طنز؛ شوخیهایی که جدی شد جدیهایی که هیچی نشد!
حقیقتا چند سالی است که دنیا دارد به سمت شوخی و مطایبه پیش میرود. کار به جایی رسیده که انتخابات و سیاست دستآویز خنده و شوخی مردم شده است. واقعا باید از مردم دنیا پرسید: «ما با هم حساب شوخی داریم؟»
حقیقتا چند سالی است که دنیا دارد به سمت شوخی و مطایبه پیش میرود. کار به جایی رسیده که انتخابات و سیاست دستآویز خنده و شوخی مردم شده است. واقعا باید از مردم دنیا پرسید: «ما با هم حساب شوخی داریم؟» و به سیاستمداران هم گچ پرتاب کرد و گفت: «چیزی هست بگید ما هم بخندیم». بعضی از شوخیها هم اصلا شوخی قشنگی نبود، مثل انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا.
با نزدیک شدن انتخابات در کشور خودمان هم اخبار حاکی از این است که مسئولان و احزاب کشور قشنگ دارند سر شوخی را باز میکنند. هرچند ما میترسیم همچون آن هشت سال مهرورزی، اولش شوخی باشد، بعد شوخی شوخی جدی شود، با این وجود در اینجا به چند خبر مفرح انتخاباتی میپردازیم.
1- حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهور در کنایهای به جبهه مردمی در توییتی در واکنش به اعلام ده کاندیدا نوشت: «ده کاندیدا در انتخابات به مثابه فوتبال کافی نیست، باید یک دروازهبان هم استخدام کنید به خصوص برای مراقبت از غضنفرها».
حالا اینکه منظورشان از غضنفرها چيست، باید گفت «حرف را بندازی رو زمین، خودش صاحابش رو پیدا میکنه». اما با توجه تشبیه فوتبالی حسامالدین آشنا، پیشبینی میکنیم چنین توییتهایی به زودی منتشر شود:
- یازده کاندیدا در انتخابات به مثابه فوتبال کافی نیست. من هم مانند سرهنگ علیفر به دفاع سه نفر خطی اعتقاد ندارم. باید یک دفاع غیرخطی شامل میرسلیم، محسن رضایی و سعید جلیلی استخدام کنید به خصوص برای مراقبت از زاکانی.
- ده کاندیدا در انتخابات به مثابه فوتبال کافی نیست. باید یک مهاجم کاذب مثل مهرداد بذرپاش استخدام کنید به خصوص برای مراقبت از قالیباف.
2- در پانزدهمین کنگره حزب مردمسالاری، به پیشنهاد شورای مرکزی، کاندیداتوری مصطفی کواکبیان در انتخابات ریاستجمهوری تایید شد.
حقیقتا گلچین روزگار عجب کجسلیقه است. اتفاقا بنده دیروز با یک گیلاس دلسوز و متعهد صحبت میکردم. با ناراحتی و غم فراوان از بیتوجهی و تحقیر خود بعد از انتشار جمله «در فصل گیلاس، خالق طعم گیلاس به آفریننده خود گیلاس پیوست» در شبکههای مجازی سخن گفت. سپس وقتی خبر کاندیداتوری کواکبیان را خیلی کمکم به او گفتم، از شدت شوک و عصبانیت ناشی از این خبر، خود را از شاخه درخت به پایین پرتاب کرد. گیلاس بیچاره، تازه داشت میرسید.
علیایحال تحلیل بنده این است که دوستان حزب مردمسالاری، ابتدا آقای کواکبیان را به سخنرانی یا خواندن بیانیه تشویق میکنند و از آن فیلم میگیرند. سپس شبها در دورهمیهای خانوادگی با دیدن آن خستگی یک روز سخت را از روح و جانشان میزدایند. باور کنید این تصمیم حزب، تنها اینگونه قابل توجیه است.
ارسال نظر