دانستنی های جالب درباره «رابین هود» تیرانداز افسانه ای
قوانین سخت و دست و پا گیر پادشاه در سراسر انگلستان اجرا و اموال و اراضی مردم به زور مصادره می شد و مالیات های سنگین کمر فقرا را خم کرده بود. از این روی، انگلستان مکان مناسبی برای مجرمین و آدم های از همه جا رانده و مانده شده بود؛ آدم هایی که از قانون خروج کرده بودند.
اما همین آدم های سرکش، فقیر و خارج شده از قانون که پادشاه بر آنان خشم گرفته بود در نظر مردم به قهرمانان بزرگی تبدیل شدند که درباره شان داستان ها و افسانه های بسیاری ساخته شد. از جمله این شخصیت ها رابین هود است. او و دوستانش در جنگل های شروود پنهان شده و با شهردار ناتینگهام مبارزه سختی را آغاز کردند.
شروود، جنگل رابین هود
جنگل شروود یکی از جنگل های زیبا و سحرانگیز انگلستان است و شهرت جهانی دارد. سالانه بیش از نیم میلیون گردشگر از جنگل شروود دیدن می کنند. مساحت این جنگل ۴۲۳.۲ هکتار است. در سال ۱۹۶۹ میلادی در این جنگل از سوی شورای استان ناتینگهام شایر یک پارک ملی افتتاح شد.
جنگل ها در قرون وسطا جایی برای قانون گریزها
جنگل ها در قرون وسطا مکان های ایده آلی برای دزدها و قانون گریزها بودند. وقتی پادشاه «جان» همه زمین ها و اموال رابین هود را از او گرفت، رابین هود به جنگل های شروود پناه برد و در آنجا همراه دوستانش یک گروه تشکیل داد.
اسطوره رابین هود برای اولین بار در قرن سیزدهم میلادی پا به عرصه وجود گذاشت. در آن زمان، کمتر کسی می توانست بخواند و بنویسد و داستان ها و افسانه ها سینه به سینه و از طریق شعرها و آوازها منتقل می شد.
این قصیده می گوید رابین هود تنها به ناتینگهام می آید و به کنیسه مریم مقدس رفته و عبادت می کند. یکی از راهبان که پیشتر مورد چپاول رابین هود و دوستانش قرار گرفته بود او را می شناسد و به نزد شهردار ناتینگهام رفته و مکان رابین هود را لو می دهد.
کمی دورتر از کنیسه مریم مقدس و در بیست متری آن، «موزه عدالت» وجود دارد. قسمت زیرین این موزه زندان مرکزی ناتینگهام قرار داشته است. این زندان تونل های پیچ در پیچ و غار مانندی است که هدف از ساخت آن ترعیب رعایای انگلیسی بوده است.
ماجراجویی کوچک رابین هود
عنوان دومین قصیده (ماجراجویی کوچک رابین هود) نام دارد. بسیاری از مردم می گویند رابین هود اهل ناتینگهام بوده است؛ اما بنا بر این قصیده رابین هود متولد یورکشایر بوده و در همان شهر نیز از دنیا رفته است. در این قصیده می خوانیم رابین هود که زخم های عمیقی برداشته با دوستش جان به دیر راهبان کرکلیس می رود به این امید که رئيس راهبان او را مداوا کند، اما بنا به دلایل نامشخصی راهب به او خیانت می کند.
دیر کرکلیس یک مکان واقعی در یورکشایر است و در زمین آن یک قبر مرموز وجود دارد که به انگلیسی روی آن نام رابین هود نوشته شده است.
در اسناد تاریخی زیادی از نام رابین هود یاد شده است. در استان یورکشایر اسنادی تاریخی وجود دارد که به قرون وسطا بازمی گردد، در این اسناد از منطقه ای به نام ویک فیلد سخن به میان می آید که در آن مردی به نام رابین هود زندگی می کرد. در اسناد مشابه دیگر نیز نام رابین هود بیست بار ذکر شده است.
داستان رابین هود از جمله موضوعات مورد علاقه فیلمسازان در سراسر دنیا بوده است که در شکل ها و عناوین مختلف آن را تولید کرده اند.
از «زورو» تا «عروه» سوارکار عرب
به نظر می رسد، عنصر سرقت از ثروتمندان به نفع فقرا فقط محدود به رابین هود نبوده است. زورو (روباه در زبان اسپانیایی) جوان مکزیکی نجیب زاده و از خانواده ثروتمند دلش با فقرا بود. او با شنل و نقاب سیاه از ثروتمندان به نفع فقرا دزدی می کرد.
در فرهنگ عرب زبانان «عروة بن الورد بن زيد العبسي» هم چنین داستانی دارد. او کاروان ها و قافله های ثروتمند را غارت کرده و آن را در اختیار فقرا قرار می داد. نکته جالب این بود که عروه فقط از ثروتمندان بخیل می دزدید و با دست و دلبازی آن را در اختیار همه مردم قرار می داد؛ حتی به آن دوستانی که او را در غارت و چپاول کاروان ها کمک نکرده بودند، نیز از کیسه ثروتمندان می بخشید.
ارسال نظر