خدا را شکر کنید که هویج میخورد!
آن صحنه از فیلم King Kong را به خاطر دارید که عده زیادی از مردم زنده زنده توسط حشرات خورده شدند؟ ساسهای عظیم الجثه که شبیه جیرجیرکها هستند با وزنی برابر با ۲٫۵ اونس (هر اونس برابر با ۲۸ گرم) سنگین وزنترین حشره ایست که روی این کره خاکی زندگی میکند.
وتا (weta) نوعی ساس مختص منطقه نیوزیلند است که حدود ۷۰ گونه از آن، از بزرگترین آن نظیر وتای غول پیکر گرفته تا گونههای کوچکتر، نظیر وتای درختی، وتای دندان دار، وتای خاکی و وتای غار نشین تا کنون شناسایی شده است که هر کدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند. این موجودات اگرچه از نظر اندازه و ویژگیهای ذاتی متفاوت از هم هستند، اما همگی محصولی از تاریخ تکاملی نیوزیلند و جزایر نسبتا متروکه آن هستند.
وتا تا حدودی شبیه به جیرجیرکها و در واقع از همان خانواده است؛ اما در خلال دوران پر انزوایی که در نیوزیلند پشت سر گذاشته، وتا کمی عجیبتر از همتایان خود شده است. هیچ کدام از آنها قادر به پرواز نیستند. با توجه به عدم وجود پستاندارانی برای شکارشان، وتا میتواند با آسودگی خاطر به زندگی خود ادامه داده و انرژی کمتری مصرف کند. این پدیده در مورد طوطی زلاندنو (تنها طوطی جهان که قادر به پرواز نبوده و با ظاهر عجیب خود از درختان برای پیدا کردن غذا بالا میرود) هم صادق است.
در واقع به واسطه همین عدم برخورداری از قابلیت پرواز است که وتای عظیم الجثه قادر است تا به این اندازه رشد کند. البته رشد وی با محدودیتهایی نیز مواجه است. دلیل این امر هم این است که حشرات به خوبی انسانها قادر به تنفس نیستند. آنها به جای شش، دارای منافذی در اسکلت خود هستند که از طریق این منافد اکسیژن مورد نیاز برای هر سلول تامین میشود. این منافذ عملکرد مناسبی دارند، اما منجر به محدودیتهایی در جثه حشره میشوند، زیرا اکسیژن فقط قادر است تا بخشی از اعماق موجود رخنه کرده و وارد بافتها شود.
حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال قبل، وقتی سطوح اکسیژن بسیار بالا بود (۳۵ درصد از اتمسفر در مقایسه با ۲۱ درصد اتمسفر امروزی) ساسها قادر به رشد زیادی بوده اند- نظیر سنجاقکهایی به اندازه مرغ دریایی و هزارپاهایی به طول ۶ فوت-، زیرا اکسیژنِ بیشتر معادل با نفوذ هر چه بیشتر آن به اعماق بدن عظیم الجثه آنهاست.
جثهای نه چندان بزرگ، اما یقینا گزنده!
سایر گونههای وتا نسبت به گونههای عظیم الجثه نسبتا کوتولهتر هستند، اما این چیزی از اُبهت آنها نمیکاهد. به عنوان مثال، گونه نر وتای درختی، مجهز به آروارهای بسیار بزرگ است که از آن بر سر جفت گیری، برای مبارزه با سایر نرها و ایجاد حرمسرا برای هشت ماده اش استفاده میکند. مبارزه میان آنها گاهی منجر به وارد آمدن آسیب و صدمه به یکی از آنها میشود که ممکن است پا یا بخشی از بدن یکی از آنها قطع شود که تحت چنین شرایطی از میان وتاهای درختی نر، برای خود حریف دیگری میطلبند.
البته دلیل دیگری هم برای مبارزه وجود دارد و آن هم غذاست. اگر در محیط، غذای کافی وجود نداشته باشد، تعدادی از گونههای نر اقدام به پوست اندازی کرده و چرخه رشد خود را متوقف میکنند که این حالت در روند مبارزه اصلا به نفع آنها نخواهد بود.
" بنابراین وتای کوچکتر باید گوش به زنگ بوده و منتظر لحظهای بماند که یک گونه نر درشت اندام که حافظ حرمسرای خود است به مبارزه با وتای دیگری برود و این وتای کوچکتر هم از فرصت استفاده کرده و به نزد مادهها رفته و به صورت دزدکی جفت گیری نماید". (در جای جای طبیعت شاهد رخداد این حیله هستیم).
وتای دندان داری نیز وجود دارد که همانند وتای درختی بر سر مادهها به مبارزه میپردازد و تنها سلاح آن دندانی شبیه به عاج فیل است. همچنین نوعی گونه زیر زمینی نیز وجود دارد که تحت عنوان وتای خاکی شناخته میشود. گونه خاکی اقدام به حفاری گودالهایی میکند و در آنجا منتظر شکاری میماند که در آن اطراف در حال پرسه زنی است و سپس به وی حمله میکند. جالب اینکه گونه دیگری نیز وجود دارد که غارنشین بوده و جهت ادراک محیط اطراف خود در تاریکی به شاخکهای بسیار طویلی مجهز است.
شایان ذکر است تمامی گونهها کاملا سازگار با انزوای جزیره هستند؛ از سوی دیگر برخی نیز دچار مشکلاتی شده اند.
قتل عام توسط پستانداران
در قرن سیزدهم بشر برای اولین بار به نیوزیلند قدم نهاد، البته انسانها یک سری جانور و پستاندار هم به همراه خودشان آورده بودند. یکی از این موجودات موشهایی بودند که در غیاب سایر پستانداران، با منبع بی نظیری از غذا و موجودات خوشمزه مواجه شده بودند. در قرن نوزدهم، اروپاییان سایر پستانداران را نیز وارد حیات وحش بومی نیوزیلند کردند: گربه ها، سمورها و انواع مختلفی از موش ها. به همین دلیل نصف بیشتر پرندگان بومی آن منطقه منقرض شده اند.
در ارتباط با وتا، تنوع درختان تنها مسأله حائز اهمیت است. آنها در درون منافذی بر روی درختان و در خارج از دسترس موشهای غارتگر و سایر گونههای مشابه سکنی گزیده اند. در این میان تنها گونهای که متحمل رنج و زحمت شده است، وتای غول پیکر است، چرا که در مقابل موشها قادر به مقاومت نیستند. سابق بر این انسان جزیرههای دور از آب را به عنوان زیست بومی برای موجودات انتخاب میکرد که به نحو ناخوشایندی تحت تاثیر شکارچیان قرار میگرفتند، با توجه به این موضوع، امروزه یک سری اقدامات محافظتی در نیوزیلند انجام شده است.
یکی از این رویکردهای بلند پروازانه، ساخت خلوتگاههایی در این سرزمین هاست. کارکنان کشتی با کشیدن حصارهایی به دور کوهها، باعث زندانی شدن پستانداران شکارچی شده اند. جالب اینکه، جمعیت ناچیزی از وتاها توانسته اند جان سالم به در برده و مزرعهای از گیاهان خاردار- به نام سروکوهی- را به عنوان زیست بوم انتخاب کنند (دقیقا مثل افراد فقیری که وارد منطقهای شده و تنها به دنبال حفظ جمعیت خود هستند.). به نظر میرسد موشها قدرت نفوذ به این بیشه زارها را ندارند.
اما مسألهای که پیش میآید این است که این فقط بخشی از جمعیت آنها و تنها چند هکتار زمین است. بنابراین، به عنوان مثال، اگر مزرعه آتش بگیرد، تمام گونهها از بین خواهند رفت. یکی از راه حلهای احتمالی در ارتباط با جا به جایی وتاها، این است که بتوان از جمعیت آنها یک نسخه ثانویه ایجاد کرد که در این صورت با وقوع یک حادثه این چنینی، نظیر آتش سوزی، تمامی گونهها از بین نخواهند رفت.
این راه حل بسیار کارآمد به نظر میرسد، چرا که وتای غول پیکر در زیست بوم جدید خود شروع به زاد و ولد میکنند و تعدادشان زیاد خواهد شد.
البته اصلا نگران نشوید، کمتر پیش میآید ما انسانها را به صورت زنده زنده بخورند!
نظر کاربران
فیلمهای هالیوودی همیشه با برنامه ریزی ساخته میشود که نشان دهنده ی چیزهایست که در آینده نزدیک حتما اتفاق خواهد افتاد .از یک سو خواستار نظر وازطرفی عکس العمل مردم دنیا درمورد آن اتفاق یا پدیده در آینده هستند
پاسخ ها
یعنی تا قبل اینکه هالیوود اون فیلم رو بسازه اینا وجود نداشتن!؟
بسیار زیبا
فعلا که ما اونارو زنده زنده میخوریم..وتای بیچاره..آدمای عوضی