طنز؛ قاصدک! هوی چه خبر؟
شهاب پاک نگر در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
اعتیاد لزوما وابستگی به مواد مخدر، گوشیهای هوشمند یا نوشابههای گازدار نیست. آدم میتواند به هرچیزی وابسته بشود. خودِ من به دیدن برنامههای پزشکی و چک کردن علائم هر نوع مرضی که موضوع برنامه باشد، اعتیاد دارم. به عنوان مثال یک بار در شبکه سلامت از وسط برنامه به جمع بینندگان ملحق شدم و وقتی تکتکِ علائمی که کارشناس اعلام کرد را در خودم پیدا کردم، متوجه شدم موضوع برنامه حاملگی است.
اعتیاد لزوما وابستگی به مواد مخدر، گوشیهای هوشمند یا نوشابههای گازدار نیست. آدم میتواند به هرچیزی وابسته بشود. خودِ من به دیدن برنامههای پزشکی و چک کردن علائم هر نوع مرضی که موضوع برنامه باشد، اعتیاد دارم. به عنوان مثال یک بار در شبکه سلامت از وسط برنامه به جمع بینندگان ملحق شدم و وقتی تکتکِ علائمی که کارشناس اعلام کرد را در خودم پیدا کردم، متوجه شدم موضوع برنامه حاملگی است.
یا هنوز خاطره اولین بار که شنیدم یکی از بیماریهایی که آقایان از آن رنج میبرند، تورم پروستات است را فراموش نمیکنم. از مرحله آشنایی تا قطعیتِ عدم ابتلا به آن، واقعا رنج آور بود.
چند وقت پیش یک سایت پزشکی مطلبی در زمینه ترس بیمارگونه از شنیدن خبر خوش یا «یوفوبیا» منتشر کرده بود.
چند وقت پیش یک سایت پزشکی مطلبی در زمینه ترس بیمارگونه از شنیدن خبر خوش یا «یوفوبیا» منتشر کرده بود.
از آنجاکه هر آدم عاقل و بالغی که معتاد پیدا کردن نشانههای بیماری در خودش باشد، بدون درنگ سراغ پیداکردن این علائم در رفتارهای روزانهاش میرود؛ ما هم که به بلوغمان اطمینان کامل و به عقلمان اطمینان سطحی (مثل گزارشهای هواشناسی) داریم، سراغ اخبار چند وقت اخیر رفتیم تا ببینیم چند مرده حلاجیم و با شنیدن خبرهای خوش سطح استرسمان چقدر افزایش پیدا میکند.
شبکههای اجتماعی پر بود از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش و قرار بر این بود که در بین اخبار # پلاسکو از سیل# سیستان - و - بلوچستان، در بین اخبار سیستان و بلوچستان از خاک # اهواز، در بین اخبار اهواز از #صیادان - اسیر - ایرانی در بین اخبار صیادان اسیر ایرانی از #کولبرها غافل نشویم. ما هم برای اینکه دچار غفلت نشویم به هر انگشتمان یک نخ پیچیدیم و الان هم به صورت بالقوه پتانسیل تولید یک کارخانه ریسندگی و بافندگی را داریم.
رسانههای ورزشی همان تیترِ همیشگی «افتخاری دیگر برای افتخاری» را کار کرده بودند و فرایند ممنوعیت استقلال از نقل و انتقالات نیم فصل را بررسی میکردند و سایر جراید کثیرالانتشار پر شده بود از تیکی تاکای قبولِ مسئولیت هشتگهای شبکههای اجتماعی بین مسئولان ذیربط. البته در کنار تمام این موارد تئوری جدید مدیریتی یا تئوری مدیریت جدیدی با عنوان شاخ بز نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته بود.
تمام این بررسیها بدون نتیجه مانده بود تا اینکه یک روز خبرنگارِ توانمندِ شبکه خبر با اعلام اینکه قرار است خبر خوشی را تا دقایقی دیگر اعلام کند، لرزه بر اندامم انداخت. تمام غدد بدنم شروع به ترشح هورمون استرس کردند و آنجا بود که فهمیدم «یوفوبیا» قرار است بیماری باکلاسی باشد که با آن میتوانم در کافیشاپها ساعتها سخنوری و دلبری کنم.
شبکههای اجتماعی پر بود از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش و قرار بر این بود که در بین اخبار # پلاسکو از سیل# سیستان - و - بلوچستان، در بین اخبار سیستان و بلوچستان از خاک # اهواز، در بین اخبار اهواز از #صیادان - اسیر - ایرانی در بین اخبار صیادان اسیر ایرانی از #کولبرها غافل نشویم. ما هم برای اینکه دچار غفلت نشویم به هر انگشتمان یک نخ پیچیدیم و الان هم به صورت بالقوه پتانسیل تولید یک کارخانه ریسندگی و بافندگی را داریم.
رسانههای ورزشی همان تیترِ همیشگی «افتخاری دیگر برای افتخاری» را کار کرده بودند و فرایند ممنوعیت استقلال از نقل و انتقالات نیم فصل را بررسی میکردند و سایر جراید کثیرالانتشار پر شده بود از تیکی تاکای قبولِ مسئولیت هشتگهای شبکههای اجتماعی بین مسئولان ذیربط. البته در کنار تمام این موارد تئوری جدید مدیریتی یا تئوری مدیریت جدیدی با عنوان شاخ بز نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته بود.
تمام این بررسیها بدون نتیجه مانده بود تا اینکه یک روز خبرنگارِ توانمندِ شبکه خبر با اعلام اینکه قرار است خبر خوشی را تا دقایقی دیگر اعلام کند، لرزه بر اندامم انداخت. تمام غدد بدنم شروع به ترشح هورمون استرس کردند و آنجا بود که فهمیدم «یوفوبیا» قرار است بیماری باکلاسی باشد که با آن میتوانم در کافیشاپها ساعتها سخنوری و دلبری کنم.
البته بگذریم که خبر خوش خبرنگار، پیدا شدن پيكر یکی دیگر از آتشنشانها بود، اما فهمیدم برای همزیستی مسالمتآمیزِ من و دوست جدیدم یوفوبیا، هیچ جا مثل خانه آدم نمیشود.
پ
ارسال نظر