طنز؛ افشاگریهای جدید کیهانلیکس
پدرام ابراهیمی در وبسایت طنز بی قانون نوشت:
ای کسانی که مفتون و شیدای غرب هستید، بدانید که اگر آنها ویکیلیکس دارند، ما کیهان داریم. اگر آنها ادوارد اسنودن دارند، ما حاج حسین شریعتمداری داریم. (تازه به هیچ جا هم پناهنده نشده که هیچ، احضاریههای دادگاه را هم به آرنج خود نمیگیرد) کسی که هر روز در روزنامهاش هزاران سند غیرقابل انکار ارائه میکند و تمام ابزارهای دست استکبار (موسوم به آلت دست) را به مردم نشان میدهد. مثلاً همین امروز این روزنامه پرده از یک جریان مشکوک و مسموم در نزدیکی حسن روحانی برداشته و نوشته: «پیغام افراطیون به روحانی: قبل از نامزدی، ناز کن!»
ای کسانی که مفتون و شیدای غرب هستید، بدانید که اگر آنها ویکیلیکس دارند، ما کیهان داریم. اگر آنها ادوارد اسنودن دارند، ما حاج حسین شریعتمداری داریم. (تازه به هیچ جا هم پناهنده نشده که هیچ، احضاریههای دادگاه را هم به آرنج خود نمیگیرد) کسی که هر روز در روزنامهاش هزاران سند غیرقابل انکار ارائه میکند و تمام ابزارهای دست استکبار (موسوم به آلت دست) را به مردم نشان میدهد. مثلاً همین امروز این روزنامه پرده از یک جریان مشکوک و مسموم در نزدیکی حسن روحانی برداشته و نوشته: «پیغام افراطیون به روحانی: قبل از نامزدی، ناز کن!»
خب چون ما حیا و پردهپوشی جناب شریعتمداری را نداریم و ارزن در دهانمان خیس نمیخورد، از پیغامهای دیگر افراطیون به اطرافیان روحانی در «ویرگول» امروز پرده برداشتیم:
پیغام تندروهای بیمنطق (موسوم به دانشجویان) به اسحاق جهانگیری: «قبل از افتتاح پروژههای عمرانی، حرکات موزون با قیچی (همان رقص چاقوی سنتی خودمان) انجام بده و تا شاباش نگرفتی پروژه را افتتاح نکن.»
پیغام وحشیون گوشتخوار ملقب به کارگزاران سازندگی به ظریف: «اول پاتختی را برگزار کن، سپس نسبت به هدایای دریافتی، مهمانان عروسی را دعوت کن!»
سیگنالِ نمایندگان شهرتطلب فراکسیون حداقلیِ امید به عارف: «قبل از حرف زدن، زیرلفظی بگیر!»
***
راستی تا یادمان نرفته، کیهانلیکس در مطلبی که درباره نمایش «مجلس ضربت زدن» منتشر کرده، درباره محمد رحمانیان (کارگردانی که مو و ریشاش شباهت معناداری به شیر، نماد کشور انگلستان دارد) و بهرام بیضایی (کارگردان بهایی و نویسندهی فراری فیلم روز واقعه)، نوشته: «هیچیک از آنان از سواد دینی و تاریخی و سیاسی برخوردار نیستند.» (دیگر ننوشته سواد هنری ندارند که زن و بچهی بیچارهشان از نان خوردن نیفتند)
اصلاً از همینجا بگوییم، من و حاج حسین از این به بعد که خواستیم برویم تئاتر، نمایشهای م.ر و ب.ب را نمیرویم. فقط نمایش شاد و سراسر موزیکال «داماد سمج و دختر اقدس خانوم!»
پ
ارسال نظر