طنز؛ از تولید خودرو با استاندارد روز تا عذرخواهی قالیباف!
دونالد ترامپ كه چهل سال قبل با تصویب قانون ممنوعیت ورود پناهجویان و مهاجران از كشورهایی با اكثریت مسلمان، جنجال آفریده بود، روز قبل اعلام كرد با تصویب قانونی، به جز خودش، همسرانِ جدید و قدیمش و خدمتكارهای منزل،...
از تولید خودرو با استاندارد روز تا عذرخواهی قالیباف!
دونالد ترامپ كه چهل سال قبل با تصویب قانون ممنوعیت ورود پناهجویان و مهاجران از كشورهایی با اكثریت مسلمان، جنجال آفریده بود، روز قبل اعلام كرد با تصویب قانونی، به جز خودش، همسرانِ جدید و قدیمش و خدمتكارهای منزل، ورود بقیه افراد با هر دین و مذهبی به خانهاش ممنوع است! به گزارش خبرنگاران حاضر در محل، وقتی فرزندان و نوه نتیجههای ترامپ هم دم در خانهاش آمدند و زنگ آیفون را زدند، دونالد ترامپ با پیژامه و عرقگیر در بالكن خانهاش حاضر شد و پرسید: «چیه؟» یكی از فرزندان ترامپ گفت: «ماییم آقاجون... در رو باز كن! ورود ما كه ممنوع نیست؟!» و ترامپ با عصبانیت فریاد زد: «چهل سال پیش هم اشتباه كردم... باید دور شماها دیوار میكشیدم... چی میخواین از جونم؟ 40 ساله هر چی درمیارم رو خرج شماها میكنم... برین رد كارتون... تو عروسی با همسر جدیدم هم نمیخوام ریخت هیچ كدومتون رو ببینم!»
آقای صنعتزاده، وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت در یك گفتوگوی مطبوعاتی اعلام كرد بهزودی خودروهایی با استاندارد روز ساخته میشود و در اختیار مردم قرار میگیرد. خبرنگاران كه از شنیدن این وعده ذوقزده شده بودند، از جناب وزیر پرسیدند: «چهل سال است ما از این وعدهها میشنویم... این اتفاق چه روزی به سرانجام میرسد؟!» وزیر صنعت پاسخ داد: «از همین امروز!» نامبرده پس از بیان این جمله، ساعتش را نگاه كرد و گفت: « نه... نه... از فردا... امروز ساعت اداری داره تموم میشه و ما اگر تولید را شروع كنیم، فردا خودرویی به دست مردم میرسد با استاندارد امروز! ما دیگر حتی یك روز هم از استاندارد روز جهان عقب نمیافتیم! حالا امروز هم همون قدیمیها رو بخرین تا فردا!»
قالیباف سرانجام چهل سال پس از حادثه آتش گرفتن ساختمان پلاسكو، عذرخواهی كرد. نامبرده در حالیكه در یك كنفرانس خبری حاضر شده بود، در جمع خبرنگاران گفت: «واقعا عذر میخوام چند دقیقه دیر كردم... آخه این قدر در تهران ماشین ریخته كه برای بنده شهردار هم جای پارك به سختی پیدا میشود! اینجانب به صورت گازانبری، دادم ماشین چند تا از شما خبرنگاران عزیز رو با جرثقیل به پاركینگ منتقل كردند تا برای ماشین خودم جای پارك پیدا شد... ولی باز هم بابت این تاخیر عذرخواهی میكنم!»
متاسفانه آخرین درخت باقی مانده از جنگلهای انبوه شمال هم خشك شد! این درخت كه سالها در مقابل خشكانده و قطع شدن مقاومت كرده بود، وقتی فهمید دیگر درختی در شمال كشور وجود ندارد و به جای هر درخت، یك ویلا سبز شده، از غصه و تنهایی دق كرد! ویلایی كه سالها قبل كنار این درخت ساخته شده بود در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: «واقعا این درخت خودش داشت اذیت میشد... ما ویلاها هر روز درباره سونا، استخر، جكوزی، جوج و نوشابه، قلیون دو سیب و مهمانیهای دوپس دوپسی با هم حرف میزدیم در حالیكه او فقط كلمات نامفهومی مثل: اكسیژن، طبیعت، سرسبزی، نشاط و غیره را زیر لب تكرار میكرد و عین اینها كه ادعا دارن زیاد حالیشونه، سرش رو تكون میداد و نچ نچ میكرد! جون داداش خیلی رو مخ بود!»
ارسال نظر