شوخیهای جالب شبکههای اجتماعی (۴۸۹)
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.
برترین ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!
2. اینکه من با کسی نمیرم تو رابطه بخاطر اینه که نمیدونم رابطه رو تا کجا باید ادامه بدم و تهش چی میشه، البته اینکه کسی بهم محل نمیذاره هم بی تاثیر نیس!
3. واسه رفتارتون هم تم دارید؟ من آخرین باری که تم داشتم تو گوشی k۷۵۰ سونی اریکسونم بود!
4. عكس رونالدو رو گذاشته استوري زيرشم نوشته"تولدت مبارك داداشي" منتظره رونالدو ريپلاي كنه بگه:"سلطاااان شرمندم كردي خيلي مخلصم"
+ پشمام
8. تجربه ثابت کرده وقتی میخوای از خیابون ردشی اگه تو چشم رانندهها نگاه کنی بدتر سرعتو زیادمیکنن پس باید مث گاو سرتو بندازی پایینو مث اسب بدویی!
9. یه سری گفتم بذار گوشی رو چند روز خاموش کنم ببینیم چن نفر نگران میشن،بعد چن روز گوشیم رو روشن کردم دیدم یکی زنگ زده بوده اونم پیام داده بود دستم خورده حاجی.
10. حساب کردم دانش آموزای ابتدایی امسال کلا دو روز رفتن مدرسه, ینی الان به بچه اول دبستان بگی بنویس بابا آب داد ممکنه بگن هنوز درسمون به اونجا نرسیده!
12. به دوست دخترم میگم من۲۲ بهمن بدنیا اومدم...برگشته میگه ۲۲ بهمن تعطیله که چطوری بدنیا اومدی دروغگو؟؟؟ به همین برکت از دیروز مثل اسب دارم شیهه میکشم!
۱۴. لباس نیروزمینی ارتش ایران رو چند ساله همرنگ لباس نیروزمینی آمریکا کردن. اگه آمریکا حمله کنه چون ما میزبانیم اونا باید لباس دومشون رو بپوشن!
15. باباتون براتون پیانو میخره 20 میلیون تومن؟ بابای من برام یه ساز دهنی خریده بود هزارتومن همش بهم میگه دیدی تو استعدادش رو نداشتی الکی خرج کردم برات!
۱۷. من تو ده سالگی به مامانم گفتم میخوام خودمو بکشم راحت بشم،کشون کشون منو برد جلو در کابینت ظرف شویی می گفت بخور اون مرگ موشو بخور پودرها رو از دستت راحت شم با التماس فرار کردم.الان میگه من با روش های مدرن و روز دنیا بزرگتون کردم!
18. تو خیابون یه بنده خدایی رو دیدم بخاطر آلودگی هوا ماسک زده بود. ماسک رو درآورد، سیگار کشید و دوباره ماسکش رو گذاشت. بزرگوار خیلی به سلامتیش اهمیت میداد!!
۱۹. از سختیای زندگی دخترا اینه که نیم ساعت گروه تلگرامتونو چک نمیکنی وقتی برمیگردی ۳ نفر کات کردن , ۲بار تو گروه دعوا شده و ۹۲۸۳۸۹۰۹۳تا اسکرین شات تو گروه فرستادن که باید همه رو به دقت آنالیز کنی!
۲۰. به یکی تقلب رسوندم، بعد دو سال هنوز که هنوزه منو میبینه میگه: « داداش اینا چی بود رسوندی ، چهار ترم دارم مشروط میشم»
۲۲. یبار هم تو اتوبوس جامو به یه پیرمرد ندادم بالا سرم وایستاده بود نگاه معنی داری بهم میکرد منم موقع پیاده شدن میلنگیدم که عذاب وجدان بگیره:))
23. یه مدت تو کانادا راننده تاکسی بودم یهو یارو پرسید داداش ایرانی هستی؟ گفتم چطور فهمیدی؟ گفت آخه سر سرعت گیرا میندازی اونجا که سرعت گیر کنده شده!
24. یه بیماریم هست استوری که میذاری میری چک میکنی ببینی کیا دیدن دوباره میای از نو با نگاه اونا استوریتُ میبینی:))))
۲۵. دیشب بعد از تلاشهای زیاد داشتم کم کم از فکر اینکه چرا پنگوئنا زانو ندارن خلاص میشدم و خوابم میبرد که یهو رفتم تو فکر اینکه چرا زانوی مرغ برعکسه؟؟؟!!! عااااخه چرا با من اینجوری میکنین... بذارین بخوابمممم.
زدن میتونستی چندقدم راه بری ک دیگه شاخ محسوب میشدی :|
27. یه بچه تو سینما پشت سرم نشسته بود مو به مو داشت فیلمو برای کناریش تعریف میکرد هی میگفت اینجاش فلان میشه اونجاش بهمان میشه یه دونه با پشت دست زدم تو دهنش گفتم اینجاشو دیگه نمیدونستی چی میشه!
۲۸. عکس خودتون رو میذارین بک گراند گوشیتون؟ من دوربین جلوی گوشیمو چسب زدم دوربین اتفاقی باز شد خودمو نبینم!
۲۹. استقلال پرسپولیس بازیکن جدید که میگیرن مسئولای فیفا دستاشونو میمالن بهم میگن ایول پرونده جدیده محکومیت جدید جریمه جدید، خدا بده برکت!
۳۰. فرداشب عروسی پسر همسایمونه، طنز ماجرا اینجاس که من عروسی باباشو هم یادمه و هنوز مجردم :|
۳۲. تو چت با دوس دخترم دعوام شده بود از یه جایی گوشی رو دادم بغل دستیام تو اتوبوس گفتم داداش من دیگه نمیکشم. تو که در جریان کل ماجرا هستی، ادامهاشُ برو!
۳۳. به این فکر میکردم ماپسرایِ دهه شصتی تو دوران دبیرستان چه جوری میتونستیم عاشقِ کلیپسی بشیم که یه دختر ازش آویزون بود، همینطوری که به نسل سوخته وداغونم فکرمیکردم یهو یادم افتاد دهه پنجاهیاعلاوه برکلیپس عاشقِ اِپُل مانتویی میشدن بایه دخترآویزونش اونجابودفهمیدم داغون تراز ماهم بود!
نظر کاربران
شماره 2 داستان زندگی منه
عالی بود
نهایت رقص مردهای ایرانی.
عالی بودن همشون
عالی بودن همشون