طنز؛ شهر در دست دکترها
مسعود مرعشی در وبسایت چیزنا نوشت:
این روزها سوار تاکسی می شی رانندهاش لیسانس عمران داره، می ری آرایشگاه می بینی سرت رو یه دکترای علوم سیاسی داره اصلاح می کنه، می ری کارواش ماشینت رو یه وکیل می شوره بعد وهم برت می داره نکنه رئیس جمهور شدی و خودت خبر نداری، یه دفعه به خودت میای می بینی با فوق لیسانس MBA از سر بیکاری داری دنبال زیرشاخه می گردی.
این روزها سوار تاکسی می شی رانندهاش لیسانس عمران داره، می ری آرایشگاه می بینی سرت رو یه دکترای علوم سیاسی داره اصلاح می کنه، می ری کارواش ماشینت رو یه وکیل می شوره بعد وهم برت می داره نکنه رئیس جمهور شدی و خودت خبر نداری، یه دفعه به خودت میای می بینی با فوق لیسانس MBA از سر بیکاری داری دنبال زیرشاخه می گردی.
همین چند روز پیش وزیر علوم تو ژاپن گفت یازده میلیون نفر تو ایران مدرک دانشگاهی دارند اما تا ژاپنی ها گفتن اینا رو بدین ما ازشون برق تولید کنیم وزیر سریع حرف رو عوض کرد. حالا اینکه ما این همه آدم دانشگاه دیده تو جامعه داریم خیلی خوبه اما نکته اش اینجاست که وقتی از طرف می پرسی خوب برادر من تو که دیدی با لیسانس تاریخ کاری برات پیدا نمیشه چی شد رفتی فوق لیسانس جغرافی خوندی می گه برام اس ام اس اومد، تا اومدم پاکش کنم اشتباهی یک رو فرستادم مجبورم کردن ثبت نام کنم.
بعد وقتی ازش می پرسی حالا بعدش می خوای چی کار کنی می گه اگه قسمت بشه می خوام برای دکترای اجتماعی اقدام کنم تا کتاب تاریخ مدنی رو تموم کنم و برم برای هیات علمی. والا با این وضعی که داره پیش می ره اصلا بعید نیست تا چند سال دیگه به ازاء هر دانشجو سه تا هیات علمی با چهار تا استاد مدعو ذخیره داشته باشیم.
پ
ارسال نظر