بزرگترین جاسوسان دنیا
ماجرای لو رفتن اطلاعات سری آمریکایی ها توسط اسنودن که یک پیمانکار امور دفاعی در آمریکا بود مدت ها در رأس اخبار قرار گرفت. در حالی که جنجال های خبری پیرامون این موضوع فروکش کرده؛ او توانسته مجوز اقامت موقت یکساله در مسکو را به دست بیاورد و با کمک آناتولی کوچرنا وکیل مدافع از سالن ترانزیت فرودگاه مسکو خارج شود.
مجله دانستنیها: ماجرای لو رفتن اطلاعات سری آمریکایی ها توسط اسنودن که یک پیمانکار امور دفاعی در آمریکا بود مدت ها در رأس اخبار قرار گرفت. در حالی که جنجال های خبری پیرامون این موضوع فروکش کرده؛ او توانسته مجوز اقامت موقت یکساله در مسکو را به دست بیاورد و با کمک آناتولی کوچرنا وکیل مدافع از سالن ترانزیت فرودگاه مسکو خارج شود.
اعطای این پناهندگی به گفته سخنگوی کاخ سفید ممکن است بر روابط آمریکا و روسیه سایه بیندازد و حتی ممکن است سفر اوباما به مسکو را لغو کند. با اینکه هنوز سرنوشت او به درستی مشخص نشده؛ اما تا همین جای کار هم سرنوشت او از بعضی پیشیانش بهتر است؛ کسانی که در سال های قبل اطلاعات محرمانه آمریکایی ها را شنود کرده یا لو داده بودند. فهرستی که چندان کوتاه نیست و تقریبا یک لیست بلندبالا به حساب می آید و بررسی دوباره مهمترین موارد آن می تواند جالب باشد.
دانیل السبرگ (1971)
او تقریبا قدیمی ترین افشاگر دنیای مدرن به حساب می آید. دانیل السبرگ که قبل از افشاگری تمایلات ضد جنگ داشت در سال 1971 فرصت را مناسب دید و این تمایلات را نشان داد. او یکسری کپی از اسنادی تهیه کرد که بعدا به اسناد پنتاگون مشهور شدند و حاوی اطلاعات جالبی درباره جنگ ویتنام بودند.
اسناد او که بعدا در نیویورک تایمز و دیگر روزنامه های مشهور چاپ شدند نشان می داد که دولتمردان آمریکایی در اوایل جنگ ویتنام فهمیده بودند که این جنگ منجر به پیروزی آنها نخواهد شد و هر چه بیشتر طول بکشد تلفات بیشتری خواهد گرفت. در حالی که این دقیقا برخلاف گفته های دولت بود و اطلاعات بعدی که در روزنامه های دیگر چاپ شد نشان داد دولت جانسون به صورت سیستماتیک در مورد منافع ملی و سیاست های آمریکا نه تنها به افکار عمومی بلکه به کنگره هم دروغ گفته بود.
با اینحال السبرگ محاکمه و به همراه همکارش روسو مجموعا به ۱۱۵ سال زندان محکوم شدند. اما کمی بعد اسنادی فاش شد که نشان می داد اطلاعات جمع آوری شده علیه آنها غیرقانونی بوده و آنها تبرئه شدند و السبرگ در سال ۲۰۰۶ به خاطر فعالیت های ضد جنگ برنده جایزه رایت لی و رهودی کهب رای فعالان و کنش گران زمینه های حقوق بشر، بهداشت حفظ محیط زیست، آموزش و صلح در سراسر دنیاست - شد.
مارک فلت (1971)
سال 1971 سالی پر از رسوایی های متعدد برای آمریکایی ها بود. مارک فلت، مامور اف بی آی در آن سال ها اسنادی را در اختیار خبرنگاران روزنامه واشنگتن پست گذاشت که بعدها به رسوایی واترگیت مشهور شد. ماجرا از این قرار بودکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، ماموران اف بی آی وارد ساختمان هتل واترگیت محل ستاد انتخاباتی حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا شده، دستگاه های شنود کار گذاشتند و دست به سرقت اسناد و مدارک زدند.
این کار با پیدا شدن نوار کاست توسط مامور هتل لو رفت و تصور بر این بود که این اقدامی توسط یکسری مامور خودسر بوده است اما اطلاعاتی که بعدا فلت با نام مستعار به خبرنگاران واشنگتن پست به نام های بابوودوار دوبرنشتاین داد مشخص کرد این کار با دستوری از مقامات بالا بوده است.
رسوایی ها تا آنجا پیش رفت که مشخص شد کنگره به استیضاح و برکناری نیکسون رأی خواهد داد و به همین دلیل او در شب ۸ اوت ۱۹۷۴ از سمت خود کناره گیری کرد. او اولین رئیس جمهور ایالات متحده بود که از سمت خود کناره گیری کرد.
در جریان رسوایی واترگیت، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا به جلوگیری از عدالت، سوء استفاده از قدرت و در نهایت تحقیر کنگره متهم شد. در ۸ سپتامبر ۱۹۷۴، جرالدفورد جانشین نیکسون او را عفو کرد. فلت تا سال ۲۰۰۵ هویت خودش را آشکار نکرد اما در آن سال اعلام کرد شخص لو دهنده اطلاعات او بوده است. فلت در سال ۲۰۰۸ از دنیا رفت.
کلین راولی (2002)
حملات 11 سپتامبر خسارت های زیادی به بار آورد و تروریست ها توانستند با عبور از موانع اطلاعاتی و پلیسی، این عملیات را اجرا کنند اما تحقیقات و افشاگری های بعدی نشان داد که اگر اهمال پلیس فدرال نبود شاید این حملات به وقوع نمی پیوستند.
کالین راولی کسی بود که بعد از این حملات و در سال 2002 با نوشتن یک نامه به رئیس پلیس فدرال، رابرت مولر، این موضوع را عمومی کرد. او در این نامه فاش کرد که چطور پرسنل دفتر مرکزی پلیس فدرال در واشنگتن هیچ اقدامی درباره یکی از متهمان پرونده به نام زکریا موسوی نکرده بودند.
موسوی تبعه فرانسه بود و قبل از این حملات، دفتر میدانی پلیس فدرال در مینه سوتا گزارش هایی از او به دفتر اصلی فرستاده بودند که نادیده گرفته شده بود. زکریا بعدا به جرم همدستی و طراحی این حملات توسط پلیس فدرال دستگیر، محاکمه و به زندان محکوم شد و این موضوع نشان داد که پلیس فدرال در نادیده گرفتن او تا چه حد دچار اشتباه شده است.
در گزارش دفتر مینه سوتا آمده بود که زکریا مشغول طرح ریزی حمله ای در خاک آمریکاست که شبیه حمله ناکام با هواپیمای ربوده شده به برج ایفل در سال ۱۹۹۴ خواهد بود.
راولی اسنادی را در این باره فاش کرد که غیرقابل انکار بودند و خشم عمومی علیه پلیس فدرال را برانگیخت. او یکی از چندین افسری بود که در این باره هشدار داده بودند. او بعدا در مقابل مجلس سنا و کمیته بررسی حوادث ۱۱ سپتامبر درباره اهمال دفتر مرکزی پلیس فدرال شهادت داد. روالی بعدها با استعفا از پلیس، به حزب دموکرات و فعالیت های سیاسی پیوست.
ویلیام ادواردبنی (2002)
مورد اسنودن اولین مورد درباره جمع آوری اطلاعات از روی شبکه های مختلف مثل اینترنت نبود. در سال 2002 ویلیام بنی که یک افسر ارشد اطلاعات در آژانس امنیت ملی آمریکا بود اطلاعاتی فاش کرد که نشان می داد این آژانس دست به جمع آوری غیرقانونی اطلاعات از شهروندان آمریکایی در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش پسر زده است.
او به طور مشخص از یک برنامه ویژه به نام ترایل بلیززر صحبت کرد که برای بررسی و تحلیل اطلاعات جابجا شده روی شبکه های ارتباطی مثل تلفن یا اینترنت در تمام جهان به کار می رفت.
کیرکویب افسر دیگر همین آژانس کمی بعد دست به افشاگری های مشابهی زد که تمام اطلاعات ادوارد بنی را تاییدمی کرد. بنی همچنین از شیوه های شنود شهروندان آمریکایی پرده برداشت و آن را با شیوه های سازمان هایی چون «کا گ ب» یا اشتازی و گشتاپو مقایسه کرد.
او در دوران ریاست جمهوری اوباما هم به نقد شیوه های جمع آوری اطلاعات در آژانس امنیت ملی پرداخت و یک بار پلیس فدرال در سال ۲۰۰۷ به خانه او حمله کرد. یک بار هم او در دادگاه حاضر شد، اما مدرکی علیه او به دست نیامد و او سوگند یاد کرد که آژانس امنیت ملی آمریکا دست به نقض هدفمند قانون اساسی این کشور می زند ودر یک کنفرانس هکری گفت دولت تقریبا تمام ایمیل های آمریکایی ها را شنود می کند.
کاترین گان (2003)
قبل از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 این کشور درصدد بود تا با موافقت شورای امنیت سازمان ملل طرح حمله به عراق را عملی کند؛ به همین منظور نه تنها به رأی اعضای دائم احتیاج داشت؛ بلکه می خواست رأی اعضای سیار این شورا در آن زمان را هم تحت تاثیر قرار دهد.
کاترین گان که در آن زمان مترجم رسمی زبان چینی به انگلیسی بود و برای سازمان جاسوسی انگلستان کار می کرد در جریان این نقشه قرار گرفت. ماجرا از این قرار بودکه او در ژانویه 2003 ایمیلی از یکی از اعضای آژانس امنیت ملی آمریکا دریافت کرد که در آن از او درخواست همکاری شده بود.
در این نامه از او خواسته بودند در یک عملیات مخفی و غیرقانونی در جهت نفوذ و کسب اطلاعات از دفاتر شش کشور آنگولا، بلغارستان، کامرون، شیلی، گینه و پاکستان شرکت کند و رأی آنها را به نفع آمریکا تغییر دهد.
آمریکا می خواست با تغییر رأی این کشورها حمله به عراق را با مجوز سازمان ملل انجام دهد اما گان به جای پذیرش این درخواست ایمیل را برای نشریه آبزرور فرستاد چون این کار برخلاف کنوانسیون های رسمی و بین المللی بود.
او بعدا در مصاحبه ای گفت این کار را با وجدان آسوده انجام داده و هدفش جلوگیری از جنگ بوده است. این افشاگری باعث شد شورای امنیت هیچگاه مجوز رسمی حمله به عراق را صادر نکند اما آمریکا با استناد به قطعنامه ۱۴۴۱ این شورا به همراه همپیمانانش سرانجام به عراق حمله کرد. بعد از آن گان از محل کارش اخراج و بازداشت شد اما سرانجام بعد از محاکمه، بی گناه تشخیص داده و آزاد شد.
جوزف داربی (2004)
بعد از جنگ عراق بسیاری از کارکنان سابق دولت صدام حسین و افراد مرتبط با القاعده یا مظنونان احتمالی به زندان ابوغریب فرستاده شدند اما طولی نکشید که رسوایی شکنجه و سوء استفاده جنسی از این زندانیان باعث فشار سیاسی بسیاری بر آمریکا شد. عامل اولیه این رسوایی کسی نبود به جز جوزف داربی گروهبان که به عنوان نیروی ذخیره ارتش ایالات متحده در ابوغریب کار می کرد.
او در نامه ای که در ژانویه 2004 به تیلور پیرسون بازرس ویژه جرائم نظامی ارتش آمریکا نوشت، ماجرای شکنجه و بدرفتاری جنسی با سربازان آمریکایی را لو داد. نامه او به همراه دو دیسک فشرده از عکس های اعمال انجام شده در ابوغریب بود.
این نامه آغاز تحقیقاتی بود که به رسوایی زندان ابوغریب مشهور شده. داربی در این نامه درخواست کرده بود نامش ناشناس بماند ولی این اتفاق نیفتاد. دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا در شهادتش مقابل مجلس سنا نام او را عمومی کرد.
بسیاری این اقدام را نوعی انتقام جویی از داربی تلقی کردند هر چند رامسفلد هرگز چنین چیزی را نپذیرفت. بعد از آن جوزف داربی و خانواده اش به خاطر آزار و اذیت تحت برنامه حفاظت از شهود ارتش قرار گرفتند و هنوز تحت حفاظت این برنامه زندگی می کنند. این افشاگری باعث محاکمه و زندانی شدن ۱۱ عضو ارتش این کشور و برکناری چندین مقام رسمی شد.
بردلی مننینگ (2010)
نام بردلی مننینگ با ویکی لیکس گره خورده است؛ چون اعتراف کرده که 750 هزار سند نظامی و دیپلماتیک را در سال 2010 در اختیار این گروه افشاگر قرار داده. البته او در دادگاه گفته که از این کارش قصد ضربه زدن به امنیت ملی را نداشته و فقط می خواسته بحث هایی را درباب اخلاق در سیاست خارجی ایالات متحده راه بیندازد.
مورد مننینگ را می توان جدی ترین مورد درز اطلاعات طبقه بندی شده در تاریخ ایالات متحده دانست که او را با اتهام های اساسی روبرو کرده است. البته بسیاری او (بردلی) را قهرمانی می دانند که کارش باعث شعله ور شدن اعتراض های بهار عربی شده و بسیاری هم او را وطن فروشی می دانند که اطلاعات سری کشورش را افشا کرده است. نام مننینگ در فهرست نهایی جایزه صلح نوبل بوده و هوادارانش برای راهیابی او امضا جمع می کردند.
افشاگری و دستگیری او غوغای فراوانی ایجاد کرد و فیلیپ کراولی سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا در اعتراض به نحوه برخورد وزارت دفاع با او از مقامش استعفا کرد. کراولی که به شرایط سخت نگهداری او اعتراض داشت در یک نشست گفت که مننینگ همان جایی است که باید باشد اما نحوه نگهداری مننینگ احمقانه و غیرسازنده است. اشاره او به نگهداری مننینگ در زنجیر بود که ارتش دلیل آن را جلوگیری از خودکشی او عنوان کرد. دادگاه رسیدگی به اتهامات او پایان نیافته اما همین اخیرا او از یکی از مهمترین اتهاماتش یعنی جاسوسی و کمک به دشمنان تبرئه شد. این مهمترین و جدی ترین اتهام او بود که می توانست مننینگ را تا پایان عمرش در زندان نگه دارد.
نظر کاربران
نامردا پس من چی