طنز؛ چی گفت؟ واقعا چی گفت؟!
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
خوشبختانه دو دوره پیش مجلس یکطوری بود که آدم احساس میکرد اعضای خانه سالمندان را بردهاند تهرانگردی! (یک بلانسبت هم به نمایندههای دو دوره پیش بگوییم که فردا شاکی نشوند که ما پیر نیستیم و خیلی هم جوانيم. خیلیخب).
آن اساتید، طفلکیها، آدمهای سادهای بودند و سیاسی نبودند. (بلانسبت شما. شما خیلی هم پیچیده بودی! نروی فردا شکایت کنی جان من).
یعنی الان برویم بگوییم داداش این چهکاری بود کردی؟ میگویند اصلا مگه ما کاری کردیم؟ هر چندوقت یکبار دستمان را میبردیم بالا. همین.
البته آن بزرگواران تلاش زیادی برای کنترل تصمیمات دولت احمدینژاد داشتند، طوری که چندبار احمدینژاد را دعوت کردند مجلس (که خیلیبار نیامد) و همان چندباری که آمد، دلواپسان عزیز رفتند توی شکم دولت و خیلی جدی باهاش عکس سلفی انداختند. (سوسک شوم اگر دروغ بگویم. این چیزها بعدا تاریخ محسوب میشود و دستکم اگر ما مردم غمگینی بودیم، مردم بعد از ما با خواندن دوره محمودی، بسیار خندان خواهند شد).
حالا اما، در واقع در چند وقت گذشته، نمایندگان مثل اینکه حالا جوگیر شدند یا چی - ما نمیدانیم- اما به هرحال چهارتا نطق میکنند و چهارتا ایراد میگیرند که از قدیم گفتند کاچی به از هیچی.
همین چند روز پیش هم بعضی از نمایندههای مجلس رفتند توی دانشگاهها و به مناسبت روز دانشجو چهارتا سخنرانی کردند که موجب حیرت خلق شد. از جمله یک کوهکن در مجلس داریم که دیروز به مطهری اخطار داد: این حرفها که شماها رفتید زدید، «نقض سوگند نمایندگی» نیست و مجلس چطوری با این نمایندهها که «حرف میزنند» برخورد کند؟
مطهری اما پاسخی داد که به نظر ساده میآید، اما درک همین موضوع ساده برای خیلیها گویا خیلی سخت است وگرنه اینقدر مشکل نداشتیم؛ مطهری گفت: «اساسا آزادی بیان مربوط به آزادی مخالف است وگرنه آزادی موافق که مشکلی ندارد».
بعد از این اظهارنظر، نصف نمایندهها که کاری نمیکردند و دستشان بالا مانده بود، نفسي تازه كردند. نصفی که غیبت داشتند. نصفی که سرشان توی تلگرام و پرایوتچتشان بود. مردم چی؟ مردم سرشان به اینستا گرم بود و اصلا متوجه نشدند چی به چی شد.
وصیت:
سوفیا... تو آزادی بیان داری به شرطی که حرفی را بزنی که من خوشم بیاید وگرنه در اتاق را روت میبندم و ممنوعالپریزت میکنم. یادت باشد که آزادی از هر نوعش باید مشروط باشد که مسئله نشود. عاشق آزادیهای مشروط تو؛ میدان دوم.
پ
نظر کاربران
خنک آن قمار بازی که به باخت هر چه بدوش
نه نماند هیچش الا هوس قماری دیگر