داستانهای باورنکردنی از عالم کما
"کما" حالتی است که در آن فرد هوش و حواسی ندارد اما همچنان بدنش کار می کند. به نوعی می توان این حالت را یک بیهوشی بسیار قوی دانست که در اثر ضربه های سخت به سر ایجاد می شود.
تصادف و آسیب های مغزی در کنار خود کما را به همراه دارند که باعث می شود فرد مصدوم چند روزی را در میان زندگی و مرگ بگذراند. این حالت ممکن است برای بسیاری تنها یک مدت خاص باشد و پس از آن همه چیز به روال عادی بازگردد اما برای عده ای کما می تواند نقطه تحول باشد.
پاک شدن حافظه
"لیز اسکیس" دختر انگلیسی است که در سال ۲۰۰۸ دچار برخی تشنجات خاص قرار گرفت و به همین علت به دکتر مراجعه کرد تا شاید آن ها بتوانند کمکش کنند. پزشکان تصمیم گرفتند او را به یک کمای سه هفته ای ببرند تا تحقیقاتی را روی مغز او انجام دهند. پس از پایان تحقیقات و زمانی که او از خواب بیدار شد تمام حافظه اش از بین رفته بود. او حتی قادر به صحبت کردن و یا راه رفتن هم نبود. این دختر ۲۳ ساله مجبور شد که ۱۱ ماه تنها به یادگیری موارد اولیه زندگی بگذراند و زندگی اش را بار دیگر از ابتدا آغاز کند.
بیماری به کما رفتن
مادر ۵۳ ساله ای به نام "ویندی ریچموند" دچار بیماری بسیار خاصی شده است که زندگی او را تا حدی تحت تاثیر خود قرار داده است. این مادر که اهل بریتانیاست نمی تواند به فرزندش کلمه"دوستت دارم" را بگوید چرا که با گفتن این جمله سریعا به کما می رود. به گفته پزشمکان بدن او به این جمله حساسیت دارد و با هر بار گفتن تمامی استخوان های بدنش سست شده و از کار می افتد. بیماری او در دنیا نادر است و البته همچنان محققان در حال تحقیق بر روی ریشه آن هستند.
تغییر زبان
"سندرا رالیک" دختر ۱۳ ساله ای است که بر اثر یک تصادف به کما رفته و دچار مشکلی بسیار بزرگ شد. این دختر که اهل کرواسی است به زبان محلی سخن می گفت اما بعد از آنکه ۲۴ ساعت در کما بود ناگهان زبانش به آلمانی تغییر پیدا کرد. این درحالی است که او تنها ترم های اولیه زبان آلمانی را گذرانده بود ولی بعد از بیدار شدن از کما به طور کامل این زبان را فراگرفته و حتی زبان مادری خودش را نیز فراموش کرده بود. این دختر مجبور شد تا بار دیگر زبان مادری اش را فرا بگیرد. پزشکان هیچگاه متوجه این تغییر زبان ناگهانی نشدند.
۱۹ سال در کما
"تری ویلاس" از جمله افرادی است که کمای بسیار طولانی و عجیبی داشته است. او در سال ۱۹۸۴ در حالی که برای تولد خواهرش به شهری در آمریکا سفر میکرد تصادف کرده و پس از ۲۴ ساعت گذشت از تصادف به صورت بیهوش در صحنه حادثه پیدا شد. از آن پس تمامی خانواده او به این اصرار داشتند که روزی از کما خارج می شود و به همین علت به مدت ۱۹ سال اجازه جدا کردن دستگاه ها را از او نداند. پس از ۱۹ سال او بار دیگر چشمانش را باز کرد در حالی که تمام این مدت در سال ۱۹۸۴ گیر کرده بود. او با اینکه در سال ۲۰۰۳ به هوش آمد اما زندگی اش را از همان سال ۱۹۸۴ بار دیگر آغاز کرد.
کمای داوطلبانه
"جان روچ" کارمند ساده ای است که چندین سال از بیماری نادری رنج می برد که پزشکان برای آن درمانی کشف نکرده بودند اما فرضیه های ساده ای برای آن داده بودند که هیچگاه به اثبات نرسیده بود. در یکی از این فرضیه ها پزشکان به این نکته اشاره کردند که اگر بیمار به یک کمای ساختگی وارد شود ممکن است مقداری از بیماری اش کاسته شود. این مرد ۵۰ ساله تصمیم گرفت تا خود را داوطلبانه در اختیار پزشکان قرار دهد تا آن ها او را به کما برده و تحقیقاتی را انجام دهند. این کار باعث شد تا او به کما رفته اما بهبود پیدا کند و این روش به اثبات رسید.
نظر کاربران
هیچگاه نه هیچگاو