طنز؛ قالیباف و چمران اژدهاکش شما همه!
در این ساعت عجیب و غریب که فقط من در منطقه خاورمیانه بیدار هستم و دارم این مطلب را برای شما مینویسم، آقای قالیباف در خانهشان خوابیدهاند و عرقریزان کابوس میبینند:
در این ساعت عجیب و غریب که فقط من در منطقه خاورمیانه بیدار هستم و دارم این مطلب را برای شما مینویسم، آقای قالیباف در خانهشان خوابیدهاند و عرقریزان کابوس میبینند:
مناظرههای ریاستجمهوری است. همه چهرههای مشهور نامزد انتخابات شدهاند. حداد عادل و جلیلی و میرسلیم دستهای همدیگر را گرفتهاند و دور قالیباف میچرخند و میگویند: «بیا ائتلاف بنماییم.» همین که قالیباف میپذیرد، ناگهان حداد عادل و جلیلی تنوره میکشند و پروازکنان در سقف ناپدید میشوند و ائتلاف را میپیچانند. میرسلیم از جیب کت قالیباف گرفته و او را میکشد و میگوید: «بیا به نفع من کنار بکش. تو فقط ۳۰۰هزار تا رای داری.» قالیباف رویش را برمیگرداند و غرضی را میبیند که کلاه خلبانی بر سر گذاشته و دارد ۷۰۰هزار رایش را میشمارد.
سعی میکند از استودیو خارج شود که آن آقایی که بغل دست مجری میایستاد راهش را میبندد و حتی در خواب هم سکوت میکند. ناگهان چهرهاش تغییر میکند و تبدیل به عارف میشود و میگوید: «این چیه رو عینکت چسبیده؟ سنگهای آذرینه؟» قالیباف از ترس پاهایش شل میشود و مرتضی حیدری با لبخند او را به صندلیاش بر میگرداند و میگوید: «تا مناظره تموم نشده لطفا صندلیها رو ترک نکنید.» این بار روحانی از پشت دوربینها نزدیک میشود و یک گازانبر گداخته را در دست قالیباف میگذارد.
قالیباف دیگر تاب نمیآورد و با فریاد از خواب میپرد.
پس ما نتیجه میگیریم که بعد از جلسات شورای شهر شام سنگین نخوریم و تا وقتی عذرمان را نخواستهاند، عذرخواهی کنیم.
ارسال نظر