طنز؛ ما «بینالمللی»ها
اصولا ما در کشوری زندگی میکنیم که مهمانی هم میگیریم، باید واژه «بینالمللی» پشت سر آن بیاید، حالا شما خودتان فکر کنید درباره جشنواره، سمینار، همایش، کنفرانس، گردهمایی، نشست تخصصی، ورکشاپ و سایر موارد چهها که نمیکنیم.
اصولا ما در کشوری زندگی میکنیم که مهمانی هم میگیریم، باید واژه «بینالمللی» پشت سر آن بیاید، حالا شما خودتان فکر کنید درباره جشنواره، سمینار، همایش، کنفرانس، گردهمایی، نشست تخصصی، ورکشاپ و سایر موارد چهها که نمیکنیم. جشنواره فیلم برگزار میکنند، چون دو مهمان از مجله «زن روز» کویت و «آشپزی جوانان» سنگاپور بهعنوان داور در آن شرکت دارد، واژه پرطمطراق «بینالمللی» را اول و آخر آن میگذارند. البته برای خالی نبودن عریضه، یک روز مانده به برگزاری جشنواره، دبیر جشنواره یک نفر را مامور میکند تا برود جنب ایستگاههای مترو و چند دیویدی قابل پخش با زیرنویس بخرد که بخش بینالمللی هم سوت و کور نماند، هر چند با پیشرفت علم و فناوری نوترینو و 4جی ایرانسل یاد گرفتهاند از سایتها هم گاهی دانلود میکنند.
نخستین جشنواره بینالمللی گرفتن گلاب از گل، با حضور مدعوین خارجی در قمصر؛
سومین همایش بینالمللی گیوهدوزی سنتی با حضور کارشناسان بینالمللی گیوه؛
اولین همایش بینالمللی پخت کاک با تخممرغ محلی، برای دستیابی به مزه بهتر با حضور مهمان بینالمللی؛
فراخوان عمومی سلفی با قلیان در طبیعت با حضور داوران بینالمللی و الی آخر.
بعد مسئولان امر رفتند سه تا پیرمرد و یک پیرزن خارجی که به قصد ایرانگردی پایشان به کشور باز شده است را دست و پا بسته آوردهاند به این مکانها تا بار بینالمللی قضیه رونق بگیرد.
حالا نه فکر کنید فقط مسئولان ما بینالمللیاندیش هستند، خیر. مردم ما هم چنین مریضی مسری را سالهاست که دارند. مثلا دوربین گروه کودک و نوجوان شبکه دو بلند میشود میرود در خیابان از یک نفر که سر کوچه ایستاده سوال میپرسد كه به نظر شما برنامه عموقناد زمان پخش مناسبی دارد؟ طرف صدایش را صاف میکند، بادی به غبغب میاندازد و ضمن تشکر از دستاندرکاران خوب و زحمتکش برنامه عموقناد و شبکه دو، میگوید: «امروزه در تمام جهان عموقناد بیننده دارد». بعد اگر از طرف بپرسی خدایناکرده شما ماهواره دارید که از شبکههای آنور آبی اطلاع داشته باشی یا پایت به خارج باز شده که آنجا عموقناد دیده باشی، میبینی طرف دورترین نقطهای که رفته، دو ایستگاه مترو آنورتر بوده.
من آدمهای غمگینی را میشناسم که در ایران مسکن دارند و هر صبح با واژه بینالملل از خواب برخواسته و شبها با بینالملل به خواب میروند.
ارسال نظر