۴۸۵۰۹۷
۱ نظر
۵۰۱۱
۱ نظر
۵۰۱۱
پ

طنز؛ «مطمئن» با «ع» نیست

دهخدا پشت میزش نشسته بود و به شاگردها که در حال نقاشی کشیدن بودند نگاه می‌کرد. جدیدی مدام صورتش را به دفترچه‌ نقاشی می‌چسباند و سعی می‌کرد با نقاشی‌اش سلفی بگیرد.

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

دهخدا پشت میزش نشسته بود و به شاگردها که در حال نقاشی کشیدن بودند نگاه می‌کرد. جدیدی مدام صورتش را به دفترچه‌ نقاشی می‌چسباند و سعی می‌کرد با نقاشی‌اش سلفی بگیرد. غرضی با مداد رنگی‌هایش روی صورت شیبانی که خواب بود نقاشی می‌کشید. احمدی‌نژاد مدادی قهوه‌ای برداشته بود و کاغذی را رنگ می‌زد.

رسایی همچون مدل‌ها روی نیمکت يله داده بود، مدادش را لای دندان‌هایش نگه داشته بود و کوچک‌زاده او را طراحی می‌کرد. همه ساکت بودند ناگهان بقایی گفت: «من می‌خوام رییس‌جمهور بشم». رسایی برای آنکه فیگورش به هم نخورد به آرامی کاغذی را روبه‌رویش نگه داشت، روی کاغذ نوشته بود: «مطمعنی؟»

دهخدا اخم کرد و گفت: «مطمئن با ع غلطه. باید از همزه استفاده کنی». رسایی و مشایی به هم لبخند زدند. احمدی‌نژاد با همان لبخند دندان‌نمایَش گفت: «با ع قشنگ‌تره». این را گفت و‌ مداد قهوه‌ایش را به بقایی داد و با شور و حرارت خاصی گفت: «پس از الان به بعد تو هم می‌تونی توی دفتر نقاشی من رنگ‌آمیزی کنی». مطهری سگرمه‌هایش در هم رفت و گفت: «اونی که شما دارین رنگش می‌کنید دفتر نقاشی نیست، نقشه‌ جهانه».

دهخدا ناگهان دوزاری‌اش افتاد، نگاهی به دیوار و جای خالی نقشه انداخت و فریاد زد: «برای چی نقشه رو از روی دیوار برداشتین؟» مشایی گفت: «ایش! نقشه که ارث بابات نیست. برش داشتیم تا با نقاط مختلف دنیا آشنا بشیم».

دهخدا سوی احمدی‌نژاد رفت و نقشه را از زیر دستش کشید و با بغض گفت: «نگاه کن تو رو خدا! برداشتن همه‌جا رو رنگ قهوه‌ای زدن. برای چی روی شمال آفریقا نوشتی انگلیس؟» احمدی‌نژاد پاسخ داد: «جاش همونجاس» دهخدا نفسی عمیق کشید و پرسید: «مطمئنی؟».

احمدی‌نژاد دست گذاشت روی شانه‌ بقایی و گفت: «همون‌قدر که مطمئنم این داداش‌مون رییس‌جمهور میشه». دهخدا پوزخند زد.

کواکبیان فریاد زد: «برو بابا». رسایی با اعتراض گفت: «چقدر داد و هوار می‌کنین. فیگورم به هم می‌خوره خب». کوچک‌زاده به رسایی گفت: «اخم نکن پوستت چروک ميشه اون وقت بهت رای نمیدنا».

دهخدا خودش را نیشگون گرفت و بعد همان‌طور که جای نیشگون را می‌مالید زیر لب گفت: «حالا مطمئن شدم که خواب نیستم!». این را گفت و نقشه‌ سراسر رنگ شده با مداد قهوه‌ای را به ظریف سپرد و گفت: «پاک‌کن رو بردار و اینا رو پاک‌ کن». بعد نشست پشت میزش و چشم دوخت به فیگور رسایی.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    باحال بود.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج