بعضی ها چه روح لطیفی دارند
طنز؛ سیری در ماجرای پیامک های نوروزی
اگر از کتاب های درسی دوره دبیرستان خاطرتان مانده باشد، در تعریف «ماشین» گفته بودند وسیله ای است که کارها را آسان می کند. مثلا اهرم، کمک می کند بارهای سنگین را ساده تر جابجا بکنیم. چرخ کمک می کند زودتر به مقصد برسیم. شبکه اجتماعی هم کمک می کند راحت تر و سریع تر به تعداد بیشتری از آدم ها عید را تبریک بگوییم و خیال خودمان را از بابت انجام رسم و رسوم مربوطه راحت کنیم.
ماهنامه سه نقطه - احسان رضایی: اگر از کتاب های درسی دوره دبیرستان خاطرتان مانده باشد، در تعریف «ماشین» گفته بودند وسیله ای است که کارها را آسان می کند. مثلا اهرم، کمک می کند بارهای سنگین را ساده تر جابجا بکنیم. چرخ کمک می کند زودتر به مقصد برسیم. شبکه اجتماعی هم کمک می کند راحت تر و سریع تر به تعداد بیشتری از آدم ها عید را تبریک بگوییم و خیال خودمان را از بابت انجام رسم و رسوم مربوطه راحت کنیم. واقعا فکرش را بکنید، با فشار دادن چندتا دکمه می شود کاری انجام داد معادل با خریدن کارت پستال و نوشتن متن های مرتبط با هر شخص و بردن تا صندوق پست و اوووووه... اصلا کی می رود این همه راه را؟
تازه ماجرا وقتی بامزه می شود که متن پیام ارسالی را حتی خودمان هم لازم نیست تایپ کنیم. یک کم بالا و پایین کردن بین تبریک های رسیده ارسالی، کپی و بعد هم سند تو آل، و خلاص. عیدتان مبارک. بیخود هم نمی خواهد خودتان را درگیر این بکنید که همه مخاطبان در یک سن و سال نیستند و موقعیت اجتماعی و میزان معلومات شان با هم فرق می کند. این چیزها مثل مهریه است: کی داده، کی گرفته؟
تبریک گفتن که این همه قرتی بازی ندارد. بفرستید برود پی کارش، فوقش طرف خیلی هم پیگیر بود، می نشیند از روی همان متن ارسالی به همه، شخصیت تان را شناسایی می کند و با اقتدا به افلاطون - که سنت طبقه بندی را بنیان گذاشت - شما را بالاخره توی یک دسته ای جا می دهد. این که درد ندارد. بفرمایید. ما خودمان هم اینجا همین کار را کرده ایم:
باشگاه ادبیاتی ها
اینها کسانی هستند که پروفسور هستند. کتاب خوانده اند دیگر. یا حداقل دوست دارند بقیه این طوری فکر کنند. این گروه از «مقالات مولانا» این تکه را بر می دارند که:
«ایام مبارک باد از شما، مبارک شمایید، ایام می آیند تا از شما مبارک شوند.»
و دیگر حواس شان نیست که مولانا اینها را برای پیر و مرشدش، شمس تبریزی گفته و یحتمل از تکرارش برای هر کس و ناکسی، یک مقدار چندشش خواهد شد. ادبیاتی ها بیشتر اهل شعرند. هر شعری که تویش کلمه بهار و عید باشد را می پسندند، مثلا می فرستند:
- «سر کوه بلند ابر است و باران
زمین غرق گل و سبزه بهاران»
و یادشان نمی آید که اخوان در ادامه گفته:
«گل و سبزه بهاران خاک و خشت است
برای آن که دور افتد ز یاران»
حالا همه اخوان باز نیستند. شعر درست و حسابی گیر نیامد، به اشعار پشت کامیونی هم قانع هستند:
- «یه آسمون گلای یاس و میخک
یه دریا عشق و اشتیاق و پولک
یه حس عاشق و یه قلب کوچک
فقط می خواد بگه که با جسارت
عید شما جلوجلو مبارک»
همین چهارتا قافیه هم خوب است دیگر. بعضی ها همینش را هم ندارند:
- «سیب شود روی تان سرخ و سفید و قشنگ
سبز شود جان تان، سبز و بلند و کمند
سیر شود کام تان از کرمِ کردگار
سکه شود کارتان، روزی تان برقرار
ماهی عمرت بود پر حرکت، پر تلاش
غم بشود سنجدی، رخت ببندد یواش
پر ز حلاوت شود چون سمنو زندگی
غرق سعادت شود شیوه این بندگی»
توجه فرمودید؟ مهم این است که هفت سین توی شعر جا بشود. دیگر چه اشکالی دارد که قشنگ با کمند قافیه نیست. قافیه اندیشم و دلدار من آمده می گوید، برو بالای چهارپایه سقف را گردگیری کن بابا...
باشگاه باستانی ها
با اعضای این گروه نمی شود خیلی شوخی کرد، اما متاسفانه بیشترشان اطلاعات اشتباهی دارند و چیزهایی می نویسند که خودش طنزِ آماده است. مثلا یکی نوشته:
- «ایرانیان این روزها در تدارک هفت سینی از فلان صفت کورش و چی چی داریوش و اینها هستند...»
و آخرش اضافه کرده:
- «باشد که بلندای عمرتان به بلندی نام پر آوازه هخامنش باشد.»
خب استاد، آوازه نام هخامنش را ۲۱۰۰ سال پیش اسکندر مقدونی به فال فنا داد که آن یکی نوشته:
- «قداست ایران، بلندی دماوند، اصالت نوروز، قدرت آرش، شرافت کاوه، زیبایی شیرین، عشق فرهاد، شکوه جمشید، عمر پرسپولیس و چی و چی را برای تان آرزو دارم.»
و دیگر یادش نبوده که پرسپولیس الان ترک دارد به چه گندگی. یکی این هواااااا.
باشگاه رمانتیک ها
این باشگاه متاسفانه هر روز دارد تعداد هوادارانش بیشتر و بیشتر می شود. هوادارانی که فکر می کنند فوتبال بازی خشنی است و باید رفت پینگ پنگ بازی کرد و هوا چقدر خوب است و پروانه ها را ببین وای مامانم اینا:
- «کارگردانی است نوروز که می گوید نور... صدا... حرکت و من برای به دست آوردنت همه نقش های عالم را بازی می کنم.»
فکرش را بکنید. استاد علی نصیریان هم این را برای همسر محترم بفرستد، سرکار خانم حداقل یک هفته قهر می کند که: پول آن بازی کردن ها را مگر نگرفته بودی استاد؟
رمانتیک ها بیشتر از بقیه گروه ها طرفدار چیدن هفت سین در متن تبریک هستند:
- «مثل ماهی زنده، مثل سیزده زیبا، مثل سمنو شیرین، مثل سنبل خوشبو، مثل سیب خوش رنگ، و مثل سکه با ارزش باشید.»
چشم دیگر چی؟ دیگر این که رمانتیک ها به فرمالیست های روس می مانند و اهل بازی های شکلی هستند. ساختن انواع گل و مرغ و کفتر با خط و خیط، تخصص این گروه است:
- «
نظر کاربران
الان دیگه نه کسی به کسی زنگ میزنه و نه کسی به کسی اسمس میده!
ایرانسل و همراه اول یک روز واسه پرداخت فیش بهت هدیه میدن ولی دریغ از اینکه کسی باشه بهش زنگ بزنی یا اسمس بدی!
مردم فقط سیم کارت رو واسه اینترنتش لازم دارن وگرنه میندازنش دور
چون جز این دیگه کاربردی نداره!
تا تلگرام و ایمو و وایبر و واتس آپ باشه کسی محاله خرج ایرانسل و یا همراه اول کنه!