طنز؛ زیر فشار اشتغال
مهرشاد مرتضوى در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
یکی از مسائل مهم یکی دو دهه اخیر، اشتغالزایی است. البته چون اشتغالزایی فعلا خیلی اتفاق عینی و عملیای نیست و در حد تئوری بررسی میشود و بیشتر بار روانی دارد، لازم است که مفاهیم مرتبط با آن به خوبی درک شود تا اگر احیانا یک روزی تصمیم بر این شد که اشتغالزایی در دنیای واقعی هم به کار گرفته شود، بدانیم که با چه پدیدهای طرف هستیم.
اشتغالزایی: در نگاه اول به معنی تولید اشتغال و ایجاد کار برای مردم است. ولی از آنجایی که شیب تولیدات کارخانههای داخلی در ده سال اخیر تقریبا با شیب قسمتهای خطرناک پیست دیزین برابری میکرده، اشتغالزایی معنای جدیدی به خود میگیرد. به این صورت که از کارآفرینان میپرسیم: «چرا شغل تولید نمیکنید؟» و آنها در پاسخ میگویند: «کدوم شغل؟ شغل بزام؟»
زیر اشتغالزایی: اشاره میکنند که سیاهنمایی بس است و درباره مشاغل موجود صحبت کنید. طبق متنی که هماکنون به دست من رسید و به جای امضا یک علامت چشم خون گرفته دارد، تعداد شغل در کشور ما از تعداد متقاضیان بیشتر است.
پس برای اینکه از رتبه اول تولید در دنیا تنزل نکنیم، همه دارند دو شیفت کار میکنند. در این میان عدهای به خاطر فشار زیاد کار، به زیر اشتغالزایی رو میآورند تا از مزایا و مرخصیهای مرتبط با آن استفاده کنند.
اشتغالپایی: افراد جویای کار، معمولا صبحها ساعت ۱۲ از خواب بیدار میشوند و پس از دو سه ساعت کش و قوس به بدن و خوردن صبحانه، میروند سراغ نیازمندیهای روزنامهها. این افراد فهرست بلندبالایی از مشاغل مختلف تهیه کردهاند و هر روز با همه آنها تماس میگیرند و احوالپرسی میکنند و به این صورت اشتغالهای موجود را میپایند.
اما در نهایت این شغلها به افراد با مدرک پایینتر که پایه حقوق کمتری دارند و تازه سربازیشان را هم خریدهاند میرسد.
اشتغالدایی: این نوع اشتغال را علی دایی در کشور باب کرد. او که با گفتن «من که چیزی از خودم ندارم» باعث شد عدهای از غصه سر به دیوار بکوبند و گچ دیوار بریزد روی آرم تولیدی «دایی» لباسشان. عدهای هم با بهرهگیری از این متد، همه داراییها را به اسم بستگان، آشنایان و خانواده محترم رجبی کردند و گفتند: «دیدید چیزی نداریم؟»
اشتغاللایی: متاسفانه امروز شاهد این هستیم که افرادی برخلاف مسئولیت شغلیشان لایی میکشند و حقوقهای نجومی دریافت میکنند. ضمن محکوم کردن اقدام این افراد، خواهشمندیم مسئولان ذیربط هرچه سریعتر آنها را دستگیر کرده و خسارت حقوقهای نجومی، اختلاسها و سایر ضررهایی که در سالهای اخیر به کشور زده شده را از حلقومشان بیرون بکشند. (روی میز مشت میکوبد و یک زمین را به یک هشتم قیمت واگذار میکند.)
یکی از مسائل مهم یکی دو دهه اخیر، اشتغالزایی است. البته چون اشتغالزایی فعلا خیلی اتفاق عینی و عملیای نیست و در حد تئوری بررسی میشود و بیشتر بار روانی دارد، لازم است که مفاهیم مرتبط با آن به خوبی درک شود تا اگر احیانا یک روزی تصمیم بر این شد که اشتغالزایی در دنیای واقعی هم به کار گرفته شود، بدانیم که با چه پدیدهای طرف هستیم.
اشتغالزایی: در نگاه اول به معنی تولید اشتغال و ایجاد کار برای مردم است. ولی از آنجایی که شیب تولیدات کارخانههای داخلی در ده سال اخیر تقریبا با شیب قسمتهای خطرناک پیست دیزین برابری میکرده، اشتغالزایی معنای جدیدی به خود میگیرد. به این صورت که از کارآفرینان میپرسیم: «چرا شغل تولید نمیکنید؟» و آنها در پاسخ میگویند: «کدوم شغل؟ شغل بزام؟»
زیر اشتغالزایی: اشاره میکنند که سیاهنمایی بس است و درباره مشاغل موجود صحبت کنید. طبق متنی که هماکنون به دست من رسید و به جای امضا یک علامت چشم خون گرفته دارد، تعداد شغل در کشور ما از تعداد متقاضیان بیشتر است.
پس برای اینکه از رتبه اول تولید در دنیا تنزل نکنیم، همه دارند دو شیفت کار میکنند. در این میان عدهای به خاطر فشار زیاد کار، به زیر اشتغالزایی رو میآورند تا از مزایا و مرخصیهای مرتبط با آن استفاده کنند.
اشتغالپایی: افراد جویای کار، معمولا صبحها ساعت ۱۲ از خواب بیدار میشوند و پس از دو سه ساعت کش و قوس به بدن و خوردن صبحانه، میروند سراغ نیازمندیهای روزنامهها. این افراد فهرست بلندبالایی از مشاغل مختلف تهیه کردهاند و هر روز با همه آنها تماس میگیرند و احوالپرسی میکنند و به این صورت اشتغالهای موجود را میپایند.
اما در نهایت این شغلها به افراد با مدرک پایینتر که پایه حقوق کمتری دارند و تازه سربازیشان را هم خریدهاند میرسد.
اشتغالدایی: این نوع اشتغال را علی دایی در کشور باب کرد. او که با گفتن «من که چیزی از خودم ندارم» باعث شد عدهای از غصه سر به دیوار بکوبند و گچ دیوار بریزد روی آرم تولیدی «دایی» لباسشان. عدهای هم با بهرهگیری از این متد، همه داراییها را به اسم بستگان، آشنایان و خانواده محترم رجبی کردند و گفتند: «دیدید چیزی نداریم؟»
اشتغاللایی: متاسفانه امروز شاهد این هستیم که افرادی برخلاف مسئولیت شغلیشان لایی میکشند و حقوقهای نجومی دریافت میکنند. ضمن محکوم کردن اقدام این افراد، خواهشمندیم مسئولان ذیربط هرچه سریعتر آنها را دستگیر کرده و خسارت حقوقهای نجومی، اختلاسها و سایر ضررهایی که در سالهای اخیر به کشور زده شده را از حلقومشان بیرون بکشند. (روی میز مشت میکوبد و یک زمین را به یک هشتم قیمت واگذار میکند.)
پ
ارسال نظر