طنز؛ بانک اینجا مثل لاس وگاس نیست
در هفتهای که گذشت، اگر به شعب برخی بانکها مراجعه میکردید چنان مثل مور و ملخ داخل شعبهها جمعیت موج میزد که فکر میکردی یا بانک ورشکسته شده و مردم پولشان را میخواهند یا بانکها دارند پول خیرات میکنند.
در هفتهای که گذشت، اگر به شعب برخی بانکها مراجعه میکردید چنان مثل مور و ملخ داخل شعبهها جمعیت موج میزد که فکر میکردی یا بانک ورشکسته شده و مردم پولشان را میخواهند یا بانکها دارند پول خیرات میکنند. اما جریان چه بود؟ بانک مرکزی اعلام کرد که بانکها باید سود سپردهها را کم کنند و بانکها هم از آخرین فرصتها استفاده میکردند تا قبل از زمان اجرایی شدن دستور بانک مرکزی قرارداد جدید با مشتریان با همان سودهای بالا ببندند.
سود ۱۶درصد که اگر دست بزنی یا نزنی عوض نمیشود. ۱۸درصد که ۱۰ میلیون تومان را نمیتوانی دست بزنی بقیه را میتوانی دست بزنی. سود ۶ درصد که هر چی خواستی میتوانی بزنی. وقتی هم از متصدی بانک درخواست راهنمایی بیشتر میکنی یک دفترچه ۲۰۰ برگ جلوی رویت میگذارد تا مطالعه کنی. ریسک بعدی هم که روی خود بانک است یعنی مثلا موسسه احسانپور اصل ۲۴ درصد سود میدهد اما از قیافه مدیرعاملش مشخص است که چمدانها را جمع کرده و آماده پرواز به ونکوور است. از آن طرف فلان بانک دولتی ۱۱ درصد سود میدهد اما از لحاظ تسهیلات سُم خر هم به مشتری نمیدهد. در اینجا اگر ریسکپذیر باشید به سمت احسانپور اصل میروید اما اگر محافظه کار باشید به سمت بانک دولتی. حالا خود احسانپور مجوز دارد یا خیر یا شعبهای که شما رفتهاید معتبر هست یا تقلبی هم از دیگر هیجانات سپردهگذاری است.
البته مشخص نیست بعد از اجرایی شدن مصوبه بانک مرکزی در صورتیکه کل بانکها دارای سود یکسانی شوند براساس کدام معیار باید بانکی را برای سپردهگذاری انتخاب کرد؟ لاکچری بودن متصدیان بانک یا بهتر بودن صدای آن خانمی که میگوید شماره ۳۳ به باجه هفت؟
ارسال نظر