مجازات های عجیب و خبرساز قوه قضاییه!
این یک چیز عادی و طبیعی است که در دادگاه، قاضی پشت میزش بنشیند و متهم هم رو به روی حاکم، با حبس، شلاق و جزای نقدی مجازات شود. اما...
فکرش را بکنید که قاضی هم مانند معلم، مراقب شاگردان متهمش باشد که یک موقع تقلب نکنند! یا این که مرد الاغ کش را به جای فرستادن به زندان، مجبورش کند یک الاغ بی صاحب را 3 ماه با مرغوب ترین علوفه و یونجه نگهداری و پذیرایی کند! و...
این روزها رسانه ای شدن این احکام متفاوت که درواقع جایگزین مجازات های رایج (حبس، شلاق و جزای نقدی) است، با موجی از بازخوردهای مثبت از سوی مخاطبان همراه بوده است. در این گزارش پای صحبت های سه قاضی کهنه کار می نشینیم. قضاتی که از طرفداران مجازات های جایگزین هستند و در این رابطه کلی خاطرات جالب و شنیدنی دارند، در ادامه با قاضی کرامت بلاغی، محمدرضا قاسمی و سید حمیدرضا حسینی همراه می شویم.
سر جلسه امتحان در دادگاه!
سزده به در چند سال پیش، چند جوان زیر 20 سال با بزه خود باعث صدور حکم متفاوت دیگری شدند. قاضی این پرونده هم قاضی بلاغی بود. او برایمان تعریف می کند و می گوید: «جرم شان حمل مشروبات الکلی بود. با آنکه مقدار آن بسیار کم بود اما آنها به هر حال مرتکب جرم و بزه شده بودند. وقتی متهمان به دادگاه آمدند و رو به رویم نشستند، دیدم چند نوجوان هستند و خام. اگر حکم اصلی آنها صادر و اجرا می شد باید می رفتند زندان. حبس برای آنها مجازات خیلی سنگینی بود که بی شک عواقب و آسیب های جبران ناپذیری به دنبال داشت. به همین خاطر با توجه به مقتضیات پرونده و شرایط خاص متهمان، از مجازات جایگزین استفاده کردم.
آن سه متهم که اتفاقا دانش آموز هم بودند موظف شدند کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب را بخوانند و امتحان بدهند. متهمان باید در آزمونی که در دادسرا برایشان برگزار می شد، نمره قبولی کسب می کردند. حدود ۲ هفته به آنها مهلت داده شد. بعد از اتمام این مدت، سه متهم در دادگاه برای اجرای حکم حاضر شدند. سوالات امتحانی را که همکارانم طرح کرده بودند در اختیار متهمان قرار دادیم و از آنها این آزمون گرفته شد. خوشبختانه هر سه متهم همان روز توانستند نمره قبولی را کسب کنند اما در این میان چیزی که برای ما اهمیت داشت، تحولی بود که در نگرش آن سه جوان ایجاد شده بود. آنها متوجه شدند که از روی خامی و جهل دست به چه جرم و گناه بزرگی زده اند.»
همیاری متهم با پلیس در محل وقوع جرم
چند سال پیش، محمدرضا قاسمی، رییس حوزه قضایی شهرستان زرقان استان فارس بود. مجازات جالب و متفاوتی که قرار است در ادامه در موردش حرف بزنیم پرونده دو مرد متخلفی است که به پلیس راهور توهین کردند و قاضی قاسمی آن را قضاوت کرد: «روز حادثه، ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی این شهرستان در حال گشتزنی بودند. آنها در یک یا زخیابان های سطح شهر، متوجه خودرویی می شوند که در محل توقف «مطلقا ممنوع» پارک رکده بود. ماموران جهت اعمال قانون و برخورد قانونی با متخلف وارد عمل شدند. صاحب خودرو، از مغازه داران آن اطراف بود. متخلف وقتی متوجه شد که ماموران در حال نوشتن قبض جریمه هستند به همراه دوستش به سمت پلیس آمد و بعد از توهین، از دستور پلیس راهور تمرد کرد.»
به گفته قاضی قاسمی، در این رابطه پرونده ای در دادسرا تشکیل شد و متهمان به دادگاه احضار شدند. با توجه به عدم سوءپیشینه متهمان، برای آنها مجازات جایگزین حبس در نظر گرفتم. «حکم حبس آنها را صادر کردم ولی در حالت تعلیق ماند متهمان برای رهایی از مجازات اصلی خود موظف شدند:
1- تا 6 ماه، هر ماه به پلیس راهنمایی و رانندگی مراجعه و گواهی حسن اخلاق دریافت کنند. آنهاب اید به پلیس احترام می گذاشتند و نباید هیچ تخلف رانندگی از سوی آنها در این 6 ماه ثبت می شد.
۲- باید دوره آموزشی راهنمایی و رانندگی را با هماهنگی یکی از مراکز آموزشی سپری می کردند.
3- آن دو مرد موظف شدند لباس همیار پلیس به تن کنند و در همان محلی که با پلیس درگیر شده بودند، یک روز با پلیس راهور همکاری کنند.
متهمان مجازات جایگزین را مو به مو انجام دادند، آنها با ارتباطی که در این مدت با پلیس راهور و قوانین راهنمایی و رانندگی برقرار کرده بودند، متوجه رفتار ناشایست و تخلفشان شدند و این همان نتیجه ای است که ما از مجازات متهمان انتظار داریم.»
محکوم به نوشتن مقاله!
سال 90 بود که شش جوان وارد پارک ملی بمو شیراز شدند. آنها به قصد گشت و گذار و به خاطر کنجکاوی شان وارد این منطقه حفاظت شده شدند. اما سر راه شان بره آهویی سبز شد که همه چیز را تغییر داد. جوانها با دیدن بره آهو وسوسه شدند و آن حیوان را زنده گیری کردند. بعد از زنده گیری بره آهو، شش جوان متخلف با احتیاط فراوان قصد خروج از منطقه را داشتند که به دام ماموران محیط زیست افتادند.
بعد از دستگیری متخلفان، در این زمینه پرونده ای نشکیل شد و متخلفان به دادگاه معرفی شدند. این پرونده متفاوت را قاضی سید حمیدرضا حسینی قضاوت کرد: «مجازات اصلی آنها حبس بود و جریمه نقدی اما با توجه به شرایط خاص متهمان، حبس و جریمه نمی توانست جنبه بازدارندگی داشته باشد. متهمان جوان بودند و از سر شیطنت و بازیگوشی اقدام به زنده گیری بره آهو کرده بودند. از طرفی آنها مسلح نبودند و بزهی که مرتکب شده بودند قابل جبران بود. زیرا شکاری صورت نگرفته بود، با این حال مجازات اصلی آنها حبس بود.
ماجرای الاغ بدشانس و الاغ های خوش شانس!
این ماجرا بر می گردد به سال ها پیش، سال 88 بود که در یکی از شهرستان های استان فارس مرد کشاورزی دست به یک اقدام بی رحمانه زد. در آن زمان کشاورز میانسال که 52 سال داشت مثل هر سال، مزرعه اش را به زیر کشت کاهو برده بود. چیزی به زمان برداشت محصول کشاورز نمانده بود.
آن روز مزرعه دار، به هوای سرکشی به محصولش راهی مزرعه اش شد که با صحنه نه چندان خوشایندی رو به رو شد. الاغی بی صاحب، وسط کاهوا برای خودش جولان می داد و می چرید.
این منظره برای کشاورز سنگدل، آنقدر عذاب آور بود که با وحشتناک ترین شیوه ممکن حساب حیوان بیچاره را گذاشت کف دستش. مزرعه دار حشمگین بی آنکه لحظه ای به اقدام وحشتناک و ناجوانمردانه اش فکر کند، گالن بنزین را برداشت و رفت سراغ الاغ زبان بسته ای که داشت وسط مزرعه از خوردن کاهوها لذت می بردم حیوان بیچاره در حال چرا بود که کشاور کینه توز، گالن بنزین را خالی کرد روی الاغ و بی هوا کبریت کشید! الاغ بدشانس آتش گرفت و آنقدر دوید که از پا درآمد.
قاضی کرامت بلاغی که آن زمان رییس شعبه ۱۰۲ جزایی آن شهرستان بود برایمان از جزییات این پرونده می گوید: «حیوان زبان بسته، یک و یا دو کیلومتر همانطور شعله ور دویده بود تا این که تلف شده بود. برخی از مردم شهر که شاهد مرگ زجرآور الاغ بودند در مقابل این اقدام وحشیانه واکنش شدیدی نشان دادند.
همان روز، خبر به گوش ماموران کلانتری و دادگستری رسید. اما با توجه به این که حیوان بی صاحب بود و آن کشاورز سنگدل، شاکی خصوصی نداشت از لحاظ قانونی دست ما برای برخورد با خطی بسته بود. با این وجود، کراهت این اقدام باعث شده بود که برخی از مردم شهر با مراجع تقلید در مورد این گناه بزرگ مشورت کنند. خوب یادم هست که مردم برای رهایی از عواقب این گناه بزرگ و اقدام تکان دهنده، چند شتر در سطح شهر قربانی کردند. رفته رفته موجی از حدس و گمان ها و برچسب های خرافه گونه هم به وجود آمد. برخی می گفتند از زمانی که این الاغ در مزرعه به دست آن کشاورز، به آتش کشیده شد، دیگر باران نمی بارد و مسبب این خشکسالی آن مرد سنگدل است و...
به گفته قاضی بلاغی، این پرونده حواشی زیادی داشت اما به این راحتی ها هم نمی شد کشاورز خاطی را دستگیر و مجازات کرد. در قانون مجازات اسلامی هیچ ماده ای مبنی بر مجازات شخصی که حیوان بی صاحبی را آزار می دهد، نیامده است. اما با این وجود، باید راهی پیدا می شد که با آن مرد خاطی برخورد شود. برای گره گشایی از این موضوع، به اتفاق همکاران قضایی نشستیم و در مورد این موضوع مشورت کردیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قانون در این شرایط، دست ما را با ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی باز گذاشته است.
قاضی بلاغی با توجه به ماده 638 قانون مجازات اسلامی متخلف را مجازات کرد: «وقتی یک قاضی می خواهد حکمی صادر کند به شخصیت و سن و سال متهم توجه می کند. این مرد خاطی، آن موقع 52 سالش بود. زندان و شلاق به حیثیت و آبروی آن مرد میانسال لطمه می زد و از همه مهمتر جنبه بازدارندگی مجازات را کاهش می داد. به همین خاطر، حکم مربوطه را صادر کردم اما به تعلیق گذاشتم و برای متهم مجازات جایگزین صادر کردم. متهم این پرونده موظف شد که هر سه بند مجازات جایگزین را انجام بدهد. بند اول؛ تحقیق کند و 20 حدیث از ائمه در رابطه با مهربانی با حیوانات تهیه و به دادگاه ارائه دهد. بند دوم؛ با توجه به این که مزارع منطقه تنها برای کشت کاهو مناسب است متهم یک سال از کاشت این محصول محروم شد. بند سوم؛ متهم موظف شد الاغ بدون صاحبی را سه ماه نگهداری و تغذیه کند!»
بند سوم مجازات جایگزین قاضی بلاغی، باعث خبرساز شدن این پروند شد. از این جای ماجرا به بعد بود که پای الاغ های خوش شانس به میان می آید. قضای بلاغی با هیجان و حلاوت خاصی برایمان این ماجرا را تعریف می کند: «پیدا کردن یک الاغ بی صاحب آنقدر شور و هیجان برای افرادی که این پرونده را پیگیری می کردند، داشت که به نوعی ضایعه تلخ آتش سوزی الاغ، کمی به فراموشی سپرده شد.
نظر کاربران
کاش میشد هیچکس خلاف سنگینی انجام نمیداد تا واسه همه با پایان خوش تموم بشه...
خیلی جالب بود. کاش واقعا این مجازاتهای بازدارنده فراگیرتر بشن.
خدا لعنت کنه اون کشاورز سنگدل رو
وجود یک چنین قضات عادل و با شعور مایه مباهات است. مرحبا
حتی زندان وشلاق هم برای اون مردک کم بوده....