طنز؛ محتسب تیز است
علي هديه لو در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
«اگرچه باده فرحبخش و باد، گلبیز است»
مخور عزیز من این چیزها، مخور، جیز است
اگرچه موسم مستی ست، آبدوغ بخور
مکن حواله به چیزی، که محتسب تیز است
مکن به قصد سفر رو به سوی وادی عشق
که لاستیک کچل گشت و جاده هم لیز است
فضا، فضای عجیب رقابت است رفیق
چه جور عرض کنم، وضع چیز در چیز# است
نه در امان زمانه ست آنکه در رشت است
نه در پناه و رها آنکه اهل تبریز است
ز جمع اهل سیاست دلا کناره بجو
که موج آن دژم و ساحلش بلاخیز است
مشو به شیوهی اخلاق، شمع اهل ادب
«که همچو چشم صراحی زمانه خونریز است»
به هر فشار که آمد، ترانهای رویید
ز بسکه دل ز غم و درد و داغ لبریز است
گرفتهاند تو را قاب، عکسهای جدید
میان خندهی تلخی که گریهآمیز است
* منظور «شیر تو شیر» بود که ضرورت قافیه نگذاشت
مخور عزیز من این چیزها، مخور، جیز است
اگرچه موسم مستی ست، آبدوغ بخور
مکن حواله به چیزی، که محتسب تیز است
مکن به قصد سفر رو به سوی وادی عشق
که لاستیک کچل گشت و جاده هم لیز است
فضا، فضای عجیب رقابت است رفیق
چه جور عرض کنم، وضع چیز در چیز# است
نه در امان زمانه ست آنکه در رشت است
نه در پناه و رها آنکه اهل تبریز است
ز جمع اهل سیاست دلا کناره بجو
که موج آن دژم و ساحلش بلاخیز است
مشو به شیوهی اخلاق، شمع اهل ادب
«که همچو چشم صراحی زمانه خونریز است»
به هر فشار که آمد، ترانهای رویید
ز بسکه دل ز غم و درد و داغ لبریز است
گرفتهاند تو را قاب، عکسهای جدید
میان خندهی تلخی که گریهآمیز است
* منظور «شیر تو شیر» بود که ضرورت قافیه نگذاشت
پ
نظر کاربران
عالی بود عالی