یکی از شخصیتهای سیاسی که چندی پیش در حرکتی چرخشی و غیرقابل پیشبینی اعلام کرد که «درخت» است و ما فکر نمیکردیم یک درخت بخواهد در مورد چیزی اظهارنظر کند و احتمال میدادیم که برود و یک گوشهای شکوفه بزند و میوه بدهد و...
یکی از شخصیتهای سیاسی که چندی پیش در حرکتی چرخشی و غیرقابل پیشبینی اعلام کرد که «درخت» است و ما فکر نمیکردیم یک درخت بخواهد در مورد چیزی اظهارنظر کند و احتمال میدادیم که برود و یک گوشهای شکوفه بزند و میوه بدهد و... اما در کمال تعجب این درخت این روزها بشدت در مود نامهنگاری است. پس از خواندن این نامهها نخستین کسی که به آنها واکنش نشان داد، علیاکبر دهخدا بود که از آن دنیا اعلام کرد: «مهندس جان، من تا وقتی زنده بودم، میکانیک بودم داداچی!» و از زبان فارسی اعلام برائت کند.
به هرحال ما نامه «درخت» مذکور (فضا سوررئال شدهها) در مورد فردوسی و خیام را خواندیم، فقط یک جاهایی از این نامه را متوجه نشدیم، مثلاً مهندس(درخت!) یک جایی نوشته: «همان طور که ذکر شد میزان اثرگذاری این افراد برجسته، متفاوت بوده است و خواهد بود. نقش این افراد در برخی مواقع حساس تاریخی، بسیار درخشان ارزیابی میشود.» بنده خواهش میکنم، تمنا میکنم، استدعا میکنم که دانشمندان کشور این اطلاعات و این سطح آگاهی را همینطور ناغافل و یکهویی در سطح جامعه رها نکنند، لااقل شلخته درو کنید تا چیزی برای خوشهچینها باقی بماند.
همین مانده که دوستان یک عکسی از فردوسی و خیام و سعدی منتشر کنند که این سه بزرگوار دست یکدیگر را گرفته و بالا بردهاند و میگویند: «زندهباد بهار!» اطلاعات این دوستان همین قدر در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی زیاد است که اثرات آن را هشت سال با تمام اعضا و جوارحمان حس کردیم. یک زمانی هم میخواستند دستی به سر و گوش کتب تاریخی بکشند و کار ناتمام استاد معتضد را تمام کنند و ضربه نهایی را به تاریخ بزنند.
بدین صورت که کتابهای تاریخ از زمان دولت نهم آغاز میشد و در کتاب تاریخ یک مقدمه ای مینوشتند که: «تاریخ اصلاً اون چیزی نیست که تا الان خوندید، اولاً در گذشته اصلاً کشور وجود نداشته، اسکندر مقدونی وقتی به اینجا لشکر کشیده متوجه شده که کشوری وجود نداره و راهش رو گرفت و برگشت. یزدگرد سوم هم که اصلاً پادشاه نبوده، آسیاببان مروی هم به خاطر یک مسأله ناموسی و خانوادگی او را به قتل رسانده و هماکنون هم تحت پیگرد قرار دارد.» که خوشبختانه شانس آوردیم استادان دوران مسئولیتشان به پایان رسید و تاریخ قسر در رفت، حالا روزی دو سه تا ضربه به ادبیات میزنند و باعث ژاژ خاییدن سعدی و خیام میشوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر