شعبده بازهایی که سر فرعون بزرگ را شیره می مالیدند
شعبده بازهای مصری در دوران باستان یکی از مهم ترین و معروف ترین های زمان خودشان بودند. شعبده بازی برای مصری ها کاربردهای مختلفی به جز سرگرمی داشت. آنها برای ساخت سازه های غول پیکرشان، اجرای مراسم مذهبی و خیلی مسائل روزمره دیگر از شعبده و تردستی استفاده می کردند. شخص فرعون از همه بیشتر به تردست ها بها می داد. او یک شعبده بالز مخصوص داشت که باید هر زمان که اراده می کرد برایش فیل هوا می کرد! داستان شعبده بازهای مصر باستان شالوده خیلی از شعبده های دنیای مدرن را هم بنا کرده اند. داستان معروف ترین شعبده ها را از دست ندهید.
ساختمان سازهای شعبده باز
در دوران مصر باستان نان شعبده بازها حسابی در روغن بود اما کار آنها لزوما سرگرم کردن مردم نبود. بعضی های شان شغل های خیلی مهمی داشتند. مثلا گروهی که در خدمت کاهن بزرگ معبد بودند، باید کاری می کردند تا حکم های صادر شده توسط کاهنان واقعی تر به نظر برسد. آنها چند بار ایده هایی که به ذهن شان می رسید را در جلسه های محرمانه آزمون و خطا می کردند و هر وقت جواب نهایی به دست می آمد، آنها را در جزوه ای نوشته و ایده شان را مو به مو اجرا می کردند. این ایده ها در بعضی صفحه های پاپیروس که از آن دوران به جا مانده دیده می شود.
شعبده بازها با استفاده از الوارهای خوب، آب و احتمالا کمی روغن به سادگی آن را حرکت داده بودند. هنوز چند کار دیگر باقی مانده بود. تعدادی از شعبده بازان که با بنایی آشنایی داشتند بخش هایی از بنای فرعون را به صورت صیقلی ساخته بودند، به طوری که شب ها نور ماه را کاملا منعکس می کرد. بعد هم روی بخش هایی از زمینه، «آینه» کار می گذاشتند تا بخش هایی از اطراف بنا و روی زمین روشن شود. آنها با همین شیوه می توانستند شعبده های جدیدی را شکل بدهند. مثلا درخت ها را روشن می کردند یا نور را به نقطه که می خواهند، بتابانند. با همین شیوه هر چند وقت یک بار کار عجیبی کرده و آن را به قدرت فرعون نسبت می دادند. این شعبده بازها با یکسری تردستی ساده، دل مردم ساده لوح را به دست می آوردند و پول زیادی هم از این راه به جیب می زدند.
ولی ماجرا در اصل چیز دیگری است
«گیب سون» در کتابش می نویسد: «موجود طنابی شکلی که شعبده باز به دیگران نشان می داد، در بسیاری از موارد مار نبوده است. در جاهایی گفته شده که تردست ها سراغ نمونه های بدون زهر می رفتند یا سم شان را پیش از اجرای نمایش خالی می کردند. این یک ایده کلی است که احتمالا نمی توانست باعث شگفتی فرعون یا کاهنان معبد بشود چون در آن زمان می دانستند که یک نفر چطور می تواند سم مار را از بدنش خارج کند. پس باید اتفاق شگفت آور و خاصی اتفاق می افتاد.» اما این اتفاق چه بود؟
«والتر گیبسون» می گوید: «یک ایده وجود دارد که می گوید، آن جانورها اصلا مار نبودند. بلکه کرم هایی بودند که به اندازه های بزرگی رسیده بودند. این نژاد خاص که فقط در بعضی کتاب های شعبده بازها نشانه هایش را می بینیم در محل های خاصی پرورش داده شده و آن قدر بزرگ می شدند تا به اندازه یک بچه مار واقعی بشوند. بعد هم بدن شان آرایش می شد تا شبیه مار شوند. این شکل و شمایل عجیب مارهای شعبده باز که شبیه مارهای معمولی نبودند نه تنها باعث طرد شدن شان نمی شد بلکه موجب می شد تا به این شعبده بازها به چشم «موجودات ماورایی» نگاه شود که می توانستند مارهایی با شکل و شمایل عجیب را ظاهر کنند.»
«چراغ جادویی که با دست کشیدن و پاک کردنش ناگهان یک غول بزرگ ظاهر شده و می تواند سه آرزوی هر کسی را برآورده کند.» این افسانه را همه ما بارها شنیده ایم و این طور فکر می کنیم که این فقط یک داستان زیبای قدیمی است اما اصل ماجرا چیز دیگری است. چراغ جادویی که با حرکت دادن و تمیز کردنش یک غول بزرگ بیرون آمده و کارهایی عجیب انجام می دهد، یک ماجرای واقعی است. شعبده بازهای مشهور دنیای باستان به خصوص در مصر همیشه چراغ های روغنی مخصوصی داشتند که نسل اندر نسل به ارث می بردند. این چراغ ها ظاهری شبیه چراغ روغنی هایی داشتند که خیلی از مردم برای روشن کردن خانه های شان استفاده می کردند. در مواقع عادی داخل محفظه این چراغ ها پر از روغن می شد و فتیله کوچکی هم روی آن قرار می گرفت. این چراغ ها اما تفاوت هایی در ظاهر داشتند؛ بزرگ تر بودند و یک در هم برای شان تعبیه شده بود که شکل و شمایل عجیبی داشت.
شعبده بازهای قهار برای این که مردم یا فرعون را شگفت زده کنند، در هنگام شب و هنگامی که هوا حسابی تاریک می شد با اجرای یک شعبده عجیب برای خودشان شهرت و آسایش می خریدند. ولی ماجرا از چه قرار بود؟ شعبده بازها جز چراغ جادویی یک طاقه پارچه چند متری نیز همراه شان داشتند تا بتوانند تصویر غول را روی آن بیندازند. البته این ابزار اصلی کارشان نبود و بارها پیش می آمد که بدون پارچه بوده و غول را روی دیوار ظاهر می کردند. تمام رمز کار در نوری نهفته بود که از داخل چراغ بیرون می آمد. آنها از ماده ای برای روشن کردن چراغ های شان استفاده می کردند که بیشتر از روغن، روشنایی داشت. به همین دلیل هم گفته می شود که در بعضی مناطق از نفت، قیر یا بعضی دیگر از مشتقات نفتی که به صورت طبیعی روی زمین جاری می شد، استفاده می شد.
در قدم بعدی، موانعی در اطراف چراغ قرار می دادند تا نور را در یک جهت خاص متمرکز کنند. در مرحله بعدی خودشان یک کلاه جدید بر سر گذاشته و صدای یک غول یا موجودی ماوراء الطبیه را به وجود می آوردند. مردم ساده دل و فرعون که سایه به وجود آمده روی دیوار را می دیدند، شگفت زده شده و خیال می کردند که با یک پدیده عجیب طرف هستند. این شعبده به جز مصر در یونان و هند هم اجرا می شد و تا قرن ها، شعبده بازهای سلطنتی راز آن را سینه به سینه نقل می کردند اما روش اجرای آن در هر جایی با بقیه مناطق تفاوت هایی داشت. مثلا در بعضی نقاط هند، پ رده را مابین تماشاچیان و مردم قرار می دادند یا گاهی غول در نقش جن یا روح مردگان ظاهر می شد تا دستوراتی از آن دنیا سوغات بیاورد.
علاءالدین در راه اروپا
اسرار شعبده غول چراغ جادو تا قرن هجدهم، همچنان در دست شرقی ها بود اما یک فرانسوی به نام «آنتونی گالار» در سال ۱۷۰۴ میلادی نسخه ای از هزار و یک شب را ترجمه کرد که باعث شد ایده های جدیدی برای سرگرمی به ذهن اروپایی ها برسد. یکی از مهم ترین ایده ها مربوط به «غول چراغ جادو» بود، واژه ای که اصلا نمونه اش در زبان فرانسوی وجود نداشت و تا به حال پدیده ای شبیه به آن هم کشف نشده بود. یکی از خوانندگان پیشنهاد داد برای بهتر کردن حال امپراتور که آن روزها حسابی دمغ شده بود، یک غول را ظاهر کنند. این غول که قرار بود در خدمت امپراتور قرار گرفته و با برآورده کردن آرزوها، باعث دلخوشی او شود، یک اسم جدید پیدا کرد. «جینی» که بعدها در انیمیشن های کمپانی والت دیزنی هم استفاده شد، نام غول چراغ جادو بود که از دنیای دیگری آمده و می توانست آرزوها را برآورده کند. این کلمه بعدها به عنوان یک معادل برای «جن» استفاده شد. اما این غول بزرگ قرار بود دقیقا چه کار کند؟
نظر کاربران
واقا وجود دارد؟؟؟؟؟؟؟
باحال بود