دانشمند دیگری که «تکامل» را کشف کرد!
در چنین روزی در سال ۱۹۱۳ میلادی، "آلفرد راسل والاس" از دنیا رفت. درک فرآیند "انتخاب طبیعی" والاس مستقل از چارلز داروین باعث شد تا دید بهتری از جهان طبیعت وجود داشته باشد.

آلفرد راسل والاس در سال ۱۸۹۵ میلادی
به گزارش بی بی سی انگلیسی، در برخی نقاط جهان مناطقی وجود دارند که تمام نیروهای طبیعت ادغام شده و محیطی را به وجود میآورند که تنوع جانوری آن در هیچ جای دیگر دنیا وجود ندارد.
آلفرد راسل والاس 8 سال از زندگیاش، بین سالهای 1854 تا 1862 میلادی، را در چنین نقطهای از زمین سپری کرد تا بدین ترتیب، برخی از بزرگترین کشفیات تمام تاریخ رقم بخورد. والاس در کشف پدیده "تکامل" یا فرگشت و حتی نحوه تاثیر جزایر بر محیط زیست نقش کلیدی بازی کرد.
نام آن منطقه برای آلفرد "مجمعالجزایر مالایی" بود، اما امروزه زیستشناسان آن مناطق را با نام "والاسئا" میشناسند: هزاران جزیره در جنوب شرقی آسیا بین دو قاره آسیا و استرالیا. هر چیزی در این منطقه نمودی شگرف از طبیعت بکر است.
مهمترین سوال والاس
پژوهش والاس در مجمعالجزایر مالایی حول محور یک سوال بنیادین است: زندگی از کجا پدید آمد؟ تلاشهای او در نهایت باعث شد تا تاریخ روندی متفاوت را به خود بگیرد.
آلفرد در سال ۱۸۲۳ میلادی در ولز به دنیا آمد. او مردی فروتن بود اما به طبیعت علاقه وافری داشت و به همین دلیل نیز آن را دنبال کرد. آلفرد در اولین گام شروع به جمع کردن حشرات در قالب یک سرگرمی کرد، اما بعدها همین حس ماجراجویانه او سبب شد تا جهان را کشف کند.
خوشبختانه آن سالها اتفاقی خوب برای والاس رخ داد؛ موزههای بریتانیایی در دوران ویکتوریا بیشتر شیفته حشرات جالب و عجیب شده بودند و بنابراین میزان تقاضاها نیز افزایش چشمگیری یافته بود. آلفرد راسل والاس نیز میتوانست از راهی که خودش دوست داشت، امرار معاش کند: جمع کردن سوسکها و حشرات دیگر.
اولین سفر او اما به یک فاجعه تمام عیار تبدیل شد!

والاس بر روی حشرات تحقیق میکرد؛ مبحثی که مردم اطلاعات کمی راجع به آن داشتند
4 سال تلاش در آتش سوخت!
والاس دل به دریا زد و به جنگلهای آمازون در آمریکای جنوبی رفت. جنگلی عظیم و انبوه که وسوسه کشف گونههای جدید را در ذهنش میانداخت. والاس مصمم بود که از این روش میتواند نامش را در بین دانشمندان دیگر مطرح کند. او در ابتدا با دوستان و زیستشناسی به نام "هنری والتر بیتس" سفر کرد و تصمیم گرفتند تا به صورت گروههای مجزا مسیر را طی کنند تا وسعت بیشتری را بپیمایند.
والاس پس از چهار سال به خانه بازگشت، اما قایقش در وسط اقیانوس اطلس آتش گرفت. همه آنها زنده ماندند ولی نمونههای جمعآوری شدهاش درست در مقابل دیدگانش در آتش سوختند.
به حتم اتفاقی تلخ در زندگی والاس رخ داده بود چرا که ۴ سال تلاش و مراقبت به یکباره سوخته شد. اما این اتفاق ناگوار هم نتوانست مانع پیشرفتش شود.
سفر دوم در ۳۱ سالگی
والاس در سال 1854 میلادی و در سن 31 سالگی سفر دیگری را شروع کرد: مجمعالجزایر مالایی" یا همان والاسئا. این نقطه از زمین آنقدر از خانه والاس دور بود که حتی برخی از اروپاییها نمیدانستند چنین جایی وجود خارجی دارد.
گام نخست آن سفر از لندن به سنگاپور بود. سفری که برخلاف سیستم حمل و نقل امروزی، شش هفته طول کشید و تقربیا دربرگیرنده انواع وسایل حمل و نقل بود. وسایل مورد نیاز والاس در طول سفر نیز یک مشکل دیگر بود زیرا از آنچه او فکر میکرد هم سنگینتر شده بود. در دوران ویکتوریا، افراد همه چیز از البسه و اسباب مورد نیاز گرفته تا نمک و فلفل را نیز با خود میبردند. والاس اما علاوه بر تمام این موارد به تجهیزاتی علمیاش از جمله تور، جعبه، سنجاق و قفس نیز محتاج بود.
والاس در سنگاپور مستقر شد و از آنجا هشت سال تمام به نقاط و جزایر مختلف سفر میکرد. وی در نامهای به مادرش نوشت:
«ساعت پنج و نیم از خواب بیدار میشوم. حمام میکنم و سپس قهوهای مینوشم. سپس تا ساعت 8 تجهیزات را به همراه دستیارم چارلز آماده میکنم و بعد صبحانه میخورم. ساعت 9 هم به جنگل میروم. همیشه پیاده رویِ زیادی داریم و به خاطر باران خیس آب میشویم. معمولا تا حوالی ساعت دو یا سه میچرخیم و حدود 50 یا 60 گونه سوسک مختلف پیدا میکنیم. برخی بسیار نادر و زیبا هستند. سپس دوباره دوش میگیریم و لباس عوض میکنیم. بعد هم حشرات را برای نگهداری میکشم و علامتگذاری میکنم. چارلز هم همین کار را به مگسها، زنبورها و حشرات ریزتر میکند. هنوز فکر نمیکنم بتوان در مورد سوسکها بتوانم به او اعتماد کنم. ساعت 4 غذا میخوریم و دوباره تا 6 کار میکنیم. قهوه و بعد هم مطالعه. اگر نمونه زیاد باشد تا 8 یا حتی ساعت 9 هم کار میکنیم. بعد میخوابیم.»

اورانگوتان بورنئویی
زمین قدیمیتر است!
در همین سالها بود که دانشمندان به این نتیجه رسیدند که حیات در زمین بسیار قدیمیتر از حد تصورشان است. یکی از آن دانشمندان "چارلز لایل" بود که میگفت زمین به تدریج به شکل امروزی درآمد و فرآیندهای زیادی از جمله ایجاد کوهها در آن موثر بوده است.
والاس از جمله طرفداران این مباحث بود و از ابراز آزادانه عقایدش ابایی نداشت. به همین دلیل، او با خیالی آسوده عقاید لایل را مطرح میکرد.
والاس، طرح ایده تکامل و مقاله ترنیت
اما کار مهمی که والاس انجام داد این بود: حیات نیز همچون زندگی به مرور زمان تغییر کرده است. گونهای مانند اورانگوتان همیشه به همین شکل ثابت نبوده و به تدریج و نسل به نسل دستخوش تغییراتی شده است.
والاس در سال 1858 میلادی در جزیره "تِرنِیت" (Ternate) اندونزی بود. او در آنجا مقاله نوشت که بعدها به "مقاله ترنیت" مشهور شد: نوشتاری که نحوه درک ما از زندگی را برای همیشه تحت تاثیر قرار داد.
والاس در مقالهاش توضیح داد که تمام گونهها برای بقا نیاز به تغییر به گونهای دیگر دارد. بیتس، دوست والاس، از جمله دانشمندانی بود که شیفته ایده تکامل از طریق انتخاب طبیعی شد. وی در نامهای به والاس نوشت: «این ایده خود حقیقت است؛ آنقدر ساده و واضح که خوانندگان به محض مطالعه متوجه سادگی آن میشوند. البته با این اوصاف، ایده کاملا اوریجینالی است.»

نامه والاس به چارلز داروین
والاس نظراتش را با نامهای برای داروین فرستاد. آنها با هم از این طریق تبادل نظر میکردند. داروین 20 سال بود که بر روی نظریه تکامل کار میکرد؛ ایدهای که پس از بازدید جزایر گالاپاگوس به ذهنش خطور کرده بود.
داروین اما یافتههایش را از ترس واکنشهای احتمالی منتشر نکرد. اما پس از نتایج مشابه والاس، بالاخره تصمیم به انتشار آنها گرفت. داروین آن روز تصمیم گرفت تا همزمان هر دو سری را منتشر کند تا هر دوی آنها به خاطر کشف "تکامل" شناخته و تشویق شوند.
فراموش شدن والاس
هر دو بلافاصله مشهور شدند اما زمانی که داروین کتاب "خاستگاه گونهها" را منتشر کرد، به عنوان کاشف تکامل مطرح شد و اکثر مردم تلاش والاس را فراموش کردند. والاس بین دانشمندان به خاطر کشف "جغرافیای زیستیِ جزایر" شناخته میشود: نحوه تاثیر یک جزیره بر روی گونههای موجود در آن. تلاش والاس برای بررسی گونههای جانوریِ جزایر بین دو قاره آسیا و استرالیا امروزه به "خط والاس" شناخته میشود.
وی حتی در مورد رنگ و تنوع رنگی در جانوران نیز تحقیق کرد. پژوهش منتشر شده در اکتبر ۲۰۱۶ نشان داد که والاس علیرغم پایه محدود دانشیِ موجود در آن دوران، به یافتههای بسیار جالبی دست پیدا کرده بود ولی شهرت برایش ماندگار نبود.
والاس پس از بازگشت به خانه متوجه شد که تمام مردم کشورش در مورد نظریات او و داروین صحبت میکنند و بسیاری درک قبلیشان از جهان هستی را زیر سوال میبردند. والاس حدود ۱۲۵۰۰۰ گونه جمعآوری کرده بود که ۵۰۰۰ مورد آن برای دانشمندان جدید بود. این گونهها همچنان در موزههای مختلف جهان به نمایش درمیآیند.

والاس بر روی سوسکها مطالعه زیادی انجام داد
کتابی که 147 سال است منتشر میشود!
کتاب والاس با عنوان "مجمعالجزایر مالایی" اثری بسیار مهم در آن دوران و حتی امروز است. این کتاب در سال ۱۸۶۹ میلادی منتشر و هیچگاه چاپ آن متوقف نشد.
به خاطر درک بهتر موقعیت والاس، دو مرتبه در سالهای اخیر به آن جنگلها سفر کردم. جنگلهای انبوه و موجودات آن انسان را میترساند. به خاطر رطوبت آنقدر عرق میکنید که لباسهایتان خیس آب میشود. انواع شکارچیها در جنگل وجود دارند و میمونها نیز مدام از شاخهای به شاخه دیگر میپرند.
شب تازه شروع ماجراست. صدای قورباغهها بر صداهای دیگر چیره میشود. نهرهای آب چنان محکم به صخرهها میکوبند که انگار کمر به سوراخ کردنشان دارند. البته امروزه یک صدای دیگر تمام صداهای جانوران را تحت شعاع خود قرار داده: اره برقی. قطع بیرویه درختان زیستگاه بسیاری از گونهها را به خطر انداخته است.
والاس البته یک قرن پیش چنین مشکلی را پیشبینی کرده بود.
والاس بیش از هر چیزی شیفته جزیره جاوا بود، زیرا به اعتقادش بهترین و جالبترین جزیره استوایی جهان است که حیات وحش آن در جهان نمونه دیگری ندارد. والاس اعتقاد داشت که «هنوز ببرها و کرگدنها بی هیچ آزاری در آن سرزمین زندگی میکنند. او اما هشدار داد که حضور «تمدن مدرن» در آن جزیره بیشتر شده است. این رویه از آن پس فقط روندی صعودی داشته است.

هشدار والاس در مورد تمدن مدرن: جهان برای نفع بردن بشر ساخته نشده است!
امروزه جزیره جاوا پرجمعیتترین جزیره آن منطقه شده و حدود 145 میلیون نفر در آن زندگی میکنند. فرآیند جنگلزدایی نیز سرعت گرفته و ببر جاوا نیز منقرض شده است. کرگدن جاوا هم بین گونه کرگدن بیشترین خطر انقراض را تجربه میکند.
آلفرد راسل والاس به همه هشدار داد که «جهان برای نفع بردن بشر ساخته نشده است.» وی در کتاب مجمعالجزایر مالاوی نوشت: «درختان و میوهها، که از جمله تولیدات پادشاهی جانوران است، چندان همخوانی با استفاده بیش از حد بشر ندارد.»
حالا که فهمیدهایم آلفرد راسل والاس چه میگفت، باید پیام او را با جان و دل درک کنیم.
ارسال نظر