اسرار حل نشده اروپای شمالی
در مورد همه چیزهایی که میدانیم، چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که نمیدانیم و برایمان یک راز باقی مانده اند.
دو قتل در لینشوپینگ
در ۱۹ اکتبر سال ۲۰۰۴، آنا لنا سونسون ۵۶ ساله و پسر ۸ ساله اش به نام محمد در حل قدم زدن در لینشوپینگ سوئد بودند که ناگهان اتفاق وحشتناکی افتاد. زن در حالی که یک چاقو در شکمش فرو رفته بود روی زمین افتاد. دقایقی بعد در حالی که مردم برای کمک به سمت او میدویدند محمد شروع به جیغ کشیدن کرد و سپس همه چیز ساکت شد.
هر دوی آنها در خیابان و در روز روشن مورد حمله قرار گرفتند. پسربچه درجا مرد و زن در بیمارستان بستری شد. پلیس شواهدی از جمله سلاح قاتل (یک چاقوی پروانه ای) و یک قطعه لباس در صحنه جرم پیدا کرد. آنها مطمئن بودند که قاتل را ظرف ۲۴ ساعت پیدا میکنند و فکر میکردند قاتل باید یک بیمار روانی باشد. اکنون ۱۴ سال از آن زمان میگذرد و پلیس از ۷۰۰۰ مظنون بازجویی کرده اما هنوز قاتل را پیدا نکرده است. باتوجه به این که این جنایت انگیزهای نداشته بعید به نظر میرسد که روزی حل شود.
ماده لزج بنفش در آبدره لینگن
در آگوست سال ۲۰۱۵، ماهیگیرانی که در حال ماهیگیری در ساحل شمالی نروژ بودند پدیده عجیبی را در این منطقه گزارش دادند. یک ماده لزج غلیظ و بنفش که هنگام شب ظاهر میشد و میلیونها مترمکعب از آبدره لینگن را میپوشاند. کارشناسانی که این ماده مخاطی را بررسی کردند ابتدا تصور میکردند که آنها بقایای چتردریایی های مرده باشد. اما هنوز هم بعد از گذشت سه سال، هیچ تایید واقعی برای اینکه این ماده از نوعی چتردریایی به وجود آمده باشد وجود ندارد؛ بنابراین دلیل این ماده بنفش هنوز یک راز است.
تاریخچه لتونی بیان میکند که استونیها در سال ۱۲۰۸ به قلعه باورینا در منطقه تاریکاتا حمله کردند. آنها عقب نشینی کردند و یک شب در نزدیکی جاده باورینا ماندند و صبحانه را هم در کنار دریاچه خوردند. نام این دریاچه و مقصدی که جاده باورینا به آن میرسیده هنوز ناشناخته است. با این حال بزرگترین راز مکان قلعه باورینا است. ۱۶ بار در کتاب تاریخ هِنری به این قلعه اشاره شده است. اما مکان دقیق این قطعه هرگز ذکر نشده است. باستان شناسان بر این باورند که ممکن است قلعه در دامنه کوههای نزدیک دریاچه وایداوا قرار داشته باشد، اما تحقیقات هرگز این نظریه را ثابت نکرده است.
چه اتفاقی برای وایکینگها افتاده است؟
در سپتامبر ۱۴۰۸، زیگرید بیورنستوتیر و تورستن اولافسون در یک کلیسای زیبا در گرینلند با هم ازدواج کردند. آنها در حال سفر از نروژ به گرینلند بود که به ایسلند رسیدند و تصمیم گرفتند آنجا بمانند و در کنار وایکینگ هایی که بیش از صدها سال آنجا بودند زندگی خود را بسازند. ازدواج آنها و همچنین اطلاعات دیگری درباره رویدادهای روزانه در گرینلند ثبت و ضبط شده است. اما ظاهرا وجود وایکینگها بعد از این سه سند متوقف شده است و ناپدید شده اند. وقتی اروپاییان در قرن هجدهم به گرینلند بازگشتند هیچ حیات انسانی نیافتند تنها ویرانههای وایکینگها بود که زمانی در آن زندگی میکردند.
محبوبترین نظریه درباره ناپدید شدن عجیب آنها تغییرات آب و هوایی بود. وایکینگها دیگر قادر به تحمل هوای سرد و تشکیل یخچالها در این منطقه نبوده اند. فرسایش خاک و فقدان درخت برای ساخت کشتی به عنوان بخشی از این مشکل ذکر شده است. اما تحقیقات جدید نشان میدهد که هوای سرد دلیل این اتفاق نبوده است؛ و شاید طاعون سیاه دلیل بازگشت وایکینگها به سرزمین اصلیشان بوده است.
با این حال ناپدید شدن آنها هنوز یک راز باقی مانده است.
گویهای سوئدی
در ماه مه ۱۸۰۸، اهالی روستایی در سوئد در آفتاب گرم بیرون از خانه روزشان را می گذراندند یا مشغول کار در مزارع بودند که ناگهان هوا نسبتا تاریک شد. خورشید کم نور شده بود و میشد مستقیم به آن نگاه کرد. سپس تعدادی شیء کروی از غرب ظاهر شدند. آنها تیره رنگ و به سمت خورشید حرکت می کردند و هرچه به خورشید نزدیکتر میشدند، سیاهتر میشدند و در یک خط مستقیم رو به افق قرار میگرفتند. روستاییان به این توپهای کوچک که آسمان را پر کرده بود خیره شدند آنها به سمت خورشید حرکت میکردند و در شرق ناپدید می شدند. دلایل این پدیده هنوز یک راز است.
شمشیرهای اولفبرت
رازهای حل نشده بسیاری درباره وایکینگها و تکنولوژی مورد استفاده آنها وجود دارد. یکی از اشیایی که مدت زیادی است باستان شناسان را گیج کرده شمشیرهای اولفبرت است. تا کنون ۱۷۰ شمشیر پیدا شده که همگی متعلق به سالهای ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلادی هستند. علت اسرارآمیز بودن شمشیرها در خالص بودن آنهاست. نسبت به سایر نقاط اروپا، که شمشیرهایی شکننده و بی کیفیت تولید میکردند، وایکینگها شمشیر اولفبرت داشتند که تقریبا هیچ ناخالصی نداشت و با فولاد امروزی قابل مقایسه بود. این شمشیرها در مقایسه با شمشیرهای قرون وسطی سه برابر کربن بیشتری داشتند. معلوم نیست که موادخام آنها از کجا آمده، چون تولید فولاد در اروپا ۸۰۰ سال بعد شروع شد. حتی نوشته روی شمشیر هم یک راز است. هم چنین اینکه وایکینگها چطور و چرا تصمیم گرفتند چنین شمشیرهای پیشرفتهای تولید کنند هنوز یک راز است.
ماز اسرارآمیز دانمارک
در اوایل سال ۲۰۱۷، باستان شناسان یک ماز عظیم متعلق به عصر سنگ در دانمارک کشف کردند. دانشمندان هنوز نمیدانند چرا این ماز به این شکل طراحی شده، اما به نظر میرسد که عمدی بوده است. کاوشهای اولیه درون ماز، گودال هایی حاوی قطعات ابزار و سرامیک از جمله سفال و تبر را آشکار کرد. اما این یافتهها آنها را به هدف ساخت این ماز نزدیکتر نکرد. نظریهها احتمال میدهند که این ماز معبد خورشید بوده و آیین های مذهبی در آن برگزار میشده است. اما کاوشهای بیشتری برای فهمیدن هدف واقعی آن مورد نیاز است.
آتش گرفتن ستاره اسکاندیناوی
در هفتم آوریل ۱۹۹۰ کشتی مسافربری ستاره اسکاندیناوی که حامل مسافر از اسلو به دانمارک بود آتش گرفت. این آتش به سرعت همه کشتی را دربرگرفت و ۱۵۹ نفر جان خود را از دست دادند. چندین دلیل برای تعداد زیاد کشتهها ذکر شده، مثل دود غلیظی که باعث شده مسافران نتوانند راه خروج را پیدا کنند یا اینکه خدمه نتوانستند با مسافران به زبان مادریشان ارتباط برقرار کننند.
ابتدا تصور میشد که یک نفر عمدا این آتش سوزی را ایجاد باشد، اما تحقیقات بعدی در سال ۲۰۰۹ نشان داد که بیش از یک نفر باید در این کار دخیل بوده باشند. در سال ۲۰۱۶ یک بازرس بازنشسته کشتی دو نفر از خدمه کشتی را مقصر این آتش سوزی دانست و گفت علیه آنها در دادگاه شهادت خواهد داد. اما در ژوئن ۲۰۱۷ پس از تحقیقات جدید مشخص شد که هیچ مدرکی از خرابکاری عمدی یا حتی دلیل مالی پشت این قضیه وجود ندارد و مظنونین آزاد هستند.
نظر کاربران
خوب من یکیشونو میدونم اون ماده بنفش همون جلبکه وبا تغیرات شیمیایی به این رنگ در میاد .. .