طنز؛ قاصدک! هوی چه خبر؟
اعتیاد لزوما وابستگی به مواد مخدر، گوشیهای هوشمند یا نوشابههای گازدار نیست. آدم میتواند به هرچیزی وابسته بشود. خودِ من به دیدن برنامههای پزشکی و چک کردن علائم هر نوع مرضی که موضوع برنامه باشد، اعتیاد دارم. به عنوان مثال یک بار در شبکه سلامت از وسط برنامه به جمع بینندگان ملحق شدم و وقتی تکتکِ علائمی که کارشناس اعلام کرد را در خودم پیدا کردم، متوجه شدم موضوع برنامه حاملگی است.
چند وقت پیش یک سایت پزشکی مطلبی در زمینه ترس بیمارگونه از شنیدن خبر خوش یا «یوفوبیا» منتشر کرده بود.
شبکههای اجتماعی پر بود از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش و قرار بر این بود که در بین اخبار # پلاسکو از سیل# سیستان - و - بلوچستان، در بین اخبار سیستان و بلوچستان از خاک # اهواز، در بین اخبار اهواز از #صیادان - اسیر - ایرانی در بین اخبار صیادان اسیر ایرانی از #کولبرها غافل نشویم. ما هم برای اینکه دچار غفلت نشویم به هر انگشتمان یک نخ پیچیدیم و الان هم به صورت بالقوه پتانسیل تولید یک کارخانه ریسندگی و بافندگی را داریم.
رسانههای ورزشی همان تیترِ همیشگی «افتخاری دیگر برای افتخاری» را کار کرده بودند و فرایند ممنوعیت استقلال از نقل و انتقالات نیم فصل را بررسی میکردند و سایر جراید کثیرالانتشار پر شده بود از تیکی تاکای قبولِ مسئولیت هشتگهای شبکههای اجتماعی بین مسئولان ذیربط. البته در کنار تمام این موارد تئوری جدید مدیریتی یا تئوری مدیریت جدیدی با عنوان شاخ بز نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته بود.
تمام این بررسیها بدون نتیجه مانده بود تا اینکه یک روز خبرنگارِ توانمندِ شبکه خبر با اعلام اینکه قرار است خبر خوشی را تا دقایقی دیگر اعلام کند، لرزه بر اندامم انداخت. تمام غدد بدنم شروع به ترشح هورمون استرس کردند و آنجا بود که فهمیدم «یوفوبیا» قرار است بیماری باکلاسی باشد که با آن میتوانم در کافیشاپها ساعتها سخنوری و دلبری کنم.
ارسال نظر