طنز؛ شامپو سیر پرژک، ناجی طنزنویسی
یه روزایی وجود داره که مسئولان به طرز عجیبی هیچ کاری نمیکنن و در نتیجه سوژهای هم واسه طنز نوشتن به وجود نمیاد. حالا تو همچین روزایی یه طنزنویس که کلا مجبوره، چه راهکارهایی پیش رو داره؟
یه روزایی وجود داره که مسئولان به طرز عجیبی هیچ کاری نمیکنن و در نتیجه سوژهای هم واسه طنز نوشتن به وجود نمیاد. حالا تو همچین روزایی یه طنزنویس که کلا مجبوره، چه راهکارهایی پیش رو داره؟
1) خبرسازی: قبلا که فضای مجازی نبود، اگر حزب یا روزنامهای میخواست یه مسئولی عوض شود، میتوانست خبرسازی کند. یعنی مثلا مینوشت فلان وزیر بدش نمیآید استعفا بدهد. بعد چون منبع اطلاعرسانی دیگری نبود، هی این خبر میپیچید و گنده میشد و آخرش میرسید به این که «فلان وزیر استعفا داد». این قدر هم حجم خبررسانی گسترده بود که خود وزیر مربوطه هم باورش میشد و استعفا میداد. بعد کمکم دوستان مسیر شکایت را شناختند و آن حزب یا روزنامه مربوطه مجبور شد «استعفای وزیر فلان» را بکند «شایعه استعفای وزیر فلان» بعد در متن، به عنوان خبر جا بزندش. الان هم متاسفانه فضای مجازی آمده و این کارها جواب نمیدهد. نهایتا میشود از خبرسازی برای جذب مخاطب کانالهای تلگرام استفاده کرد. مثل «فیلم حضور کفتر سیگاری در اختتامیه جشنواره فجر در لینک زیر» و «جزوه سیالاتی که گزینه وزارت صنایع آمریکا شد».
طنزنویس هم گاهی مجبور است از همین خبرها بسازد که تازه باید بار طنز هم داشته باشد و بشود باهاش شوخی کرد. پس ببینید کار چقدر سخت است!
2) صحبت درباره شامپو پرژک: خوشبختانه شامپو پرژک برای تمامی سنین و جنس موها و سلیقهها محصول تولید کرده و شما با دادن شماره ملی میتوانید محصول مخصوص به خودتان را از شرکت دریافت کنید (شماره کارت بانکیاش را برای مدیر مالی پرژک پیامک میکند). حتی جدیدا یک مدل هم زده «شامپو سینک پرژک، مخصوص موهایی که مثل اسکاچ هستند». البته راستش را بخواهید ایده صحبت درباره شامپو پرژک الان به ذهنمان رسید، ولی خوب که فکر میکنیم میبینیم عجب فکری بود! اصلا یک روز را کامل به همین موضوع اختصاص میدهیم.
3) احمدینژاد: حضور دکتر احمدینژاد در صحنه سیاسی کشور، برای هر کس آب و نان و بذر نداشته، برای طنزنویسها که خوب بوده. آن زمان که بودند ما نگرانی نداشتیم، یعنی اگر قرار بود ساعت 4 ستون تحویل بدهیم، ساعت 3:50 تازه خبرگزاریها را چک میکردیم و با دیدن اولین خبر لبخند میزدیم و از صحبتهای دکتر استفاده میکردیم. الان هم که نیستند، هر چند شرایط خیلی سخت شده، ولی ایشان با مصاحبهها و بیانیههای گاه و بیگاه خودشان صنفی را از نگرانی بیرون میآورند و ما میتوانیم در روزهای بیسوژگی، به صحبتهای یک روز، یک هفته، یک ماه و حتی سه چهار سال قبل ایشان رجوع کنیم. صحبتهایشان هم یک جوری کهنه نمیشود که قالی کرمان جلویش مثل لباس پاره نخ کش شده است.
4) آب بستن به ستون: فکر کردید تا الان داشتیم چی کار میکردیم؟
نظر کاربران
جالب بود