۴۸۴۹۹۶
۵۰۰۱
۵۰۰۱
پ

طنز؛ عاقبت نقدفروشی منتقد مشهور سینما

ما یه منتقد سینمایی داریم که خیلی محبوب و منصفه و حالا نام نمی‌بریم ولی راهنمایی می‌کنیم که خوش‌دهن و مودب و محترم و ایناس. امروز ما می‌خواهیم نه تنها دیروز و امروز ایشون رو به صورت اجمالی بررسی کنیم،...

پدرام ابراهيمى در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

ما یه منتقد سینمایی داریم که خیلی محبوب و منصفه و حالا نام نمی‌بریم ولی راهنمایی می‌کنیم که خوش‌دهن و مودب و محترم و ایناس. امروز ما می‌خواهیم نه تنها دیروز و امروز ایشون رو به صورت اجمالی بررسی کنیم، آینده ایشون رو هم برای کسانی که بی‌صبر هستن رونمایی می‌کنیم که متوجه بشید اگه آدم از هواپیما بپره بیرون ولی یادش رفته باشه چتر نجات برداره، چی میشه.

۱۳۹۱: پنج دقیقه ابتدایی یک فیلم رو می‌بینه، دکمه پاز ریموت رو زده و شروع می‌کنه: «یه مشت مقوا رو ریخته تو تصویر. بدبختی اینه که همه می‌خوان اصغر بشن. اصغر چی داره؟ هیچی نداره. دوتاتون هم خب جمال شورجه بشید ببینید چی داااااااااااااااره!»/ ۱۳۹۳: تیتراژ ابتدایی فیلم رو می‌بینه و دستگاه رو خاموش می‌کنه: «افتضاح. مقوا. مزخرف. بی‌شعور. پدرسگ! در نیومده. خب آقا جون اگه نمی‌تونی در بیاری چرا می‌سازی؟ خب بده محمدرضا ورزی و حاتمی‌کیا در بیارن!»/۱۳۹۴: کاور یک فیلم رو می‌بینه و اون رو پرت می‌کنه به کناری: «این فیلم نیست که، مظهر [...] فرهنگیه.
(خداییش کلمه‌هه رو نمی‌شه نوشت حتی بدون ممیزی) اکبر (عبدی) گوارشش از من بهتر کار می‌کنه. زنگ بزنم بیاد یه حال اساسی به این کارگردانا بدیم»./۱۳۹۵: به جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس رفته و به بهانه بررسی جشنواره فجر، چغلی سینماگران را کرده و یک زیرآب‌زنی مبسوطی برگزار می‌کنه./۱۳۹۷: «الو؟ پلیس ۱۱۰؟ آقا این روبه‌رو دو نفر رفتن توی یه خونه.
یکی‌شون زیر لب شجریان زمزمه می‌کرد یکی‌شون هم فیلم فروشنده دستش بود. راپلی بیاید از بالا»./ ۱۴۰۰: در هواپیما یواشکی به خانم مهماندار: «این بغل دستی من به بغل دستیش گفت این مهمانداره همه چیش عملیه. من جای شما بودم می‌گرفتم از هواپیما پرتش می‌کردم بیرون»./۱۴۰۵: یکی از دوستان تلاش می‌کنه ایشون رو ببره سینما و ایشون پاشنه‌های پا رو به زمین می‌کشه و ممانعت می‌کنه. این دوست هی اصرار می‌کنه و میگه: «بابا خب آخه یه بار بیا ببین سالن سینما چه شکلیه!» با گریه: «نمیام! تاریکه می‌ترسم!».
وی سپس به نیروهای پلیس ویژه زنگ می‌زند و دوستش را به جرم منتقدربایی به آن‌ها تحویل می‌دهد./۱۴۱۰: آسایشگاه سالمندان: «الو؟ حراست فرودگاه؟ اممممم... پلیس دیپلماتیک؟ آهان! الو شهرداری؟ اینا با من هم‌اتاق نمی‌شن. بیاید گازانبری همه‌شونو بکوبید پاساژ پلازا درست کنید»./ در آخر، روی صحبت ما با شما والدین عزیزه. فراموش نکنید بی‌توجهی و محبت نکردن شما ممکنه زندگی فرزند شما و اطرافیانش رو نابود کنه. (خب ما بریم. از معاونت مطبوعات تماس گرفتند گفتند شاکی دارید)
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج