۴۵۰۲۳۷
۵۰۰۴
۵۰۰۴
پ

طنز؛ دوران گذار

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

دهخدا ایستاد پای تخته و همان‌طور که سرفه می‌کرد با گچ روی تخته نوشت: «درس امروز: شیوه‌ درستِ شکسته‌نویسیِ فعلِ گذاشتن». بعد رو کرد به شاگردها و گفت: «یه جوانمرد می‌خوام که بیاد پای تخته».
احمدی‌نژاد زیپ کاپشنش را بالا کشید و با گام‌هایی گشاد رفت پای تخته و روی آن نوشت: «چرا معلم باید بین شاگردهاش فرق بزاره؟» دهخدا آه کشید و گفت: «یک اینکه «بذاره» درسته، باید با ذال بنویسید، چون این کلمه از همون فعلِ گذاشتن اومده، دوم اینکه...»
ناگهان توکلی با همان اخم همیشگی‌اش پرید وسط حرف دهخدا و پرسید: «پس اگه من بخوام یه روز یه خبرگزاری راه بندازم باید با ذال بنویسمش؟» رضایی هم که انگار با توکلی کلِ اخم کردن انداخته بود، پوزخند زد و گفت: «پس منم خبرگزاری تاسیس می‌کنم».
دهخدا پاسخ داد: «نه، خبرگزاری از گزاردن که به معنی انجام دادن، ادا کردن و شرح دادن است میاد». لاریجانی همان‌طور که در و دیوار را از نظر می‌گذراند تا دوربینی چیزی از وی فیلمبرداری نکند، پرسید: «گذار از روحانی رو چطور باید بنویسیم؟» کواکبیان کنار گوش لاریجانی گفت: «اگه خواستی از روحانی گذر کنی قبلش به من یه خبر بده، دمت گرم».
دهخدا تخته‌پاک‌کن را پرت کرد سوی کواکبیان و با تشر گفت: «به کلاس احترام بذارید!» بعد رو کرد به لاریجانی و گفت: «گذار با ذال صحیحه و اینجا معنی عبور کردن می‌ده». ناگهان عارف با چهره‌ای سرخ از روی نیمکت برخاست و دور خودش چرخید.
دهخدا از ترس اینکه مبادا شاگردش دچار بیماری حادی شده باشد، پرسید: «چی شده پسرم؟ می‌خوای ببرمت درمانگاه؟» اصغرزاده با خنده گفت: «هیجان‌زده شده، فکر کرده واقعا قراره از روحانی بگذرن». کواکبیان کنار گوش اصغرزاده پرسید: «یعنی قرار نیست عبور کنیم؟»
دهخدا با کلافگی به کواکبیان گفت: «اون تخته‌پاک‌کن رو بیار بذار سر جاش». کواکبیان پای تخته رفت و تخته‌پاک‌کن را سر جایش گذاشت. دهخدا اخم کرد و به کواکبیان گفت: «برو اون گوشه و یه لنگه‌پا وایسا»
کواکبیان با بغض به گوشه‌ کلاس رفت و پرسید: «می‌شه پای راستم رو بدم بالا؟ آخه من چپ‌پام».
دهخدا اجازه داد، بعد رو کرد به کلاس و پرسید: «پس امروز یاد گرفتیم که فعل گذاردن با ذال معنی گذاشتن و قرار دادن و در برخی موارد معنی عبور کردن، بخشیدن، رها کردن و اجازه دادن می‌ده و همچنین آموختیم وقتی گزاردن را با «ز» می‌نویسیم معنی ادا کردن، به جا آوردن و گاهی شرح دادن می‌ده، متوجه شدین؟»
شاگردها با دهان باز و چشمانی گشاد خیره شده بودند به معلم‌شان. دهخدا با درماندگی گفت: «جان من مردونگی کنید و بگین که متوجه شدین؟» احمدی‌نژاد از جایش بلند شد و یک پلاکارد را بالا گرفت که رویش نوشته بود: «واغعن موشکل مملکط ما ز و ذالِ جوانان ماصت؟
به جوانان اهطرام بزارین!» دهخدا از شدت عصبانیت شقیقه‌هایش را مالید. کواکبیان از گوشه‌‌ کلاس پرسید: «آقا معلم می‌شه پای راستم رو بیارم پایین و پای چپم رو ببرم بالا؟ آخه من یهو راست‌پا می‌شم». دهخدا ناگهان جیغ کشید و سر به بیابان گذاشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج