طنز؛ دکترباقر... داداچ... داری اشتبا میزنی!
پیمان مقدم در روزنامه ایران نوشت:
دکتر - کاپیتان - سردار - شهردارِ محترم تهران که همیشه نامزد بالقوه یا کاندیدای بالفعل ریاست جمهوری هستند طی سخنانی به مناسب روز دانشجو، یاد و خاطره دولت هاله نور را گرامی داشتند.
چجوری؟ اینجوری: «آن چیزی که کار را پیش میبرد، کار است. حرف، کار را پیش نمیبرد. آن زمانی که ما در روستا بودیم میوهها با حرف جمع نمیشد و گاوها با حرف دوشیده نمیشدند و گوسفندان را با حرف نمیشد به صحرا برد.»
خب قبلاً هم عرض کرده بودیم که دولت هاله نور رفته اما ادبیات هاله نوری هیچ جا نمیرود و همیشه صحت و سلامت خود را به وسیله سایر دوستان اعلام میکند. حتماً متوجه منظور ایشان هم شده اید.
به نظر میرسد جان کلامشان این است که دولت اینکاره نیست و همش حرف میزند و عمل نمیکند. نه شیر میدوشد، نه کسی را چرا میبرد و نه میوه را جمع میکند. به هر حال به لطف دکترقالیباف متوجه شدیم که دولت چوپان و باغبان خوبی نیست که نیست.
اما حالا شما زیاد گیر ندهید که گاو و گوسفند و درخت سنجد و شفتالوی سخنان ایشان را به چی و کی و کجا میشود تعمیم داد. عزیزجان ما روزنامه نگاریم، مفسر کلیات ابوالبقا که نیستیم! تا همین جایش را فهمیدیم...
در واقع باید اذعان کرد که ایشان پر بیراه هم نمیگویند. دولت اعتدال علاوه بر ناکارآمدی و کم توانی، بیاستعداد هم هست. یعنی حداقل نمیکند مدیریت و اقدام و عمل را از روی دست کاپیتان قالیباف کپی کند.
مثلاً در همین زمینه برف روبی... دیده اید که چطور وقتی یه نمه برف پاییزی پایتخت را سفید میکند نه ترافیکی میشود و نه خیابانها قفل میشود و نه ماشینها روی یخها سرسره بازی میکنند و نه حتی مدیران غافلگیر میشوند.
یا مثلاً حداقل تجارت را از روی دست شهرداری کپی کند و ببیند که چطور باید املاک را فروخت.
که نه سیخ بسوزد و نه کباب. خریدار راضی، فروشنده راضی، تا منهدم گردد کلیه چپ خلایق ناراضی! اما همش که این نیست. دولت اعتدال از بس که خرابکاری کرده، فریاد و فغان دکتر به آسمان رسیده: «نتیجه را امروز میبینیم که نه چرخ هستهای و نه چرخ زندگی نمیچرخد...
این هم ساده لوحی است که آب و نان و زندگی مردم و اقتصاد و آلودگی هوا و همه چیز را به برجام گره بزنیم. اگر این کار را انجام دهیم معلوم است، الفبای حکومتداری را بلد نیستیم.» خب نکنید دوستان؛ شما که الفبا بلد نیستید و لابد سواد ندارید انقدر با اعصاب کاپیتان - شهردار و دوستانشان بازی نکنید.
میگذاشتید تحریمها پدر صاحاب این ملت را در بیاورد و نفتمان در بازار سیاه به ثمن بخس فروخته شود و جیبهای کاسبان تحریم و بابکها و خاورها پر شود. قطعنامهها را لغو فرموده و تورم را مهار کرده اید تا رشد دیوانه وار قیمت زمین و مسکن متوقف گردد و هلوگرامهای تراکم روی دست بعضیها باد کند.
در هر حال معمولاً هر چهار سال همین موقعها نامزدی بالقوه دکتر کلید میخورد و تا روز آخر ثبتنام این بالقوه گی در آستانه بالفعلی است. در نتیجه وقتش رسیده که حملاتی به سیراب شیردون دولت بفرمایند تا اعلام حضورشان پرچرب شود. امااا...
اما به قول بچههای باشگاه بدنسازی:
داری اشتبا میزنی دکتر... این راه رئیس جمهوری شدن نیست. اون بنده خدایی هم که درشت حرف میزد و گاهی پای احشام رو تو حرفاش وسط میکشید، بعد ۸ سال هنوز دارن گلکاری هاش را تمیز میکنن. شما پایتخت رو اداره کن تا هر روز خون مردم از ترافیک و ازدحام و شلوغی به جوش نیاد. سرشیر و میوه و چرا پیشکش...
پ
نظر کاربران
وای عالی بود