كانون خانواده رو گرم نگه داره من به مدارج عاليه برسه اما متاسفانه بخشي از نويسندگان غربي دچار نوعي نيهيليسم افسار گسيخته هستند كه منتج به بي نظمي و شلختگي انها ميشه
پاسخ ها
خخخخ دمت گرم
مردا همینن. با سواد و بی سوادم نداره
پاسخ ها
بد بودن زن و مرد نداره
بیچاره کاترین
از چارلز دیکنز ناامید شدم
چرا باید همسرشو سرزنش کنه که همیشه باردار؟؟؟؟
بخدا بارداری اعصاب ادمو ضعیف میکنه چه برسه چندتابچه داشته باشی
کلا چارلز دیکنز خودخواه بوده
پاسخ ها
منم ازش متنفر شدم
غرور نویسنذه
یا خدااااااااااااااااااااا
زندگی با هنرمندان وحشتناک تر از خود وحشت است ...
ولی دیکنز از یه خانم و زن نرمال یه دیوانه ی زنجیره ای افسرده ساخته ...
پاسخ ها
ازش متنفر شدم
معلومه کاملا به زنش حق میدم ...ده تا بچه براش به دنیا آورده و تر و خشکشون کرده دیگه چی میخواد اگه زنش خوب نبود مگه میتونست انقدر نوشته های محشری بنویسه چقدر ناشکر بوده که طلاقش داده
خب اگر واقعیت همین باشه که نوشتید معلومه حق با زن بوده و کاش زودتر چنین مردی رو رها میکرد
واقعا دلم برای زنه سوخت.
خاک تو سرت دیکنز...
یه کم جلوی خودت رو می گرفتی تا اینقدر کاترین بدبخت بچه نمی آورد. جالبه از همه هم بابت این موضوع شاکیه و نقش خودش رو اصلا نمی بینه:))))
زن های امروزی با یک دونه بچه وا میرن
پاسخ ها
مرداي امروزي از پس خرج همون يكي هم برنميان! تازه توان توليد مثلشونم كمه
متوجه نشدم اولش عاشق و کلی تعریف میکنه از همسرش که همیشه میخنده قویه بعد یک دفعه شده زن چاق حسود
عجب
پاسخ ها
بله و عجیبه که عقلش نرسیده که این تغییرات تو زندگی با خودش اتفاق افتاده...مسخره ی خودخواه...بعدم دارم فکر میکنم این که زنت همه فداکاری برات بکنه ولی برای هنرجوی هیجده سالت کادو بخری و زنت ناراحت بشه کجاش حسادته؟کاملا طفلک حق داشته
اول همه ي زندگيا همينه
همیشه شنیدیم هنرمندا روح لطیف و حساسی دارن ،این چالز دیکنز چقدر عوضی بوده !!بیچاره کاترین تمام زندگیشو وقف بچه ها واین مرد ناسپاس کرد اونوقت اون مرد آشغال هم خوب دست مزد شو داد!!طفلی
چارلز یه نویسنده بزرگ بود که به نظرم بهترین اثرش دیوید کاپرفیلد بود
حتما بخونید واقعا عالی بود
پاسخ ها
بله فقط یه نویسنده ی بزرگ نویسنده ی بزرگ الزاما انسان بزرگ نیست
همسر خوبی نبود
تد هيوز از اينم بدتر بود! ملك الشعراي انگلستان بود ولي باعث خودكشي سيلويا پلات و بعد هم خودكشي زن دوم و به قولي عشق زندگي ش شد
فکر نمی کردم چالزدیکنز اینجوری بوده باشه کتاباشو نخوندم ولی همیشه فکر میکردم یه نویسنده عالیه ولی این متن تفکراتم و تغییر داد واقعا همسرش سرنوشت غم انگیزی داشته شاید اگه آدما چە زن و چه مرد چه بچه یا بزرگ متقابلا همدیگه رو درک کنن یه کم بهتر بشه
میگن مرد خوب وجود نداره.
مردی خوبه که هنوز روابط پنهانیش و دوس دختراش آشکار نشدن
این چه نابغه ای بوده که نمیفهمیده بچه با دونفر بوجود میاد نه یک نفر؟!
شاید این رو کسی ندونه من خیلی اینشتن رو قبول داشتم تا این که فهمیدم اینشتن مردی هوس باز و وقتی وارد دانشکده شد دید دختری که یکی لز پاهایش کوتاهتر از او بود ولی خیلی تو محاسبات ریاضی و فیزیک از اون بهتر بود از اون به عنوان پله ترقی استفاده کرد حالا بگذریم که بعد ها اینشتن با دختر عموش ازدواج کرد ولی اینو بدونین بیشتر محاسبات نظریه نسبیت رو همسرش انجام داد ولی از زنش هیچ وقت نه تشکر کرد نه یادی کرد
از شواهد و قرایا بنظر میرسه که دیکنز با به رخ کشیدن نابغه بودنش بیشتر مقصر بوده
اینجور رفتاراش با کتاباش متضاده