ماجراهای الهام بخش از زندگی افراد بی خانمان
در این مطلب ماجرای زندگی چند فرد بیخانمان را مشاهده میکنید که به شما انگیزه زندگی میدهد. باوجود شرایط سخت اقتصادی و هزینههای بالای مسکن، امکان بیخانمان شدن هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
بی خانمان شدن انتخاب فرد نیست
تایلر پری
تایلر پری دوران کودکی سختی را گذرانده است. او در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفت که باعث شد یک نوجوان عصبانی و پرخاشگر بار بیاید. پری از طریق نویسندگی از واقعیت فرار کرد. او بعد از مهاجرت به آتلانتا سعی کرد نمایشنامهای که نوشته بود را تولید کند، اما شش بار شکست خورد. او بدون هیچ پولی مجبور شد در اتومبیلش زندگی کند. در نهایت در سال ۱۹۹۸، نمایشنامه او موفق شد و به آنچه میخواست رسید.
سهامدار وال استریت
کریس گاردنر در دوران میانسالی بود که همه چیز خراب شد. بعد از اینکه شرایط مالی او به هم ریخت و غیرقابل تحمل شد، همسر و پسرش او را ترک کردند. کمی بعد او را از آپارتمانش بیرون کردند و مجبور شد در ایستگاههای مترو بخوابد، چون هیچ جایی برای رفتن نداشت. کریس برای موفقیت جنگید. او بدون دستمزد برای یک شرکت معتبر کارآموزی کرد که باعث شد در نهایت یکی از سهامداران چند میلیونی وال استریت شود.
جیمز باند
دنیل کریگ، که بیشتر به خاطر نقش جیمز باند در اسکای فال مشهور است، بی خانمانی را تجریه کرده است. او در اوایل حرفه بازیگری خود، در رستورانها کار میکرد. او اعتراف میکند که مجبور بوده روی نیمکت پارکهای لندن بخوابد و دوران سختی را گذرانده است. با این حال کریگ توانست خودش را نجات دهد و اکنون ۹۵ میلیون دلار ثروت خالص دارد.
ستاره فوتبال آمریکایی
مایکل اوهر در ممفیس، تنسی بزرگ شد. سالهای کودکی او پر از سختی بود، او یکی از دوازده فرزند خانوادهای بود که همیشه دور هم نبودند. پدرش در زندان بود و مادرش با اعتیاد دست و پنجه نرم میکرد تا اینکه خانواده tuohy وارد زندگیش شدند. عشق و مراقبت آنها به اوهر کمک کرد ستاره فوتبال و یکی از بهترین بازیکنان لیگ فوتبال آمریکایی شود.
جیم کری
بیشتر افراد باور نمیکنند که جیم کری، با ۱۵۰ میلیون دلار ثروت خالص، روزی بی خانمان بوده باشد. بعد از اینکه کری از مدرسه اخراج شد، با خانواده اش در یک اتوبوس کوچک زندگی میکردند و از جایی به جای دیگر میرفتند. کری اعتراف میکند که در این دوران سخت بوده که به معنای واقعی کلمه متوجه ارزش شوخ طبعی خود میشود.
پرفروشترین نویسنده نیویورک تایمز
اندی اندروز زیر یک اسکله زندگی میکرد که با مرد جالبی آشنا شد. مردی که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. این مرد جونز نام داشت. او به اندرو ارزش خواندن رمان را یاد داد و به او گفت: «مرد جوان یادت باشد، تجربه بهترین معلم نیست. تجربه دیگران بهترین معلم است.» همچنین او به اندروز یاد داد کارهای خارق العادهای انجام دهد که افراد عادی انجام نمیدهند. در نهایت، به او آموخت ذهن میتواند هر عمل ظاهرا منفی را به یک تجربه مثبت تبدیل کند. اندی اندروز اکنون سخنران و پرفروشترین نویسنده نیویورک تایمز است.
مالک کسب و کار
فرانک اودی از ۱۳ سالگی مصرف الکل را آغاز کرد. در ۲۱ سالگی خانوادهاش از اعتیاد او خسته شدند و او را از خانه بیرون انداختند. فرانک که جایی برای رفتن نداشت، سرگردان خیابانها شد. اعتیاد او به الکل بدتر شد تا اینکه با یک گروه کمک به الکلیها آشنا و زندگیش کم کم بهتر شد. اودی در یک کمپین سیاسی داوطلب شده بود که با شریک آینده اش، تام کولیگان آشنا شد. آنها با هم یکی از بزرگترین کافههای زنجیرهای کانادا را تاسیس کردند؛ فنجان دوم (second cup).
آیوی لیگ
وقتی به ویژگیهای دانشجویان آیوی لیگ یا لیگ دانشگاههای آیوی فکر میکنیم، اغلب یاد کلیشههایی مثل تواناییهای استثنایی یا ثروت میافتیم. اما ماجرای لیز، دختر اهل نیویورک سیتی، برای رسیدن به هاوارد از بی خانمانی آغار شد. او مادرش را از دست داد و بی خانمان شد، اما جنگید تا خودش را نجات دهد. لیز بعد از موفیت در آکادمی علوم انسانی در هاوارد پذیرفته شد.
دواین جانسون
دواین جانسون نمونه واقعی رسیدن از فرش به عرش است. دواین در ۱۴ سالگی همراه خانواده اش از خانهشان در هاوایی بیرون انداخته شدند. او میگوید مجبور بوده از فروشگاهها دزدی کند تا برای خانوادهاش غذا تهیه کند. اگرچه او دوران سختی را میگذراند، اما میدانست که باید بجنگد. او میگوید: «ایمان داشته باشید که در سوی دیگر دردهایتان چیز خوبی قرار دارد.» او اکنون یکی از سوپراستارهای هالیوود است.
یکی از ۲۲۰۰۰ کودک بی خانمان در نیویورک
اولین خاطرات ویلیام شامل دوران بی خانمانی او میشود. او به یاد میآورد که از خانهای به خانه دیگر میرفتند و حتی زمانی بود که همراه مادرش با ۱۵ نفر دیگر در یک خانه زندگی میکردند. آنها زندگی بی ثباتی داشتند تا اینکه خانم هِدا به مادرش کمک کرد کار پیدا کند و ویلیام در یک دبیرستان نیمه شبانه روزی پذیرفته شد.
ملکه میمی
ماری الیزابت، که به نام ملکه میمی شناخته میشود بعد از اینکه خانه اش را از دست داد بی خانمان شد. او در خیابانها سانتامونیکا میخوابید تا اینکه خانهای در خشکشویی فاکس پیدا کرد. مالک این خشکشویی به او اجازه داد آنجا بماند. در خشکشویی فاکس بود که میمی توانست با افراد خوش قلب زیادی آشنا شود. یکی از آنها زاک گالیفیاناکیس، بازیگر مشهور بود. او جذابیت میمی را تحسین کرد و دوستی آنها بیشتر شد و زاک آپارتمان خودش را به او هدیه کرد.
جیو دارگاج، دانش آموز ۱۰ سالهای بود که اوقات فراغت خود را صرف ساخت بالش برای افراد بیخانمان میکرد. او بعد از بازدید از پناهگاه افراد بیخانمان با مادرش این تصمیم را گرفته بود. جیو توانست توجه ریچ اسمیت، بنیانگذار «مهربانیهای تصادفی در همه جا» را جلب کند که به او چرخ خیاطی و سایر مواد اولیه پروژه اش را داد.
رابرت لی، فارغ التحصیل مالی و حسابداری از دانشگاه نیویورک، حقوق شش رقمی خود را رها کرد تا روی سازمان غیرانتفاعی خود تمرکز کند که هدفش کمک به افراد بی خانمان بود. والدین کرهای او مفهوم اسراف نکردن در غذا را به او یاد داده بودند. این ویژگی الهام بخش او شد تا بیش از ۱۱۳ تن غذا را بین نیازمندان توزیع کند.
آدام آگوست، ۲۸ ساله همیشه تارک اتکینسون، مرد بی خانمان ۲۷ ساله را در سانفرانسیسکو میدید. او سرانجام عزمش را جمع کرد و اتکینسون را به ناهار دعوت کرد. این ملاقات باعث دوستی آنها شد. با کمی کمک و راهنمایی آگوست، اتکینسون توانست شغل پیدا کند. آگوست از این تجربه فهمید که با کمی عشق میتوان زندگی فرد را از این رو به آن رو کرد.
موری بوگارت، ۹۱ ساله مبتلا به سرطان، روزهایش را روی تختخوابی در یک مرکز مراقبت بیمارستانی میگذراند و برای افراد بی خانمان کلاه میبافت. او در آخرین سالهای زندگیش، بیش از ۸۰۰۰ کلاه بافت. بوگارت میگفت: «خداوند برنامهای برای زندگی شما دارد. شما میتوانید آن را در هر گامی که برمی دارید ببینید. من کلاه میبافم. من فقط کاری را کردم که دوست داشتم بکنم، کمک به دیگران»
کیت واسرمن در ۲۵ سال گذشته انتخاب کرده که در ۱۱ دوره مختلف به عنوان یک بیخانمان زندگی کند. واسرمن فارغ التحصیل دانشگاه اوهایو است و ۳۹ سال با «good works» کار کرده است. او معتقد است گزارش تجربه بیخانمانی او میتواند به گسترش دانش و درک مردم از این مساله کمک کند.
نظر کاربران
چقدر دلم میخواد در زندگی منم یه معجزه رخ بده و زندگیم از این رو به یه روی خییییییییییییییلی خوب تبدیل شه
پاسخ ها
تو ایران نمیشه خارج برو میشه
ربطی به خارج و ایران نداره باید تلاش کنی
اینا خودشون خودشونو نجات دادن ازبالا واسشون معجزه نازل نشده ...
می تونی زندگی نامه افراد موفق ایرانی را مطالعه کنید
مثلا
۱علی دایی ۲علیرضا بیرانوند. ۳ پسری که کارخانه تولید پرچم
ایران را راه اندازی کرد. ۴ همچنین زندگی نامه مالکِ سس مهرام
شرکت کاله و بستنی دایتی و غیره
و از من به همه نصیحت هیچ جای دنیا واقعا هیچ جای دنیا نمی شه مثل ایران پول دراورد. و پول دار شد. چون قانونها بسیار ضعیفه. شما تو کشورهای خارجی فقط مالیات کلی از درامد شما را میگیره. ولی توایران کی می فهمه شما چیکار میکنی و غیره
تو ایران انرژی ارزان بدای تولید
و.....
موفق باشید
اره منم میخوام جمع کنم باخانواده بریم برای امر خیر فقط آدرست رونمیدونیم خیلی نازی تو
معجزه اتفاق نخواهد افتاد مخصوصاً براي ما كه همه ي شمشيرها عليه مون كشيده شدن
پاسخ ها
معجزه وقتی اتفاق میوفته ک خودت بخوای با تمام وجودت....
معجزه در چون عصای موسی در دست توست
باور کن و محکم به نیل بکوب. ..........
همین کع با این همه تحریم و اختلاس زنده ایم خودش معجزس
من رفتم دنبال باقيات وصالحات
قالل توجه کسایی که فکر میکنن خارج از کشور گل و بلبله...
بابا اونا هم بیخانمان دارند...
بچه هاشون آزار جنسی میبینند...
بچه ها پدر مادر را ترک میکنن و احسان به والدین را نمیدونن چیه...
چه ايراني خانواده دوستي هستيد شما كاربر ٣:٤٠يعني توايران اين اتفاقات نميفته فقط جرات گفتنش رونداريم
پاسخ ها
من موافقم همه جا آسمان خدا همین رنگه
ولی
باور کن که می توانی
و با باور قوی و صرف فعل خواستن عصای موسایی را بر نیل بکوب
و با ذهنو قلبت بگو که می شود......