تاریخ ساخت بنای آن به زمان فتحعلی شاه قاجار بر میگردد. این بنا نخستین زندان مدرن ایران است که در دوران رضا شاه در سال ۱۳۱۱ توسط مهندسان آلمانی تکمیل گردید و به عنوان نخستین زندان مدرن در ایران شروع به کار کرد.
وبسایت مشرق - محسن کرامت: تاریخ ساخت بنای آن به زمان فتحعلی شاه قاجار بر میگردد. این بنا نخستین زندان مدرن ایران است که در دوران رضا شاه در سال ۱۳۱۱ توسط مهندسان آلمانی تکمیل گردید و به عنوان نخستین زندان مدرن در ایران شروع به کار کرد. بعدها اولین زندان اختصاصی زنان در این محل تاسیس شد. در دوران ستم شاهی این زندان از سوی سازمانها مختلل امنیتی و انتظامی خصوصا ساواک و کمیته مشترک ضدخرابکاری جهت بازداشت و شکنجه زندانیان سیاسی مورد استفاده قرار میگرفت.
آویزان کردن از سقف، دستبند قپانی، آویزان کردن صلیبی، شوک الکتریکی، آپولو، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع، قفس هیتردار، صندلی هیتر دار، باتوم برقی، شلاق با کابل برقی از متداولترین شکنجههای ماموران شکنجه کمیته بودند. این زندان سرانجام در سال ۱۳۸۱ تعطیل و تبدیل به موزه عبرت ایران شد که گوشهای از شکنجهها و شکنجه گران و شکنجه شوندگان زمان پهلوی را بازسازی میکند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
من دوبار رفتم,خیلی جالبه و البته غم انگیز.به همه توصیه ش میکنم
Kavir
بيشتر خندم گرفت
ali
همیشه و توی همه دوران ها همچین جاهایی هست
مهدی
همیشه در و دیوارهای اون ساختمان برام یه حالا اسرارآمیز و مرموزی داشت تو سیستم فکریم هیچوقت نتونستم به چیزی یا گروهی یا جایی تشبیهش کنم در و دیوارهای اونجا پر از رمز و رازه برام. من یه بار اونجا رفتم که این حالت بهم دست داد که باعث شد دوباره برام و اونقدر غرق در حالت رازالودش ساختمان شدم که جالبه بین اون همه بازدید کننده و مامور و مراقب گم شدم بعد همینطور می چرخیدم و می چرخیدم یه بار از جای زنها سر در آوردم که بینشون چرخیدم باز دوباره ادامه دادم که صدای یه مرده میومد که گفتم این همون گروهمون ممکنه باشه رفتم به طرف صدا که خوردم به یه در قفل شده حولش دادم باز نشد بازم چرخیدم و چرخیدم رسیدم به یه سالنی که طبقه بالا بود و بزرگ بود کمی از آجرها ریخته بود رنگ دیوارهای سبز بود که بعد حدس زدم که شاید رنگ سیاه به سالن موزه زدند و بازم چرخیدم رفتم بالا تا رسیدم به پشت بوم دیدم بازم یه چندتا الونکی هست دیگه خیلی ترسیدم فقط یادمه که بدو برگشتم پایین تا به زمین برسم اونوقت خیالم راحت شد.اون مکان واقعا خیلی برام اسرارآمیزه شکنجه هاش بد فرم بود بیشتر اما کلی اون در و دیوارها رمز و راز دارند .نمیدونم خیلی برام عجیبه
نظر کاربران
ببخشید اونوقت تا سال 1381 چی بوده؟
من دوبار رفتم,خیلی جالبه و البته غم انگیز.به همه توصیه ش میکنم
بيشتر خندم گرفت
همیشه و توی همه دوران ها همچین جاهایی هست
همیشه در و دیوارهای اون ساختمان برام یه حالا اسرارآمیز و مرموزی داشت تو سیستم فکریم هیچوقت نتونستم به چیزی یا گروهی یا جایی تشبیهش کنم در و دیوارهای اونجا پر از رمز و رازه برام. من یه بار اونجا رفتم که این حالت بهم دست داد که باعث شد دوباره برام و اونقدر غرق در حالت رازالودش ساختمان شدم که جالبه بین اون همه بازدید کننده و مامور و مراقب گم شدم بعد همینطور می چرخیدم و می چرخیدم یه بار از جای زنها سر در آوردم که بینشون چرخیدم باز دوباره ادامه دادم که صدای یه مرده میومد که گفتم این همون گروهمون ممکنه باشه رفتم به طرف صدا که خوردم به یه در قفل شده حولش دادم باز نشد بازم چرخیدم و چرخیدم رسیدم به یه سالنی که طبقه بالا بود و بزرگ بود کمی از آجرها ریخته بود رنگ دیوارهای سبز بود که بعد حدس زدم که شاید رنگ سیاه به سالن موزه زدند و بازم چرخیدم رفتم بالا تا رسیدم به پشت بوم دیدم بازم یه چندتا الونکی هست دیگه خیلی ترسیدم فقط یادمه که بدو برگشتم پایین تا به زمین برسم اونوقت خیالم راحت شد.اون مکان واقعا خیلی برام اسرارآمیزه شکنجه هاش بد فرم بود بیشتر اما کلی اون در و دیوارها رمز و راز دارند .نمیدونم خیلی برام عجیبه