۶ رخداد مهم در کتابهای تاریخ که واقعیت ندارند
گاندالف می گوید:” داستان های خوب به تزیین و آرایش ناچیزی نیاز دارند” و این موضوع اگر چه در مورد کتاب های داستان صدق می کند اما تاریخ هیچ اهمیتی به حرف های آقای گاندالف نمی دهد.
۱- شکسپیر یک اثر هنری نیز ننوشته و نویسنده ی این آثار شخص دیگری بوده است
شکسپیر در شهری که مرکز خرید و فروش گوسفند بود به دنیا آمد و به نظر می رسد که در چنین محیطی کسی نمی توانسته به چنان دانشی دست یابد که بتواند چنین توصیفات دقیق و پرجزییاتی از دنیای سیاست، دادگاه های عمومی و فرهنگ سایر کشورها ارائه دهد.
علاوه بر این هیچ یک از آثار او امضای مشابهی ندارند و در پایان بسیاری از آثار شکسپیر امضاهای متفاوتی وجود دارد و اسم خانوادگی او به اشکال متفاوتی مانند «Shakespeare»، «Shake-speare» و یا حتی «Shak-spear» نوشته شده است. بسیاری نیز این تئوری را رد می کنند اما اشخاصی مانند چارلی چاپلین، مارک تواین و زیگموند فروید آن را پذیرفته اند.
۲- مار ی آنتوانت به کشاورزان نگفت که کیک بخورید
ادعا شده که روزی روزگاری ملکه ماری آنتوانت به مردم فقیر و رعیت روستایی تحت حاکمیت خود چنین گفته است:"اگر نان ندارند بگذارید کیک بخورند".
اما در واقع این جمله را اولین بار ژان ژاک روسو از زبان یک پادشاه نقل کرده است. در واقع این جمله نمی توانسته از زبان ماری آنتوانت بیرون بیاید زیرا در آن زمان وی تنها ۹ سال داشته و هنوز در اتریش زندگی می کرده است. برخی دیگر نیز بر این باورند که وی این سخنان را بر زبان آورده اما قصد مسخره کردن و توهین به آن ها را نداشته است. در آن دوران نانوایی ها موظف بودند بر طبق قانون در مواقع بحرانی قیمت نان را کاهش دهند. شاید هم منظور ماری آنتوانت همین موضوع بوده باشد.
۳- اهرام ثلاثه مصر توسط برده ها ساخته نشده اند
هرودوت اولین کسی بود که در مورد ساخته شدن اهرام ثلاثه مصر به دست برده ها نوشت اما این تاریخ نویس باستانی سال های بسیاری بعد از ساخته شدن اهرام مصر به دنیا آمده بود.
در اوایل دهه ی ۱۹۹۰ باستان شناسان قبرهای افرادی را پیدا کردند که در ساختن اهرام مصر نقش داشتند. آن ها با احترام تمام دفن شده بودند و فاصله ی زیادی با مقبره فرعون خود نداشتند. بررسی اسکلت های مومیایی شده آن ها نشان می داد که این افراد تغذیه بسیار خوبی داشته و ساعات کاری مشخصی داشته اند. بنابراین حقیقت بسیار مشخص است: آن ها کارگر بوده اند نه برده .
۴- مجسمه ی ابوالهول مدت زمان زیادی قبل از این که ناپلئون به مصر لشکرکشی کند بینی خود را از دست داده بود
یک باور عمومی نادرست تاریخی وجود دارد مبنی بر این که در زمان لشکرکشی ناپلئون به مصر (۱۸۰۱-۱۷۹۸ میلادی) او به سربازانش دستور داده که از مجسمه ی ابوالهول به عنوان نشانه ای برای تیراندازی استفاده کنند و به همین دلیل این مجسمه ی غول پیکر بینی خود را از دست داده است.
در واقع قبل از این که ناپلئون به مصر بیاید مجسمه ی ابوالهول بینی خود را از دست داد بود و این موضوع توسط جهانگردان فرانسوی که سال ها قبل از ورود ناپلئون به مصر به این مناطق به تایید رسیده بود. برخی نیز بر این باورند که بینی مجسمه ی ابوالهول توسط یک افراطی عرب در قرن ۱۴ میلادی شکسته شده است.
۵- کتابخانه ی اسکندریه قبل از وقوع آتش سوزی بزرگ از بین رفته بود
بر اساس گفته های کتب تاریخی هزاران دست نوشته و کتاب خطی گران بها که حاوی دانش بشری بودند در جریان حمله ی جولیوس سزار به شهر اسکندریه مصر سوزانده شدند. چیزی که در واقعیت اتفاق افتاده این بوده است که چیزی در این کتابخانه باقی نمانده بود که سزار بخواهد آن را بسوزاند. سال ها قبل از لشکرکشی او به اسکندریه، کتابخانه ی بزرگ و مشهور این شهر توسط یک دشمن دیگر به سختی آسیب دیده بود و سال ها قبل تر از آن نیز متعصبان مذهبی کتابخانه را ویران کرده بودند.
دلیل واقعی از بین رفتن کتابخانه ی اسکندریه کاملاً مادی بوده است بدین ترتیب که با کاهش بودجه ی این کتابخانه به صورت تدریجی کتابخانه دچار افول شده و در نهایت به ویرانه تبدیل شده است. هزینه های تحقیقات قطع شد و دانشمندان خارجی از ورود به کتابخانه منع شدند و از کتابخانه ی بزرگ اسکندریه تنها متروکه ای به جا ماند.
متاسفانه جز در کتاب های هومر در هیچ منبع دیگری به جنگ تروآ و افسانه های آن اشاره نشده است. همین موضوع باعث شده که افسانه ها و داستان های غیرواقعی زیادی به داستان اصلی اضافه شود. برخی از محققان تاریخی بر این باورند که در واقع هیچ اسب تروآیی وجود نداشته و در واقع یک دژکوب یا وسیله ای نظامی و بزرگ بوده که به اسب شباهت داشته که معمولاً اسم حیوانات را بر آن ها می گذاشتند. برخی دیگر نیز بر این باورند که اسب تروآ در واقع یک زلزله بوده که دیوارهای شهر تروی را ویران کرده است. در هر صورت به نظر می رسد که داستان اسب تروآ تنها یک داستان ساختگی و افسانه باشد.
نظر کاربران
خیلی جالب بود مخصوصا مورد اول
چرا اسب تروآ شطرنجیه؟