طنز؛ چهکسی دفتر ریاست جمهوری مرا جابهجا کرد؟
یکی از معلمهای دبیرستانم داستان مردی رو تعریف میکرد که در بازار شهرشون شروع به روزنامهفروشی میکنه. هر روز اون مرد و رقیبش از دو سمت بازار شروع به فروش روزنامه میکردن و در میانههای بازار به همدیگه میرسیدن.
یکی از معلمهای دبیرستانم داستان مردی رو تعریف میکرد که در بازار شهرشون شروع به روزنامهفروشی میکنه. هر روز اون مرد و رقیبش از دو سمت بازار شروع به فروش روزنامه میکردن و در میانههای بازار به همدیگه میرسیدن.
بعد از مدتی، روزنامهفروش مذکور برای جلو افتادن در این رقابت، تصمیم میگیره که اول، کل بازار رو روزنامه پخش کنه و بعد از اتمام روزنامهها، برای دریافت مبلغشون برگرده. بهاین ترتیب، مرد روزنامهفروش با همین راهکارهای خلاقانه به یکی از بزرگترین کارخونهدارهای دنیا تبدیل میشه. کاری با شکل مضحک داستان و سوالاتی از جمله اینکه «از کجا معلوم برگشتنی پولش رو بدن و نزنن زیرش؟»، «سود اون زمان تاخیر پولش چی میشه؟»، «پس چرا همون اول نرفته منطقی رقیبش رو بکشه؟» و «این خارجیها چرا اینجوری هستن؟» ندارم، بحث من اینه که چرا با این همه پدیده خلاقی که در مملکت خودمون داریم، معلم ما به ذکر نمونه خارجی پرداخته؟! مثلا شما همین نمونه اخیر رو تامل بفرمایید. دفتر ریاستجمهوری سابق، شماره حسابی برای دریافت کمکهای مردمی منتشر کرده.
گفته شده قراره از مبلغ دریافتی برای ساخت ساختمان محافظان یا به قولی دفتر فرهنگی-اجتماعی ريیسجمهور سابق استفاده بشه. یعنی همین ماجرا رو اگر همون کارخونهدار با اون داستان عجیب و غریبش بشنوه مطمئنا این سطح از خلاقیت و نبوغ رو بر نمیتابه و ربطش میده به فضای سورئال سینمای هند. به هرحال از زوایای مختلفی میشه به این مساله پرداخت. یکی اینکه چقدر خوبه که دولت بهار فضایی ایجاد کرده که ما با استفاده از الفاظ اسبق و سابق جایگاه مسئولان قبلیمون رو حفظ کنیم. مثلا ریاستجمهوری سابق، رفیق جینگ ریاستجمهوری سابق، محمود یاکوزای سابق (از پررنگهای خدوم دولت قبل و محلههای تورنتو) و غیره. دیگه اینکه انجام این قبیل کارها مزایای زیادی داره و کلی برای سلامت پوست و بهداشت دهان و دندان ما مفیده.
مثلا ما میتونیم با واریز ۴۵۵۰۰ تومن یارانهمون، اقدام فرحبخش ريیسجمهور سابق رو جبران کنیم. البته در عوض باید ایشون هم قول بِدن مثل ما تا سوراخ پنجم کمربندش تو قرض و بدهی و بیکاری فرو برن و کاسه چه کنم چه کار کنم تو منو نشناختی دست بگیرن. یا مزیت دیگهای که اینگونه اقدامات دولت قبل داره اینه که با این حرکات همچنان خودشون رو روی صحنههای سیاسی نگه میدارن و ما با طیب خاطر میتونیم صحنهها رو رد کنیم! به هرحال احتمال ميدیم بهزودی شاهد چنین درخواستهایی از سمت رسانههای دولت قبل در فضای مجازی باشیم: ارائه شماره حساب برای واریز کمکهای مردمی به جهت هزینه شارژ همان ساختمان قبلی؛ ارائه شماره حساب برای تهیه یک دستگاه چرخ خیاطی کاچیران، یکسری کامل ظروف آرکوپال و نیمست طلا با ذکر این نکته که «مردم عزیز و شریف، سبُک برداشتیم تو خرج نیفتید»؛ ارائه شماره حساب بهمنظور تهیه نیم کیلو تخمه برای بازی فوتبال با حمید اینا و... .
ارسال نظر