طنز؛ احساس وظیفه را به شیر آب سرد بگیرید!
فصل فصل تکلیف است، جمع جمع احساس تکلیف است. خلاصه در فصل تکلیف، خالق تکلیف به خیل عظیم احساس تکلیفکنندگان پیوست.از آنجایی که رئیس دولت سابق اعلام کرده از هیچ کاندیدا، حزب و جناحی حمایت نمیکند تمام دوستان و
فصل فصل تکلیف است، جمع جمع احساس تکلیف است. خلاصه در فصل تکلیف، خالق تکلیف به خیل عظیم احساس تکلیفکنندگان پیوست.از آنجایی که رئیس دولت سابق اعلام کرده از هیچ کاندیدا، حزب و جناحی حمایت نمیکند تمام دوستان و اطرافیان ایشان اعلام کاندیداتوری کردند تا مشخص شود صحبتهای ایشان بر چه مبنایی بیان شده (البته اصولاً مبنای خاصی هم ندارد!). فکر کنید در خانه شما بین پدر، مادر، خواهر و برادرتان دعوا شده است، خب شما از کدامیک میتوانید حمایت کنید؟ یک نفر رئیس سازمان میراث فرهنگیتان بوده، یک نفر رئیس سازمان ملی جوانانتان بوده، یک نفر هم معاونتان بوده، طبیعی است که شما نتوانید از هیچکدام دفاع کنید(قبول دارم موضوع قاطی شد!).عملکرد این عزیزان هم که مشخص است، مشخص هم نباشد، جایش همچنان درد میکند، پس از روی عملکرد هم نمیتوانید مبنایی برای حمایت خود در نظر بگیرید، زیرا عملکردها و تپهها به یک اندازه(حالا یه کم بیشتر و کمتر) مورد عنایت قرار گرفتهاند و دوماً اینکه شما معنای مبنا را نمیدانید در نتیجه بیانیه صادر کرده و اعلام برائت میکنید.
به هرحال از امروز ما در فصل«احساس تکلیف» قرار داریم و دوستانی اعلام کاندیداتوری کردهاند که رزومه کاریشان و پروندههای مالیشان حتی برای احراز پست مدیریت مجتمع مسکونی نسترن هم کفایت نمیکند هیچ بعید نیست که مورگان فریمن هم وارد بازی شود.از آنجایی که مورگان فریمن ورژن خارجی مهران رجبی خودمان است، همه مکانها و همه مشاغل اعم از بازی در فیلم و سریال، اجرای برنامه، حضور در مراسمهای عزاداری و... مرد اول صحنه هاست، هیچ بعید نیست که احساس تکلیف او هم مانند دیگر عزیزان وربقلمبد(یعنی متورم شود!) البته نه در اینجا، در کشور خودشان. زیرا ما اینجا «احساس تکلیف کنهای» خوب زیاد داریم، نمره یکهایش را هم داریم.
همه این عزیزان هم میگویند: «شرایط به گونهای است که بنده تشخیص دادم که میتوانم این وظیفه بزرگ را به دوش بگیرم» این درحالی است که خود این عزیزان نقش بزرگی از«شرایط به گونهای شدن» را در گذشته ایفا کردهاند.یا بهعنوان مثال عزیز دلواپس دیگری که در انتخابات مجلس موفق به کسب رتبه چهلم شده، میخواهد کاندیدا شود.بنده توصیه میکنم دوستان از مسابقات کوچکتر شروع کرده و بعد تصمیم به حضور در مسابقه فینال بگیرند. چه میدانم یک گل کوچکی راه بیندازند، ببیند اصلاً کسی آنها را برای تیمش برمیدارد بعد بیایند و وظیفه بزرگ را «به دوش» بگیرند، چون سابقه آنها نشان میدهد که وظیفه بزرگ را نه تنها «به دوش» نمیگیرند بلکه به«شیر آب سرد» میگیرند، از ما گفتن!
ارسال نظر