مرد معلولی که دست تنها تپه را کند و جاده ساخت
در یک ماجرای عجیب و باورنکردنی، یک مرد هندی تنها با استفاده از ابزار ابتدایی و پیش پاافتاده سه سال صرف ساخت جاده از میان یک تپه کوچک در مقابل خانه اش کرد.
ساسی که به سختی میتواند راه برود و دست راستش را حرکت دهد سه سال از عمرش را صرف کندن یک جاده خاکی ۲۰۰ متری از میان تپهای در نزدیکی خانه اش کرده بنابراین دوباره توانست از خانواده اش حمایت کند. ساسی از ۱۵ سالگی به کار بالا رفتن از درخت نارگیل مشغول بوده، اما یک روز در ۱۸ سالگی از درخت پایین افتاد و سمت راست بدنش فلج شد و ماهها گذشت تا اینکه توانست دوباره بدنش را حرکت دهد. پسرانش مجبور شدند مدرسه را رها کنند تا بتوانند کار کنند و از خانواده حمایت کنند درحالیکه پدرشان روی تخت افتاده بود و سالها طول کشید تا بتواند دوباره بایستد. پس از سالها درمان و فیزیوتراپی، ساسی توانست دوباره راه برود کنترل دست راستش را به دست آورد.
اگرچه هنوز یک فرد ناتوان بود و هرگز نمیتوانست از درخت نارگیل بالا رود، اما میخواست نان آور خانواده اش باشد؛ بنابراین یک روز ایده خرید یک سه چرخه به ذهنش رسید که میتوانست سوار شود و به شهر نزدیک برود و بلیتهای قرعه کشی بفروشد. تنها چیزی که نیاز داشت حمایت مالی از سوی مسئولین محلی بود. او از دولت محلی درخواست مقداری پول کرد تا بتواند سه چرخه بخرد، اما آنها فقط به او خندیدند و از او پرسیدند که آیا میخواهد تپه خاکی مقابل خانه اش را پرواز کند؟ ساسی که فکر کرد این مشکل قابل حل است ۱۰ سال صرف نامه نگاری و درخواست مجوز و التماس مسئولین برای ساخت جادهای در مقابل خانه اش کرد، اما هیچکس به او کمکی نکرد.
در سال ۲۰۱۳ ساسی پس از اینکه همه ناامیدش کردند تصمیم گرفت خودش همه چیز را به دست بگیرد و جاده بسازد. او فقط میتوانست به ابزارهای سادهای که داشت متکی باشد مثل بیل و کلنگ و ناتوانی فیزیکی همه چیز را بسیار سختتر میکرد، اما او مصمم بود به خودش و دیگران ثابت کند که میتواند این کار را انجام دهد.
ساسی میگوید: «من هیچ ایدهای نداشتم که این کار کی تمام میشود. من فقط میدانستم که باید جاده بسازم. هرروز کارم را ساعت ۵ صبح شروع میکردم و تا ۸ و نیم که هوا گرم میشد کار میکردم سپس دوباره ۳ و نیم عصر کارم را از سر میگرفتم و تا شب ادامه میدادم.»
باوجود عزمی که داشت ساسی پس از شروع کارش زود به زحمت میافتاد. اندامهای نیمه فلجش توانایی کار سخت نداشتند و تعادلش را هنگام کار از دست میداد و نمیتوانست از ابزار خوب استفاده کند و اغلب میافتاد. بارها آسیب دید. اما در نهایت سعی میکرد بلند شود و کارش را ادامه دهد. مردم محلی به او میخندیدند و میگفتند دیوانه است. اما با گذشت زمان و پیشرفت قابل ملاحظه برخی از همسایگانش متوجه شدند که او ممکن است جاده را تمام کند و به جای تاسف شروع به تشویقش کردند.
سه سال طول کشید تا با حدود شش ساعت کار در روز ساسی توانست تپه را بکند، اما پس از ناپدید شدن تپه با یک تیربرق روبرو شد که مجبور بود آن را جابجا کن، اما برای این کار به کمک مقامات محلی نیاز داشت. اما آنها باز هم به او کمک نکردند. شاید، چون نمیخواستند کمک کنند ساسی سه چرخهای که نیاز داشت بخرد یا شاید فقط برایشان مهم نبود، اما بعد از اینکه داستان ساسی در اینترنت منتشر شد فشار مردم آنها را مجبور به موافقت کرد. بهترین بخش داستان این است که در نهایت ساسی هیچ نیازی به پول مسئولین نداشت. افرادی که در اینترنت داستان او را شنیدند یک سه چرخه به عنوان هدیه برایش تهیه کردند.
ارسال نظر