این افراد را از آشپزخانه دور نگه دارید!
وقتی پای آشپزی و پخت و پز وسط میاد، بعضیها به طور ذاتی دستگاه خرابکاری هستن! از چیزای سادهای مثل شور شدن غذا یا خمیر شدن ماکارونی حرف نمیزنیم، منظورمون نابود کردن آشپزخونه موقع آبپز کردن تخم مرغ یا درست کردن ماکارونیه!
حتما برچسب ظروف رو قبل از استفاده بخونین تا این اتفاقا نیفته!
به جای شام، یه غار پر از قندیل ماکارونی درست کرده!
حتما پیتزای خوشمزهای شده!
چطور همچین چیزی ممکنه؟
احتمالا مهمونی با تم آتشفشان داره!
چطور یه مرغ سیاه مجلسی بپزیم؟
امروز صبحونه نداریم!
آشپز یا عینکش رو گم کرده یا خودش رو هم با آرد خمیر کرده!
یه روزی ظرف پیرکس بوده!
خواسته مثل تام و جری پنکیکش رو برگردونه که این شده!
قرار بوده یه شام دو نفره عاشقانه باشه ولی...
خمیرش نسبت به ابعاد قالب، زیادی بزرگ بوده!
پیتزا رو گذاشته توی فر، ولی یادش رفته تخته برش رو از زیرش برداره! تصور کنین کی قراره این رو تمیز کنه!
ظاهرا میخواد ما رو به جای این غذای سوخته بخوره!
به هرحال اینم روشی برای آبکش کردن پاستاست!
پیشنهاد میکنیم یه پلوپز بخره نه خودش رو عذاب بده نه خانواده بیچارهاش رو!
به اندازه کافی شرمنده شده، دیگه ما چیزی نمیگیم...
وقتی اینقدر آشپزیت بده که حتی از ساندویچ ساز هم نمیتونی استفاده کنی!
یا حتی قهوه ساز!
خب، بزرگترین سوتی و شکست شما تو آشپزخونه چی بوده؟ به نظرم بهترین کار بعد از چنین اتفاقایی اینه که از کنارش رد شی، بعد بهش بخندی و عکس بگیری!
نظر کاربران
یه بار اومدم کمک کنم به زنم، حواسم پرت شد شیر سر رفت، حسابی کتک خوردم.
پاسخ ها
اخییییییییی
حقت بود
خخ من چند بار ملاقه رو تو سوزوندم.چون تو ظرف اش با سوپ جا گذاشتم.
بابای منم اینجوریه کلا میره اشپزخونه یه شاهکار میندازه به نظرم مجبوریم بهش پابند جی پی اس دار بزنیم تا میره طرف اشپزخونه آژیر خطر به صدا در بیاد بریم برش گردونیم
پاسخ ها
عالیه دمت گرم.
بابایه منم همینطوریه میاد اشپز خونه خلاقیتش شوکوفا میشه همچیو با هم قاطی میکنه تنها کسی ام که میخورش خودشه ما به همه ام تعارف میکنه -_-
کلا مردا رو نباید راه داد اشپزخونه
واییی چندش بودن
وای اون تخته برشه عالی بودددد
من دوره راهنمایی بودم ناهار با من بود گوشت رو گذاشتم تو اب تا بپزه بعدش گوشتا رو برداشتم ابشو دور ریختم ....فک کنین تموم مزه و خاصیتو ریختم رفت.خخخخ..فک میکردم اب گوشت رو دور میریزن..خخخخ
پاسخ ها
منفی چرا؟ طرف بهتون حال داده خاطره خودش را تعریف کرده کمی معرفت داشته باشید
خیلی بیمزه بود
با آبکش کردن برنج اشتباه گرفتی احتمالآ:/
انقدر تو خدابگاه کتری سوزندیم که حد نداره. شلغم و لبوی سوخته و بوی بدش. همش خاطره میشه.
من بچه بودم مامانم می گفت برو ببین برنج کشیده یا نه در دیگ را از لبه با انگشت شستم بلند می کرد انگشتم بخارسوز می شد. جیغ می زدم. چند بار این طور شد تا آدم شدم در دیگ را از وسط بلند کنم.
منم یه بار داشتم قهوه درست می کرد
هرچی شکر می ریختم مزه اش بدتر میشد
بعد پیش خودم می گفتم آخه چطوری خارجی ها این زهرمار رو می خورن
تا اینکه مادرم برگشت خونه
گفت چیکار کردی؟
گفتم قهوه درست می کردم ولی خیلی بدمزه بود!
گفت ما که شکرمون تموم شده تو چی توش ریختی؟
گفتم نه بابا شکر داریم بیا اینم شکر
گفت عه این که جوهر لیمو است خخخ
البته حدود ۲۵ سال قبل بود
پاسخ ها
خخخخخخ
جون من بگو این مطالبو از کجا کپی میکنی!؟
منزل خواهرم بود و داماد و خواهرم مسافرت بودند و بنده مسئولیت خواهرزاده هایم را بر عهده گرفتم و یک شب خواهرزاده ام پیشنهاد درست کردم ماکارونی داد اما یکباره دیدیم از آشپزخانه صدای جیز ویز میاد، دیدیم که 4بسته ماکارونی داخل یک قابلمه برای 4نفر خالی کرده یادمه تا دو روز ماکارونی ها را با تن ماهی و خوراک بادمجان خوردیم و همگی یک هفته جلوی سرویس بهداشتی می خوابیدیم
من کلا چون چند مورد ناموفق آشپزی داشتم کلا غیر از نیمرو چیزی درست نمیکنم
یه بار تو اولین محل کارم اومدم چایی دم کنم کتری بزرگ و سنگین بود قوری رو با آب شیر پر کردم. متاسفانه همه هم فهمیدن :))
منم متاسفانه علاقه زيادي به اشپزي ندارم . هروقت بيشتر دقت ميكنم غذا بدمزه تر ميشه
من ک اشپزبم معرکس
چیقده بانمککککک