طنز؛ احمدی نژاد کجایی؟ فقط حمید بقایی
سوم اسفند نود و پنج را در حالی شروع میکنیم که استیضاح آخوندی با شکست مواجه شده. آخوندی مهرماه سال قبل هم استیضاح شده بود و رای آورده بود. در سال ۹۲ هم از مجلس رای اعتماد گرفته بود.
سوم اسفند نود و پنج را در حالی شروع میکنیم که استیضاح آخوندی با شکست مواجه شده. آخوندی مهرماه سال قبل هم استیضاح شده بود و رای آورده بود. در سال 92 هم از مجلس رای اعتماد گرفته بود. ظاهرا شیوه کار مجلس اینجوریه که هرازگاهی برای این که بدنا سرد نشه یه استیضاح آخوندی تو برنامه میذارن و بعد برای آوردگاههای بزرگتر آماده میشن. حالا آقای آخوندی اومده مجلس به جای عذرخواهی از مردم طلبکار هم هست. هی میگه پوزش میطلبم. دولت به اصطلاح تدبیر پوزشش رو هم از مردم طلب میکنه (دلواپس استایل). اظهاراتی هم مطرح شد مبنی بر این که بستگان آقای وزیر از رانت ایشون استفاده کردن و آقازادهشون با 28 سال سن عضو هیئت مدیره چهار شرکته. (ما تازه تو 28 سال درس و سربازیمون تموم میشه و میریم دنبال کار، بعد به علت نداشتن پنج سال سابقه کار میشینیم خونه از دولت حمایت میکنیم!) که البته با رای نیاوردن استیضاح معلوم شد همه اینها یاوهای بیش نیست و اصلا مسائل خانوادگی مردم به ما چه ربطی داره.
اعلام شد که اندک اندک پاکدستان میرسند. اول حمید بقایی اعلام کاندیداتوری کرد بعد رستم قاسمی و حاجی بابایی هم از راه رسیدن. خیلی خوشحالیم که این عزیزان به فکر اصلاح امور مملکت افتادهاند. واقعا ما از اعماق وجودمون دلمون برای دوران مهرورزی تنگ شده. کودک درونمون هی به آقای احمدینژاد اشاره میکنه و میگه: محمود! محمود! شبها که میخوابیم خواب تورم و بیکاری و رکود و دلار و سکه و جمشید بسما... و صندلی سازمان ملل و کومور و چاوز میبینیم و از خواب میپریم و میگیم محمود محمود کجایی؟ ندایی از درونمون پاسخ میده: این حمید بقایی! ندای درونم رو دعوا میکنم و میگم این شعارهای استادیومی چیه میدی تو فضای سیاسی؟ میگه نه! دیدم بیتابی محمود رو میکنی منم حمید بقایی رو معرفی کردم و گفتم اینم همونه. فرقی ندارن.
من نمیدونم آقایان! بالاخره یکی از احمدینژادیون بیان و در انتخابات حضور موثر داشته باشن. این وضع طنز و کاریکاتوری که الان ما داریم واقعا شایسته کشوری با پتانسیلهای ما نیست. امید که بیان و یه تکونی به فضا بدن.
عدهای از رانندگان تاکسی هم جلوی مجلس تجمع کردن و گفتن این اسنپ و تپسی رو ببندید هر چه سریعتر برگردیم به قرون ماضی. در ادامه اضافه کردن شیلنگ و لولهکشی هم نمیخوایم، قانون بنویسید که همه باید به دوران آفتابه برگردیم. اینترنت هم قطع بشه، چون همه رو از هم دور کرده. اسکناس هم دیگه چاپ نکنید، پول چرک کف دسته، همون مبادله کالا به کالا حیف نبود؟ این عزیزان در پایان تحت اتمسفر ایجاد شده توسط خودشان مطالبه برگشت به عهد تیرکمان شاه را مطرح کردند و خواستند تاکسیها هم از سطح شهر جمعآوری شده و تمامی حمل و نقلها با چارپایان انجام شود. یکی از این عزیزان پس از این مطالبه گفت: قبول دارم یه کم زیادهروی کردیم ولی چاره چیه! و دیگر هیچ نگفت.
نظر کاربران
گیر دادین به احمدی نژادا ، اون بنده خدا رفت پی زندگیش، چرا به این دولت کاری ندارین،سوژه ی خندش بیشتره که، چون طرفدارشین فقط تعریف کنید...