طنز؛ ردیف بودجه را ببینید ردیف شوید
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
اگر دپرس هستید و میخواهید ردیف شوید، ردیف بودجه را ببینید؛ یعنی این بودجه یک جاهایی خرج میشود که اگر ما صدهزارتا پتروس از خارج وارد کنیم و انگشتشان را بکنیم توی سوراخهای بودجه، باز هم نشت میکند. ما سالهاست که با خانواده آخر سال که میشود، برای قهقههزدن منتظر دوتا چیز میمانیم:
١- برنامه کلاهقرمزی و پسرخاله پخش شود.
اگر دپرس هستید و میخواهید ردیف شوید، ردیف بودجه را ببینید؛ یعنی این بودجه یک جاهایی خرج میشود که اگر ما صدهزارتا پتروس از خارج وارد کنیم و انگشتشان را بکنیم توی سوراخهای بودجه، باز هم نشت میکند. ما سالهاست که با خانواده آخر سال که میشود، برای قهقههزدن منتظر دوتا چیز میمانیم:
١- برنامه کلاهقرمزی و پسرخاله پخش شود.
٢- بودجه منتشر شود و ما بخوانیم و از خنده رودهبر شویم.
حالا با بودجههای جاهای دیگر کار نداریم. همین بودجهای را که به اسم فرهنگ و اینا داده میشود بروید نگاه کنید. اگر این پول را توی این سالها که گذشت، بطریبطری آبمعدنی خریده بودند و ریخته بودند کف زمین، الان کویر لوت برای خودش اقیانوسی شده بود.
بعد هم ما سالهاست سادهلوحیم. ما هرچی کار میکنیم، پول درنمیآوریم. کسی هم میگوید چرا؟ میگوییم چون کار فرهنگی پول توش نیست. اشتباه از ماست. ما داریم جای اشتباه کار فرهنگی میکنیم، آدم باید طوری کار فرهنگی کند که ردیف بودجه براش بنویسند. (دقیقا با شما هستم دوست عزیز، بله شما مؤسسه معزز).
به نظر ما بخش زیادی از اینها که از بودجه فرهنگ بهشان پول تپل داده میشود باید اسمشان را از ردیف فرهنگی دربیاورند و ببرند در ردیف بودجه صنعت. چرا؟ چون این عزیزان بلدند پول را تبدیل کنند؛ یعنی درواقع اگر از تلاش این بزرگواران واقعا درست استفاده کرده بودیم، کشورمان الان بزرگترین و تنها صادرکننده این تبدیلات به سراسر جهان بود.
وصیت
میبینی سوفیا؟ میبینی عشق من... بابات متوجه نیست که من فرهنگی هستم، اما ردیف بودجه ندارم. من یک فرهنگی ساده هستم که فقط ردیفم کردهاند، همین. عاشق ردیف تو؛ میدون دوم.
دیالوگ
سوفیا: حالا تو بهعنوان یک فرهنگی، ردیفی یا نه؟ میدون دوم: کاش من ردیف بودجه بودم.
پ
ارسال نظر