طنز؛ تتلیتیها را نریزید توی نواصولگراها
روز شنبه دکتر سردار کاپیتان شهردار قالیباف نامهای منتشر کردند و در آن گفتند که جریان اصولگرایی دیگر کهنه شده و نیاز به بازسازی دارد و با حفظ اصول، باید افراد و جهتگیریهای این جریان عوض شود. فقط نمیدانیم چرا نامهشان را خطاب به جوانان نوشتند؟
وقتی از جوانان حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
روز شنبه دکتر سردار کاپیتان شهردار قالیباف نامهای منتشر کردند و در آن گفتند که جریان اصولگرایی دیگر کهنه شده و نیاز به بازسازی دارد و با حفظ اصول، باید افراد و جهتگیریهای این جریان عوض شود. فقط نمیدانیم چرا نامهشان را خطاب به جوانان نوشتند؟ چون جوانترین بخش اصولگرایان، تیم آقای احمدینژاد هستند که البته خود اصولگرایان به این طیف میگویند سمت ما نیا. بعد از آنها جوانترین گزینهای که بهش بر میخوریم آقایان بذرپاش و زاکانی هستند که خب شما اگر جرات دارید با شیر گرسنه، کُشتی با چوخه بگیرید، حتما جرات این را هم دارید که به آقای زاکانی بگویید جهتگیریها و مواضعشان را عوض کنند. بعد از آن هم میرسیم به امثال موتلفه که اگر پدربزرگ مرحوم من زنده بود، جای پسر این عزیزان بود! اگر هم منظور، طرفداران اصولگرایانی است که در جشن خبرگزاری فارس بودند، از شما خواهش میکنیم تتلیتیها را نریزید توی مدیریت جهادیها!
خلاصه که جامعه هدفتان را درست انتخاب کنید، وگرنه آخرش نامهتان به جای جوانان، ممکن است برسد به دست دربان سفارت سوییس.
یه دفعه بگو سند رو نمیکنم!
کلا به نظر میرسد ستاره این هفته اخبار کشور، قالیباف باشد. هرجا هم که خودش نیست، صحبتش هست. آقای میرسلیم مجددا درباره انتخابات صحبتهایی مطرح کردند که در آنها به آقای قالیباف هم اشاره شد. (حالا رئیسی را میگوییم رایش قابل توجه بوده، ولی واقعا میرسلیم با چهارتا و نصفی رای باید ۳۷ مصاحبه درباره انتخابات انجام بدهد؟ انصاف است؟) میرسلیم تاکید کرد که اگر انتخابات به دور دوم میکشید و دور دوم هم بین او و قالیباف بود، تخلفات مالی قالیباف را رو میکرد. یعنی فرض کنید از جمع ۳۵ میلیون رای دهنده، روحانی و رئیسی زیر یک میلیون رای بیاورند. ۳۴ میلیون رای بین قالیباف و میرسلیم تقسیم شود. رایهایشان هم نزدیک به هم باشد که بروند دور دوم که آنجا آقای میرسلیم بخواهد تازه پرونده رو کند. خب عزیز من اگر نمیخواهی پرونده رو کنی چرا بهانه الکی میآوری؟
با پرچانه از ۱۴۰۰
راستش ما هرچه سعی کردیم این بخش را هم به آقای قالیباف مرتبط کنیم نشد. آقای باهنر گفتهاند: «میترسم در انتخابات ۱۴۰۰ یک «حراف» رای بیاورد». ولی خب چون آقای قالیباف اهل حرف زدن نیست و مرد عمل است و قبلا هم ثابت کرده تا بقیه بخواهند دو دقیقه حرف بزنند و وقت تلف کنند، ایشان از دو طرف میریزد و قضیه را جمع میکند، این بند به ایشان نمیچسبد.
اما با وجود فهم و تجربه سیاسی که مردم ما پیدا کردهاند، چطور ممکن است یک حراف رییسجمهور شود؟ به نظر ما تنها راهش این است که طیفهای شکستخورده انتخابات، برای ۱۴۰۰ یک نفر حراف را بیاورند که هر نامزدی هرچه گفت، این شروع به صحبت کند و از پنج دقیقه فرصت قانونیاش، ۴۵دقیقه را صرف پاسخ دادن به نامزد رقیب کند و بعد تازه صحبتهای اصلی خودش را کلید بزند. خلاصه این قدر حرف بزند که مردم بگویند «بابا بس کن دیگه. بیا رییسجمهور شو، فقط صدات نیاد!» آن طرف هم بپذیرد و رییسجمهور شود و چون کلا قول و وعده یک چیزی است مال قبل از انتخابات، دوباره شروع به صحبت کند. خلاصه که از الان به رییسجمهور بعدی اعلام میکنیم حتی اگر حراف هم هستی، به وعدههایت پایبند باش.
ارسال نظر