طنز؛ در باب سیگار
من سیگار نمیکشم ولی تا دلتان بخواهد رفیق سیگاری دارم. توی جمعشان که قرار میگیرم، شبیه یک خودروی برقیِ کوچولوی صورتی هستم، بین یک عده لکوموتیو سیاه خسته پردود.
با خودم فکرکردم تبلیغاتی که برای سیگار میشود، بیشتر از حجم آگاهی از مضرات آن است. برای سالیان طولانی سیگار درشمار ملزومات روشنفکری قرار میگرفت. شما درقابهای عکس سیاه و سفید روشنفکران موجود درکافههای مملکت هیچوقت آلبرکامو و ژان پل سارتر را درحین خوردن کرفس نمیبینید. درهیچ کدام از فیلمها، قهرمانهای کاریزماتیک و خسته برای التیام قلب خستهشان کلم بروکلی خرد نمیکنند و نماد هیچ کدام از شخصیتهای محبوب تاریخ دمنوش اسطوخدوس نبوده. برای همین بسیاری از دوستان جوان برای نزدیکشدن به شخصیتهای محبوبشان مجبورند که سیگار را هم در برههای امتحان کنند!
در راستای این دغدغههای سیگارزدایی و تلاش مسئولان دراین زمینه، وزیرعلوم گفته: به دنبال عاریکردن دانشگاهها از دخانیات هستیم.
از آنجایی که بسیاری از جوانان در دانشگاهها اهل دخانیه میشوند، تصمیم وزیرعلوم بسیار ارزشمند است. پیشبینی میشود اقدامات زیر جهت دخانیاتزدایی از فضای دانشگاه صورت گیرد:
- دانشجویانی که درفضای دانشگاه سیگار میکشند، باید دوبرابر شهریه بدهند.
- دانشجویانی که بیرون از فضای دانشگاه سیگار میکشند، باید یکونیم برابر شهریه بدهند.
- دانشجویانی که اصرار به سیگارکشیدن درفضای دانشگاه دارند، از دانشگاه اخراج شده، میتوانند با پرداخت هزینهای که متعاقبا اعلام میشود، درفضای دانشگاه قهوهخانه باز کنند.
از آنجایی که ورزش دشمن اعتیاد است، با بودجهای که دراختیار ما جهت مبارزه با سیگار قرار گرفته، به تعداد دانشجویان طناب و هولاهوپ تهیه کرده و بقیه بودجه را هم برای خانه تردمیل میخریم.
- همایشی را جهت مبارزه با سیگار برگزار کرده، از کارشناسان و محققان دعوت به عمل آورده و حضور آن را برای دانشجویان اجباری میکنیم. درنهایت کتاب پسرخالهمان را با عنوان «نَسَخی و راههای درمان آن» به صورت اجباری به دانشجویان میفروشیم تا هرچه سریعتر سیگار را ترک کنند.
آیا با ارایه این راهکارها و عملیکردنشان دانشجویان چارهای هم جز ترک سیگار دارند؟ ما گمان نمیکنیم!
ارسال نظر