طنز؛ تشعشعات رادیواکتیو احمدی نژاد
اثرات دکتر احمدینژاد را فقط میشود با اثرات رادیواکتیو بهجا مانده در ناگازاکی از جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. آن هم از حیث ماندگاری و اثرگذاری، چون در ناگازاکی هنوز هم که هنوز است بچه بهدنیا میآید، میبینی پنج تا دست دارد با....
اثرات دکتر احمدینژاد را فقط میشود با اثرات رادیواکتیو بهجا مانده در ناگازاکی از جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. آن هم از حیث ماندگاری و اثرگذاری، چون در ناگازاکی هنوز هم که هنوز است بچه بهدنیا میآید، میبینی پنج تا دست دارد با یک بناگوش اضافه یا چهار ردیف دندان یا سه تا پا. دکتر احمدینژاد هم کاری با دنیای اطراف ما کرده که حتی بعضیها با دو تا مغز بهدنیا میآیند ولی باز از تحلیل رفتار این بزرگوار عاجزند. تنها خوبیاش این است که خدا را شکر امروز میبینیم همه دنیا یکدست شده و همه با هم رد کردهاند؛ یعنی الان شما داخل خیابان از یک نفر بپرسید «در دنیای تو ساعت چند است؟» به جای جواب دادن یک ربع بهتان خیره میشود، بعد غشغش میخندد و میدود وسط خیابان زیر ماشین!
یا نمونه بارزش همین اردوغان و اتحادیه اروپا؛ تا پریروز همدیگر را «عجقم» و «عشلم» و «ژاندارم کی بودی تو؟» صدا میکردند، الان کار به جایی رسیده که اردوغان از اتحادیه اروپا میپرسد: «شما اصلا کی هستید؟ اتحادیه اروپا نمنه دی؟» و اتحادیه اروپا در جواب میگوید: «من از شما میپرسم، خودت کی هستی؟ ترکیه کجاست؟ این بچه از کجا پناه جسته به اروپا؟» بعد دوتایی به همدیگر و سپس به آینه نگاه میکنند و با دیدن لبخندشان که هر لحظه به محمود شبیهتر میشود، جیغ میکشند و خود را به در و دیوار میکوبند.
اما همانطور که میدانید، نمونههای داخلی ما همیشه از کیفیت بالاتری برخوردارند؛ مثلا همین که 1636 نفر برای انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام کردهاند، نشان از بالا رفتن اعتماد بهنفس و «ما چیمون از محمود کمتره؟» در میان مردم شده و آنها را به ستاد انتخابات کشانده. در واقع این سوال مطرح میشود که «چرا وقتی محمود میخند، شما هم میخند؟»
بعد باصفاتر از همه اینها، آن بزرگواری است که خواسته کلاس بگذارد و آخر وقت برود، منتها ساعت 6 و نیم بعدازظهر (یعنی نیم ساعت بعد از پایان مهلت ثبتنام) رسیده وزارت کشور. آن وقت راهش ندادهاند، از ستاد آقای قالیباف آدم قرض گرفته که همه با هم در را هل بدهند. آخر سر مجبور شده خودش را موش کند و از لای میلهها رد شود و برود داخل. بعد رسیده داخل، دستکرده جیبش دیده شناسنامه نیاورده. بچهها را فرستاده دم در و داخل ماشین را بگردند. آنها هم چیزی پیدا نکردهاند. هی این جیب، آن جیب و جیب ساعتی را گشته، آخر سر شناسنامه را پیدا کرده. خوشحال رفته سر میز ثبتنام شناسنامه را باز کرده، دیده ای وای، شناسنامه بچه خواهرش را اشتباهی برداشته. با خودش گفته حالا که تا اینجا آمدیم، حیف است ثبتنام نکرده برویم. یواشکی شناسنامه را داده به یکی از رفقا که بچه خواهرش را ثبتنام کند، خودش رفته بین خبرنگارها و گفته: «به نفع جمنا ثبتنام نکردم.» خب بزرگوار، این همه کشتی گرفتی که بیایی داخل این را بگویی؟ از همان دم در هم داد میزدی صدایت میرسید!
خلاصه این که میگویم احمدینژاد روی همه اثر گذاشته، منظورم روی همه است. اگر فردا وسط مناظرهها دیدید آقای غرضی پا شد رفت لپ رييسجمهور را کشید، نترسید. رفتارش نه از ره کین است، تاثیرات محمود این است!
ارسال نظر